داستان بازی بازی yakuza 0 در چه مورد هست؟
بدون شک سری یاکوزا (Yakuza) محبوبیت اخیر خود را مدیون یاکوزا ۰ است. این عنوان که پیش درآمدی برای کل سری به حساب میآید، داستان دو شخصیت کازوما کیریو (Kazuma Kiryu) و گورو ماجیما (Goro Majima) را در اوج دوران حباب اقتصادی ژاپن به تصویر کشید، و چهرهای جدید و متفاوت از گروه توجو (Tojo Clan) و شخصیتهای دوست داشتنی این سری را به هواداران نشان داد. در کنار کیفیت بالای گیمپلی و حجم زیادی از محتویات فرعی جذاب، یکی از مواردی که اکثر تازهواردان به این سری را غافلگیر کرد، داستان بازی یاکوزا ۰ و عمق بسیار زیاد شخصیتها و وقایع رخ داده در این عنوان بود. از این رو در این مطلب تصمیم گرفتهایم تا خلاصهای از داستان بازی یاکوزا ۰ را برای شما گردآوری کنیم. با ما در پیکسل آرتس همراه باشید.
در دسامبر سال ۱۹۸۸، کازوما کیریو یک عضو دون پایه از خانواده دوجیما در گروه یاکوزایی توجو (Tojo Clan – بزرگترین گروه مافیایی در شرق ژاپن) است. وی در منطقه کاموروچو (Kamurocho) از شهر توکیو، تحت نظر پدرخوانده و کاپیتان خانواده دوجیما یعنی شینتارو کازاما (Shintaro Kazama)، که به تازگی دستگیر شده و منتظر دادگاهیش است، فعالیت میکند. یک شب کیریو به درخواست یکی از نزولخواران (شخصی که مقداری پول قرض میدهد اما مبلغ بسیار بیشتری را از بدهکار پس میگیرد) خانواده دوجیما، کارمندی را در «زمین خالی» (Empty Lot) موجود در بخش مرکزی کاموروچو کتک زده و قرضی که او نسبت به این شخص داشت را پس میگیرد. پس از پرداخت پول به این نزولخوار، کیریو با بهترین دوست و برادر قسمخورده خود یعنی آکیرا نیشیکیاما (Akira Nishikiyama)، به کارائوکه رفته، مقداری رامن خورده و شب را به گشت و گذار میپردازند. هرچند، صبح روز بعد کیریو و نیشیکی در یک گزارش خبری مشاهده میکنند شخصی که کیریو آن را کتک زده بود جان خود را از دست داده، و پلیس در حال تحقیق در مورد قتل او است.
کیریو برای برگزاری یک ملاقات خانوادگی، به دفتر خانواده دوجیما رفته و در آنجا با سه ستوان این خانواده روبرو میشود: دایساکو کوزِ (Daisaku Kuze)، هیروکی آوانو (Hiroki Awano) و کجی شیبوساوا (Keiji Shibusawa). ستوانهای خانواده دوجیما به کیریو میگویند که آنها از کتک زدن آن شخص و کشته شدن وی به دستان کیریو خبر داشته، و دیری نمیگذرد که پلیس نیز از این ماجرا آگاه خواهد شد، از این رو کیریو باید پیش از آن که پلیس در کارهای مافیایی خانواده دوجیما سرک بکشد، خودش را به پلیس معرفی نماید. هرچند، کیریو در طول صحبتهایش با ستوانهای خانواده متوجه میشود که مقتول با شلیک یک گلوله به سر کشته شده، و دلیل مرگ او کتک خوردن بیش از حد نبوده است. پس از شنیدن این موضوع، کیریو اصرار دارد که شخصی برای او پاپوش ساخته و وی مقتول را نکشته است.
دو ستوان خانواده دوجیما – آوانو در سمت راست و شیبوساوا در سمت چپ
ستوانهای خانواده دوجیما سخنان کیریو را باور نکرده و همچنان اصرار دارند که او باید خود را تسلیم پلیس کند. اینطور که معلوم میشود، آن «زمین خالی» (که قتل در آن صورت گرفته) درست در مرکز ناحیهای قرار داشته که شهر توکیو میخواهد آن را جهت اجرای یک طرح بازسازی بزرگ خریداری نماید. خانواده دوجیما در حال خریداری زمینهای این ناحیه برای گروه توجو بوده تا که بعداً بتوانند آنها را به صورت یک جا و با قیمتی بسیار زیاد، به مسئولان شهر توکیو بفروشند. از این رو صورت گرفتن قتل در آن تکه زمین کار آنها را پیچیده نموده (زیرا هنوز این بخش را نخریدهاند)، برای همین میخواهند هرچه زودتر تحقیقات پلیس به اتمام برسد. زمانی که ستوانها به کیریو میگویند که شخص دوجیما قول داده تا هر شخصی که این تکه زمین را خریداری نماید، به مقام کاپیتانی این خانواده نائل کند، کیریو نسبت به دست داشتن ۳ ستوان خانواده دوجیما در پاپوشسازی جریان قتل مشکوک میشود، زیرا به عقیده او آنها از این موقعیت سوء استفاده نموده و تلاش خواهند کرد تا پدرخوانده کیریو و کاپیتان فعلی خانواده دوجیما، یعنی شینتارو کازاما را کنار گذاشته و از خانواده بیرون کنند. پس از کمی جستجو و تحقیق، کیریو متوجه میشود که این ستوان کوزِ بوده که برای او پاپوش درست کرده است.
کیریو که از این وضعیت آشفته است، از دوست صمیمیش نیشیکی و مرد دست راست پدرخواندهشان یعنی سرگرد خانواده کازاما، اوسامو کاشیواگی (Osamu Kashiwagi)، مشورت میگیرد. کاشیواگی به کیریو میگوید تنها راهی که میتوان گناه جرم به ظاهر انجام شده توسط کیریو را از دوش کازاما برداشت، این است که کیریو از خانواده دوجیما اخراج گردد، که برای انجام این کار نیز باید رضایت رئیس خانواده یعنی شخص دوجیما را داشته باشند. کیریو که باور دارد این تنها راه ممکن برای محافظت از پدرخواندهاش یعنی کازاما است، با وجود مخالفت نیشیکی و کاشیواگی، تصمیم میگیرد تا پیش شخص دوجیما رفته و رضایت او برای اخراج شدن از خانواده را بدست آورد.
در بخش پایانی از مقدمه داستان بازی یاکوزا ۰ ما شاهد ورود کیریو به ساختمان خانوادگی دوجیما و تلاش او برای یافتن رئیس خانواده هستیم، هرچند بجای دوجیما، بار دیگر کوزِ جلوی کیریو ظاهر شده و سد راه او میگردد. کیریو و کوزِ وارد نبرد سختی شده، تا آن که بالاخره دو ستوان دیگر خانواده، همراه با شخص «سوهی دوجیما» (Sohei Dojima) جلوی آنها را میگیرند. کوزِ بخاطر کتک خوردن از یک عضو دون پایه مثل کیریو مورد تحقیر قرار گرفته و به دلیل آن که بدون اجازه دوجیما، خودش کیریو را از خانواده بیرون کرده بود، طبق قانون یاکوزا باید انگشت کوچکش را قطع کند. شخص دوجیما به صورت رسمی کیریو را از خانواده اخراج مینماید، هرچند پس از انجام این کار به وی میگوید که حتی اگر الان پلیس او را دستگیر نموده و به جرم قتل دادگاهی کند، کازاما همچنان (به دلیل آوردن کیریو به خانواده دوجیما) از خانواده اخراج خواهد شد. زمانی که کیریو به این موضوع اعتراض میکند، دوجیما به او میگوید که حال پس از اخراج شدن از خانواده، کیریو دیگر یه شهروند عادی بوده و نمیتواند برای تغییر نظر دوجیما کاری انجام دهد.
تاچیبانا
بخش دوم داستان بازی یاکوزا ۰ با قدم زدن بیهدف کیریو در خیابانهای کاموروچو آغاز میشود. مرد مرموز و یک دستی به کیریو نزدیک شده و ادعا کرده که میخواهد به او کمک نماید. این مرد کیریو را به پنتهاوس گرانقیمت خود برده و خودش را به کیریو معرفی میکند: تتسو تاچیبانا (Tetsu Tachibana)، که او نیز میخواهد مالکیت «زمین خالی» را بدست آورد. تاچیبانا از وضعیت کیریو خبردار گشته، و به لطف مهارت بالای کیریو در مبارزه کردن و شجاعتش جهت درافتادن با خانواده دوجیما، تاچیبانا تحت تأثیر قرار گرفته و از کیریو میخواهد تا به او کمک نماید. هرچند کیریو پیشنهاد او را قبول نمیکند.
کیریو که نسبت به تاچیبانا و اطلاعات بسیاری که او داشت کنجکاو شده بود، با همکاری دوستش نیشیکی تصمیم میگیرد تا کمی در مورد تاچیبانا و شرکت مرموزش، «آژانس املاک تاچیبانا»، تحقیق کند. پس از کمی کند و کاو، نیشیکی و کیریو در مورد یکی از کارمندان تاچیبانا به نام «جون اودا» (Jun Oda) اطلاعاتی کسب میکنند. ظاهراً اودا از طریق روشهایی بیپروا و غیرمنصفانه مشغول خریداری املاک مختلف کاموروچو بوده است. اودا که از تحقیقات کیریو و نیشیکی مطلع میشود، از کیریو دعوت میکند تا در یکی از دفاتر شرکت به ملاقات او برود. هرچند زمانی که کیریو به دفتر مورد نظر میرسد، اودا و تعداد دیگری از نوچههای شرکت به او حملهور میشوند.
اودا
پس از شکست خوردن از کیریو، اودا میگوید که تمام این موارد نوعی آزمایش بوده تا آنها ببینند که آیا کیریو هوش و ذکاوت آن را داشته تا در مورد آنها تحقیق نموده و سپس در نبرد رو در رو آنها را شکست دهد یا خیر. تاچیبانا نیز به جمع آنها پیوسته و به کیریو میگوید که او در حال همکاری با پدرخوانده کیریو یعنی کازاما است. ظاهراً کازاما میترسد که قدرت سوهی دوجیما بیش از حد زیاد شده باشد و اگر «زمین خالی» را نیز بدست آورد، ثروت او چنان افزایش یافته که هیچکس جلودار او نخواهد بود. کازاما میخواهد جلوی این اتفاق را بگیرد اما مجبور است تا این کار را به واسطه شرکت تاچیبانا و به صورت غیرمستقیم انجام دهد. کیریو که حال درک بهتری از هدف و نیت تاچیبانا دارد، تصمیم میگیرد تا به او ملحق شده و به کازاما کمک کند تا جلوی افزایش قدرت بیش از حد دوجیما را بگیرند. هرچند، مشکل اینجاست که نه تاچیبانا و نه دوجیما نمیدانند صاحب این تکه زمین چه شخصی است…
گورو ماجیما
در منطقه سوتنبوری (Sotenbori) از شهر اوساکا (Osaka)، گورو ماجیما به عنوان مجازات خود برای عدم موفقیت در قتل یوشیهارو اونو (Yoshiharu Ueno) که سه سال پیش از وقایع داستان بازی یاکوزا ۰ اتفاق افتاده بود، مجبور است یک کاباره بزرگ را مدیریت کند. رئیس او فوتوشی شیمانو (Futoshi Shimano – رئیس خانواده شیمانو، بخشی از گروه توجو) به ماجیما دستور داده تا هر ماه سود بسیاری (که ماهیانه بیشتر هم میشود) را بپردازد، در غیر این صورت وی بار دیگر به سیاهچالهای شکنجه شیمانو باز خواهد گشت، جایی که ماجیما پس از عدم موفقیت در انجام قتل، به مدت یک سال در آنجا شکنجه میشده است. کسی که بر این مجازات ماجیما نظارت داشته و آن را اعمال میکند، شخصی نیست جزء برادر قسمخورده شیمانو از گروه «اتحاد اومی» (Omi Alliance – که بزرگترین گروه مافیایی غرب ژاپن بوده و رقیب گروه توجو نیز هست)، یعنی سوکاسا ساگاوا (Tsukasa Sagawa) که دائماً ماجیما را مورد تمسخر و تحقیر قرار داده، و به او یادآوری میکند که هرگاه بخواهد، میتواند ماجیما را به سیاهچال خانواده شیمانو بازگرداند.
پس از حل کردن مشکل دستمالی شدن یکی از دختران کاباره توسط یک مشتری مزاحم و جذب یکی از پردرآمدترین دختران کاباره رقیب برای کاباره خودش، ماجیما به آپارتمان کوچک و فقیرانه خود بازمیگردد. زمانی که در حال سیگار کشیدن، از پشتبام خود نگاهی به محیط اطراف ساختمان و شهر میاندازد، چندین نفر را میبیند که مشغول نگاه کردن به او و بررسی اعمالش هستند: افراد ساگاوا همیشه ماجیما را زیر نظر دارند.
لطفا شکیبا باشید ...