میخواستم بدونم بیزینس پلن و مراحلی باید بنویسم چی هستن
قبلا در مورد طرح کسب کار یا Business Plan مقاله ای نوشتم که به صورت کامل توضیح دادم اصلا طرح کسب و کار چی هستش و چه فوایدی دارد، حال در این مقاله میخواهم نخوه نوشتن طرح کسب کار یا Business Plan رو به صورت کامل و دقیق یاد بدم، البته این رو متذکر شوم سعی کردم بیشتر این آموزش کاربردی و عملی باشه تا کلیشه و تئوری گونه، پس اگر میخواید کسب و کار راه اندازی کنید و هنوز ابتدای کار هستید پیشنهاد میکنم این مقاله رو تا انتها مطالعه کنید که بتونید آینده بهتری برای کسب و کارتون رقم بزنید.
در این چند روز سعی کردم هر تعداد مقاله در اینترنت است رو مطالعه کنم شاید بیش از ۴۰ الی ۵۰ مقاله متفاوت رو مطالعه کردم که اکثرا از هم کپی کرده و در نهایت به صورت گیج کننده و عجیب غریب نحوه نوشتن طرح کسب و کار رو ارائه داده بودند. بعد از مطالعه این مقالات تصمیم گرفتم خودم یک طرح و چارچوب عملی و کاربردی رو ارائه دهم که هر کسی بتواند با خواندن این مقاله به راحتی یک طرح کسب و کار رو به صورت دقیق و تمیز تنظیم کند.
۱۳ مرحله رو باید اجرا کنید تا بتوانید یک طرح کسب و کار درست را تنظیم کنید. سعی میکنم به صورت دقیق این مراحل رو ابتدا لیست کنم بعد هر کدوم رو توضیح بدهم که دیگه نگران نوشتن طرح کسب و کار نباشید.
اولین قدم در نوشتن بیزینس پلن، توصیف کسب و کار است شما باید کسب وکارتون رو کامل مشخص کنید و نام کسب و کارتون، زمینهٔ فعالیت، وضعیت کنونی و جهت گیری آینده و اسرار تجاری باید رو مشخص کنید. این بخش جز قسمت های پایه ای کسب و کارتون است.
به جرات میتونم بگویم یکی از اساسی ترین بخش های یک کسب و کار شناخت مخاطب است، اگر شما مخاطب خود رو نشناسید و ندونید میخواید در کدوم بخش فعالیت کنید تقریبا میتوان گفت کسب و کار شما شکست خورده است. متاسفانه خیلی از مدیر کسب و کارها از این بخش راحت میگذرند و فکر میکنند زیاد مهم نیست ولی به شخصه اعتقاد بر این دارم شناخت مخاطب جز ۳ بخش اصلی و اساسی کسب و کار هست. پیشنهاد میکنم حتما وقت بیشتر برای شناخت مخاطب بذارید.
بررسی کنید که کدام بخش از بازار (محلی و/یا جهانی) به دنبال استفاده از محصول یا خدمت شما خواهند بود. برای پیدا کردن جواب این سؤال حدس و گمان کافی نیست و باید تحقیقاتی صحیح و هوشمندانه انجام بدهید. باید اطلاعات موجودِ به دست آمده از مشاهدات و تحقیقات دیگران را تحلیل کنید و آن را در کنار اطلاعاتی قرار بدهید که حاصل مشاهدات و روشهای جستوجوی خودتان هستند.
در این مرحله باید مشخص کنید که می خواهید برای کدام بخش از بازار محصول تولید کنید. مثلا شما میخواهید کرم نرم کننده دست و صورت تولید کنید در مرحله اول نمیتوانید بگید برای کل دنیا این محصول به درد میخورد. پس سعی کنید در قدم اول گروه مشتریانی را انتخاب کنید که کوچکتر و هدفگذاریشدهتر باشند. مثلا کرم دست و صورت برای جوشکارانی که دنبال نرمی دست و صورت هستند. با این کار میتوانید روی اطلاعات جمعیتشناختی افراد تحلیلی ویژه داشته باشید.
پس مهمه چه بخش از جامعه رو مورد هدف قرار دهید.
یکی از مهمترین مراحل نوشتن بیزینس پلن، نوشتن و مشخص کردن اهداف کسب و کار است. سعی کنید وقت بیشتر (به صورت دقیق تر) برای نوشتن اهداف کسب و کارتون بذارید چون جز ۳ رکن اصلی کسب و کار شماست.
یکی دیگر از مسائل مهم در کسب و کار، نیازهای اولیه برای کسب و کار است. چه بخواهید شرکتی را با ۱۰۰ کارمندش بخرید و چه بخواهید با افزودن یک خط تلفن به میز کار منزلتان کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید، باید فهرستی از آنچه نیاز دارید تهیه کنید. برخی از موارد فهرست شما ممکن است مواد قابللمس مانند کامپیوتر یا دستگاه ها تولید باشد. اما برخی از موارد ملموس نیستند مانند مقدار زمانی که باید برای طراحی محصول یا انجام تحقیق دربارهی مشتریان بالقوه صرف کنید.
تهیه این بخش یکی از مهم ترین و سخت ترین کارهاست. شما باید بتوانید خواننده را متقاعد کنید که بازار خوبی برای محصولات یا خدمتتان وجود دارد. پیش بینی فروش در این قسمت انجام می شود که مبتنی بر تحقیقات بازاریابی است که شما انجام داده اید.
محل شرکت را معمولا بر اساس پارامترهای زیر مشخص میکنند:
در این بخش میبایست در رابطه با امکانات کارگاه، انبار و دفتر کار و تجهیزات مورد نیاز مانند ابزار آلات، ماشین آلات، کامپیوتر و وسایل نقلیه نیز بحث نمایید.
بخش مالی طرح کسب و کار (بیزینس پلن) باید امکان ادامهٔ حیات شرکت را نشان دهد. بخش شامل سه عنصر اصلی است:
الف) بودجه
در این بخش وضعیت مالی کسب و کار در طول یک دوره مشخص برآورد میشود که معمولا برای سه سال اولیهٔ کسب و کار است. در آن منابع مورد نیاز برای فعالیت آتی کسب و کار و نحوهٔ تامین آنها مشخص میشود.
ب) صورت حساب درآمد
صورت حساب درآمد نیز سود و زیان پیش بینی شده را نشان میدهد. پیش بینی فروش که در بخش بازاریابی محاسبه شده بود در این بخش کاربرد دارد. بخشهای زیر را میتوان در این بخش گنجاند:
پ) بیلان یا صورت حساب نقدینگی
این بخش مقدار و زمان پولهای ورودی و خروجی را مشخص میکند.یکی از مهم ترین بخشهای مالی، نحوهٔ تامین اعتبار اضافی برای کسب و کار است. آخرین سند بخش مالی جدول مقایسه دخل و خرج است که نشان دهندهٔ سطح فروش و تولید لازم برای پوشش هزینهها است.
با توجه به تخصصی بودن این بخش حتما از مشاوران مالی برای تدوین آن کمک بگیرید.
سوابق و تجربیات اعضای مدیریتی سیستم از نکاتی است که برای خوانندگان طرح کسب و کار بسیار مهم است . این بخش را طوری تهیه کنید تا نشان دهید افراد انتخابی شما برای این کار شایسته اند و میتوانند سودآوری کسب و کار را تضمین کنند.
در این بخش میبایست موارد زیر را نیز تهیه نمایید:
در هر کسب و کار اتفاقاتی به وقوع میپیوندد که هر چقدر آنها را از قبل شناسایی کرده باشیم در مقابله با آنها موفق تر خواهیم بود مواردی از قبیل:
حتما برای موارد فوق راه حل هایی در ذهن داشته باشید، چون این قسمت میتواند توان مدیریتی شما را در مواجهه با مشکلات نشان دهد.
هر طرح کسب و کار باید نگاه جدی به آینده داشته باشد. نقشه هایی را که برای توسعهٔ کارها کشیدهاید.
رسیدن به اهداف ایده آل گرایانه یک برنامهٔ مکتوب میخواهد که استراتژی نامیده میشود.
در این بخش زمان پیش بینی شده برای دستیابی به هر کدام از اهداف اصلی و فرعی با کمک یک جدول زمانبندی نوشته میشود. در تهیهٔ آن محدودیتها و ارتباط منطقی بین اهداف را فراموش نکنید. برخی از فعّالیتها که میبایست به عنوان اهداف پروژه برای آنها جدول زمانبندی تهیه کنید عبارتند از:
این ۱۳ مرحله تموم شد سعی کنید واسه هر بخش و مرحله وقت کافی بذارید و دقیق اینا رو اجرا کنید. در یک مقاله که در مورد نوشتن طرح کسب و کار خوندم چند باور غلط گذاشته بود که اونا رو عینا اینجا میارم که واسه خودمم جالب بودند.
اگر هر یک از تفکرات اشتباه زیر به سراغتان آمد آنها را بی درنگ دور بریزید.
چند نکته دیگه هم مونده که پیشنهاد میکنم اینها رو هم مطالعه کنید.
۱- اهداف غیر واقع بینانه :
اهداف غیر قابل دسترس، عدم ارائهٔ محدودیت زمانی برای انجام کارها و عدم اولویت بندی کارها را میتوان به عنوان برخی از اهداف غیر واقع بینانه دانست
۲- پیش بینی نکردن موانع
نادیده گرفتن مشکلات آینده، نپذیرفتن ضعفها و عیبهای برنامه و عدم پذیرش تغییرات برنامه از جمله این موانع هستند.
۳- عدم تعهد
بسیاری از افراد، کار در شرکت جدید را به عنوان کار تفریحی یا نیمه وقت شروع میکنند پس تعهد کمتری دارند بنابراین شما به جبران آن سعی کنید زیاد کار کنید، کارها را به تعویق نیندازید، در تمامی قرارهای شغلی حضور بیابید و از همه مهمتر درشرکت شخصا سرمایه گذاری کنید.
۴- کم تجربگی
کم تجربگی باعث تفکرات بلند پروازانه میشود، با مشاوره گرفتن از افراد مجرب سعی کنید آن گونه اندیشهها را از خود دور کنید.
۵- نبود بازار مناسب
خیلیها ایدهای را پیشنهاد میکنند بدون این که در مورد مشتریان بالقوهٔ آن فکر کنند. مطمئناً علاقهٔ شما به محصولتان باعث نمی شود که دیگران بابت آن پولی بپردازند. پس حتما برای محصول خود یک بخش از بازار را هدف قرار دهید و شواهدی بیاورید که محصول شما نیاز این بخش را برآورده میکند.
لطفا شکیبا باشید ...