چند تا از اشعار عطار نیشابوری معرفی کنید لطفا.
عطار نیشابوری از شاعران نیمه دوم قرن ششم می باشد. از آثار ارزشمند عطار می توانیم به: «اسرارنامه»، «الهینامه»، «منطقالطیر»، «مصیبتنامه»،«مختارنامه»، «تذکره الاولیاء» و «دیوان اشعار» (مجموعه قصاید و غزلیات عطار و بیشتر آنها عرفانی و دارای مضمونهای بلند صوفیانه) اشاره کنیم که در ادامه به گزیده ای از زیباترین اشعار وی اشاره خواهیم نمود. امیدواریم که از خواندن آنها لذت ببرید.
رخ تو چگونه بینم که تو در نظر نیایی
نرسی به کس چو دانم که تو خود به سر نیایی
وطن تو از که جویم که تو در وطن نگنجی
خبر تو از که پرسم که تو در خبر نیایی
***** ***** *****
دلا در راه حق گیر آشنایی
اگر خواهی که یابی روشنایی
در افتادی به دریای حقیقت
مشو غافل همی زن دست و پایی
***** ***** *****
گر مرد رهی ز رهروان باش
در پرده سر خون نهان باش
بنگر که چگونه ره سپردند
گر مرد رهی تو آن چنان باش
خواهی که وصال دوست یابی
با دیده درآی و بی زبان باش
از بند نصیب خویش برخیز
دربند نصیب دیگران باش
در کوی قلندری چو سیمرغ
میباش به نام و بی نشان باش
بگذر تو ازین جهان فانی
زنده به حیات جاودان باش
منگر تو به دیده تصرف
بیرون ز دو کون این و آن باش
عطار ز مدعی بپرهیز
رو گوشهنشین و در میان باش
***** ***** *****
نگر تا ای دل بیچاره چونی
چگونه میروی سر در نگونی
چگونه میکشی صد بحر آتش
چو اندر نفس خود یک قطره خونی
زمانی در تماشای خیالی
زمانی در تمنای جنونی
اگر خواهی که باشی از بزرگان
مباش از خردهگیران کنونی
***** ***** *****
عقل تو چون قطره ای است مانده ز دریا جدا
چند کند قطره ای فهم ز دریای عشق …
***** ***** *****
بي ياد حضور تو زماني كفرست حديث زندگانی
صد جان و هزار دل نثارت آن لحظه كه از درم برانی
***** ***** *****
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو دایماً بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش
دیده ی جان روی او تا بنبیند عیان
در طلب روی او روی به دیوار باش
ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس
پس تو اگر عاشقی عاشق هشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساخته ی کار باش
در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن
تو به یکی زندهای از همه بیزار باش
گر دل و جان تو را در بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
لطفا شکیبا باشید ...