داستان بازی wolfenstein 2 ذر چه مورد است؟
داستان بازی Wolfenstein 2 در سال ۱۹۶۱ و جایی شروع میشود که ویلیام جی. بلازکوویچ (William J. Blazkowicz)، شخصیت قهرمان داستان بعد از جنگ با Wilhelm “Deathshead” Strasse دچار جراحاتی شده است و در یک یوبوت به نام Eva’s Hammer استراحت میکند. این یوبوت در گذشته توسط ویلیام BJ برای گروه Kreisau Circle دزده شده بود. بلازکووچ بعد از جنگ پیشین به شدت مجروح شده و مدتی را نیز در کما بوده و حالا کاملا ناتوان شده است. او زمانی روی تختش به هوش میآید که Frau Engel به همراه افرادش به مقر آنها حمله کردهاند.
بلازکوویچ در حالی که توانایی راه رفتن روی پاهایش را ندارد به کمک یک ویلچر سعی میکند با نازیها بجنگد. او در حالی که اسلحهای در دست راست خود گرفته و با کمک دست چپش ویلچر را حرکت میدهد سعی میکند خود را به محوطه بیرونی برساند. بلازکوویچ در بین مسیر وقتی میخواست کلید یک بالابر را بزند توسط یک نازی مورد حمله قرار میگیرد و با خوششانسی همسرش آنیا او را نجات میدهد. BJ که ناامید شده بود وقتی شکم برآمدهی همسرش که بچههایی دوقلو حمل میکرد را لمس کرد امید دوبارهای گرفت. با تمام تلاشهایی که بلازکوویچ و دیگر اعضای Kreisau Circle کردند اما زیردریایی توسط نازیها اشغال شد و تعدادی از اعضای گروه نیز اسیر شدند.
سردسته نازیها یعنی Frau Engel با همراه دخترش، Sigrun به زیردریایی حمله کرده بود. Sigrun فردی چاق بود و مادرش همیشه او را سرزنش میکرد و با تشر با او صحبت میکرد. Engel به خاطر تخریب کمپ بلیکا در نسخهی قبلی بازی و همین طور کشته شدن معشوقهاش یعنی Bubi از بلازکوویچ نفرت داشت. نیرویهای نازی، کارولین و فرگس/وایت (با توجه به رویدادهای قبلی یکی از این دو زنده هستند و توسط بازیکن تعیین میشود) را دستگیر کردهاند. بلازکوویچ تصمیم میگیرد با نقشهای نه چندان امیدوارکننده خود را تسلیم کند تا در فرصتی مناسب کشتی هوایی Ausmerzer متعلق به نازیها را به دست بگیرد.
Engel وقتی به بلازوویچ میرسد ناتوانی او را به سخره میگیرد و در حالی که یک تبر در دستش گرفته بود قصد داشت سر کارولین بکر، فرمانده Kreisau Circle را از بدنش جدا کند. دختر Engel سعی میکند او را از اقدامش باز دارد اما Engel تبر را به دست دخترش Sigrun میدهد و او را مجبور به این کار میکند هرچند که او نمیتواند این دستور را انجام دهد و در نهایت Engel خودش سر کارولین را از بدنش جدا میکند. زمانی که انگل سعی داشت با سر بریده کارولین، بلازکوویچ را برنجاند Sigrun با او درگیر میشود و در این فاصله فرگس/وایت فرصتی پیدا میکند تا خود را آزاد کند و بلازکوویچ نیز از زره ضد گلوله کارولین را میپوشد و به این وسیله قدرت خود را باز مییابد. در حالی که Frau Engel فرار میکند بلازکوویچ در Ausmerzer با نازیها مبارزه میکند و اتصال آنها را از زیردریایی قطع میکند و با بدن بی جان کارولین به Eva’s Hammer بازمیگردد.
با ارائه اطلاعاتی از Sigrun گروه متوجه تعدادی از نازیهای باقی مانده در بخش اف زیردریایی میشوند که با ارسال سیگنالهایی به کشتی هوایی Ausmerzer موقعیت آنها را فاش میکرد. بلازکوویچ برای از بین بردن آنها به بخش مذکور فرستاده شد.
بعد از مراسم خاکسپاری کارولین، گروه تصمیم میگیرد نقشههای بعدی او را در جهت تضعیف نازیها و آزادسازی ایالت متحده پیگیری کنند. آنها شروع به تماس با یک گروه مقاومت پنهان شده در ساختمان Empire State در ویرانههای نیویورک سیتی میکند. جایی که در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط نازیها بمبباران شده و در محاصره آنها قرار دارد. از آن جایی که زره بلازکوویچ ضد تششع بود او به این منطقه میرود و Grace Walker، یک آمریکایی-آفریقایی زخم خورده به همراه دخترش و همین طور Super Spesh، یک نظریه پرداز را پیدا میکند. در همین حین نازیها به ساختمان حمله میکنند و قبل از این که بلازکوویچ به همراه Grace Walker و Super Spesh فرار کند دستهای از نازیها را نابود میکند. در بین راه بلازکوویچ از برنامهاش برای بیدار کردن روح جنگجویانه مردم میگوید و در حالی که Grace ابتدا مخالفتهایی با او داشت اما بعد با او همکاری میکند.
بعد از بازگشت به یو-بوت، بلازکوویچ توسط گریس برای بازیابی یک کلاهک هستهای به بخش F فرستاده میشود و با موفقیت این کلاهک بازیابی میشود. گریس نقشهی خود برای نابودی یکی از پایگاههای رهبران بلندپایه نازی به نام Oberkommando را برای گروه توصیف میکند. این مکان در منطقهای از رازول نیومکزیکو و نزدیک به یک مخزن کشف شدهی Da’at Yichud واقع است. بنا بر گفتهی Set این مخزن یکی از بزرگترین مخازن کشف شده است.
بنابراین بلازکوویچ با پوشش یک آتش نشان در حالی که کلاهک هستهای را در کپسول آتش نشانیاش جاسازی کرده است به نیومکزیکو سفر میکند. او هنگامی که در رستوران Spesh حضور داشت توسط یک مامور نازی شناسایی میشود اما قبل از این که آژیر به صدا درآید Spesh با یک گلوله مامور را نازی را میکشد. سپس Spesh بلازکوویچ را به پناهگاه خود میبرد، جایی که تمام پژوهشهای او در آن جا قرار دارد و نشان میدهد که او شاهد حادثه رازول ۱۹۴۷ بوده است.
آمریکا توسط نازی ها تسخیر شده است و بسیاری از عناصر فرهنگی آلمان نازی در جای جای کشور دیده میشود. دیوارها نیز با پوسترهای Terror Billy پر شده و ویلیام جی. بلازکوویچ را به عنوان یک دشمن وحشتناک به مردم نشان میدهد. در چنین شرایطی بلازکوویچ سعی دارد به همراه گروهش آمریکا را پس بگیرد و انقلاب دوم آمریکا را کلید بزند. بلازکوویچ از طریق تونلی که Spesh به او نشان میدهد به سمت Oberkommando هدایت میشود و در نهایت بمب حامل را در راکتور اصلی جاسازی میکندو بلازکوویچ هنگام فرار از این مکان در حالی که موتور تکچرخ یک نازی را میدزد کلاهک را منفجر میکند تا Oberkommando نابود شود.
پس از فرار، او به مسکیت (Mesquite)، محل زادگاهش میرود. بازیکن در این بخش فلشبکهایی از دوران بچگی بلاکوویچ را تماشا میکند. او در خانهاش یک حلقه متعلق به مادرش را برمیدارد، حلقهای که قرار بود آن را معشوقهاش بدهد. در همین حین پدر بددهن بلازکوویچ وارد میشود و مثل همیشه بلازکوویچ را مورد سرزنش قرار میدهد. او به بلازکوویچ میگوید که مادرش را به خاطر این که یک یهودی بوده به نازیها تحویل داده و پاداش خوبی در برابرش گرفته است. پدر بلازکوویچ همین طور از هدفش برای تحویل دادن پسرش میگوید هرچند که قبل از این اتفاق بلازکوویچ او را میکشد. در این میان انگل از طریق خط تلفن پدر مکان آن دو را درگیری میکند و در نهایت بلازکوویچ برای دومین بار دستگیر میشود. انگل حلقهی متعلق به مادر بلازکوویچ را نیز ضبط میکند. سوپر اسپش با تغییر چهره در قالب یک وکیل با بلازکوویچ بازداشت شده ملاقات میکند و از نقشهی خود برای فراری دادن او میگوید. سوپر اسپش هنگامی که آخرین حرفهایش را میزد توسط فارو کشته میشود. فارو از ابتدای ورود سوپر اسپش از نیرنگ او با خبر بوده است.
جرایم بلازکوویچ با عنوان بالاترین خیانت تلقی میشود و او محکوم به مرگ میشود. انگل در Lincoln Memorial شخصا سر بلازکوویچ را جلوی میلیونها بیننده قطع میکند. با این حال هنگامی که قرار بود سر او از ارتفاعی به درون کوره بیفتد اعضای Kreisau Circle سر او را میگیرند و در محفظهای شیشهای حاوی اکسیژن قرار میدهند. طی یک عمل جراحی سر بلازکوویچ به بدن یک سرباز ویژه نازی، که قبلا توسط کارولین به دست آمده بود پیوند زده میشود. بنابراین بلازکوویچ از وضعیت فلجگونه بدن قبلی خود نیز رها میشود. بلازکوویچ حالا که روی پاهای ایستاده است وارد پناهگاه مخفی نازیها در نیویورک میشود تا پروندهای را از New Orleans بدزدد. او به این منطقه سفر میکند و چندین مبارز آزادیخواه که تحت فرمان کمونیست هورتون بون (Horton Boone) بودند را جمع آوری میکند. طی اتفاقات و گفتگوهایی هورتون تحت تاثیر رفتار بلازکوویچ قبول میکند که Kreisau Circle بپیوندد.
آنها با کمک بلازوویچ در منحرف کردن نیروهای نازی از این منطقه بیرون میآیند. بی.جی به وسیله یک پانزرهاند توجه سربازان نازی را به خود جلب میکند و در نهایت گروه با Eva’s Hammer فرار میکنند. بعد از حرکت Eva’s Hammer هورتون در مورد Ausmerzer و اقداماتی که نازیها به وسیلهی آن جهت سرکوب تحرکات انجام میدهند، ارائه میکند. گروه به فکر دزدیدن Ausmerzer میافتد تا از استفاده از این وسیله نقلیه ضد نقشههای گروه جلوگیری کند، اما این اقدام به دلیل وجود یک سیستم دفاع خودکار به نام ODIN تقریبا غیرممکن بود. کدهای مربوط به این سیستم در تسلط Oberkommando است اما از زمانی که منطقه ۵۲ تخریب شد Oberkommando به سیاره ناهید نقل مکان کرد. گروه با یک نقشه تصمیم میگیرد با سفر به ناهید کدها را برای غیرفعال کردن ODIN برباید. بلازکوویچ با تغییر هویت به بازیگری به نام Jules Redfield و دعوت به ناهید برای شرکت در آزمون یک فیلم تبلیغاتی اقدام میکند. این فیلم در مورد شکست و دستگیری Terror-Billy (اسمی که نازیها به به بلازکوویچ دادهاند) بود و با کاگردانی ادولف هیتلر بیمار انجام میشد. بلازکوویچ با یک نمایش جدی و خشونتآمیز نظر هیتلر را جلب میکند. او در نهایت موفق به یافتن کدها میشود و برای رمزگشایی به زمین برمیگردد.
لطفا شکیبا باشید ...