سیبویه چه کسی بود؟ و زندگی او چگونه بود؟
(۱۴۰ هـ / ۷۶۰ م-۱۸۰ هـ / ۷۹۶ م) معروف به سیبویَه شیرازی از دانشمندان ایرانی صرف و نحو زبان عربی و پیشوای مکتب نحوی بصره بود که آرامگاهش در شهر شیراز است معنی نام او «منسوب به سیب» است. بسیاری از نامهای ایرانی پیش از اسلام و اوایل دوره اسلامی به پسوند نسبی -ویه ختم میشد همچون «دادویه»، «زادویه» و غیره. عربها و به تبع آنها غربیان نام سیبویه را به صورت سیبَوَیه (Sibawayh) یا سیبِوَیْهْ تلفظ میکنند.
فیروزآبادی مؤلف قاموس دربارهٔ معنای نام او میگوید: سیبویه یعنی بوی سیب. بنا به نقل زرکلی، سیبویه در سال ۱۴۸ ه. در یکی از دهکدههای شیراز بخش بیضا به دنیا آمدهاست، سپس به بصره رفته و از همراهان حلقه درس خلیل بن احمد شده و در آنجا کتاب مشهور خود را در صرف و نحو، تصنیف کردهاست، آنگاه به بغداد عزیمت کرده و پس از مناظره ناراحتکنندهای با کسائی، به اهواز آمده و در آنجا به سال ۱۸۰ ه. وفات یافتهاست.
علت ناراحت کنندگی مناظره این بود که عالم منتسب به حاکمیت بغداد، کسائی، معروف بود به کسی که از شاذ( یا شاذه) برای بیان مطالب علمی استفاده می کرد. شاذ همان گونه های نادر و استثنائات و نامعمول است که بر کل ساختار یک زبان حاکم نیست و تنها در موارد خاصی استفاده می شود. سپس وی و همراهانش به سیبویه که عالمی گرانقدر یاد شده است بی ادبی ها کردند و حاکمیت نیز از آنها حمایت می کرد.
این مساله به قدری برای وی سنگین بود که ترک دیار عرب کرد و از سنگینی آن ظلم جان باخت. گفته شده است که حاکمین آن زمان به دلیل نیاز به سوء استفاده از برداشت از متن دین جهت منافع شخصی به علمای اهل شاذه علاقه نشان می دادند و آنها را گرامی می داشتند که سیبویه نیز در آن مناظره اسیر یکی از همین شاذه ها بر سر کلمه "اذا" شد که کسائی استدلال بر گویشهای نارایج عرب می کرد که برای سیبویه شناخته شده نبود و او هرچند به تاکید عالمان این موضوع جواب آن ها را صحیح داد ولی آنها یا نمی فهمیدند یا آمده بودند تا نفهمند و شک ایجاد کنند.
کنیههای وی را ابوبِشر، ابوعثمان و ابوالحسن ذکر کردهاند که کنیه نخست، مشهورتر است.
منابع کهن وی را از موالی بنیحارث بن کعب و آل ربیع بن زیاد حارثی دانستهاند.
سیبویه اصالتاً ایرانی بود و در سال ۷۶۰ میلادی در بیضا(فارس) متولد شد و در بصره نشو و نما کرد. پس از آن که در نحو استادی بیهمتا شد به نزد یحیی بن خالد برمکی به بغداد رفت.
وی علاوه بر اینکه از خلیل درس میگرفت نزد استادان دیگری مانند عیسی بن عمر و یونس به شاگردی نشست و لغت را هم از ابو خطاب اخفش فرا گرفت. آنگاه به تألیف کتابی در نحو پرداخت که ابن ندیم دربارهٔ آن مینویسد: نه پیش از وی کسی مانند آن را تألیف نموده و نه بعد از او کسی تألیف خواهد کرد.
لطفا شکیبا باشید ...