داستان بازی destiny 2

یکی از مواردی که صنعت بازی‌های ویدیویی به آن احتیاج داشت، یک بازی نقش آفرینی تیراندازی بود که بتواند مخاطبین بازی‌های نقش آفرینی و تیراندازی را دور یکدیگر جمع کرده و تجربه‌ای ناب را در اختیار آن‌ها قرار دهد. در سال ۲۰۱۴، استودیو بانجی بازی جدید خود با نام Destiny را روانه بازار کرد. بازی Destiny یک اثر آنلاین تیراندازی است که با المان‌های نقش آفرینی زیادی ترکیب شده و تا به امروز که دومین نسخه از این بازی روانه بازار شده است، توانسته مخاطبان زیادی را در سراسر دنیا جذب خود کند. شاید تا به حال این سوال برای‌تان پیش آمده باشد که داستان و دنیای بازی Destiny به چه شکل است. در این مقاله قصد داریم از نگهبان‌ها و ماموریت‌شان از گذشته تا به امروز صحبت کنیم تا اشخاصی که برای اولین بار نیز به سراغ بازی Destiny 2 می‌روند، به خوبی از ماجرا و دنیای آن با خبر شوند.

در بازی Destiny با یک روایت و داستانی اساطیری روبه‌رو هستید

بازی Destiny روایت‌گر یک عصر متمدن، اکتشاف‌گر و پر رونق در ۷۰۰ سال آینده است که به نام عصر طلایی شناخته می‌شود. در این دوره انسان‌ها روی منظومه شمسی، سیاره‌های متعددی را گسترش داده و در آن‌ها زندگی می‌کنند. از طرفی واقعه‌ای به نام «فروریختگی» در حال جریان است و نسل بشر را تهدید می‌کند. این رویداد پایان عصر طلایی را به همراه دارد و سیاره‌ها را یکی پس از دیگری نابود خواهد کرد. حال در این میان تنها بازمانده‌ها اشخاصی بودند که روی زمین زندگی می‌کردند؛ اشخاصی که توسط جسمی آسمانی و کروی شکل و سفیدرنگ به نام The Traveler نجات داده شدند. اگر می‌خواهید در مورد این جسم آسمانی بدانید، باید بگویم که The Traveler در زمان‌های دور از بشریت به وجود آمده و ظاهرا این جسم آسمانی قرن‌ها قبل از اینکه انسان ها راه رسیدن به ستاره‌ها و کهکشان‌ها را پیدا کنند، وجود داشته است. حال سوالی بحث برانگیز پیش می‌آید و آن هم این است که دلیل رخ دادن واقعه فروریختگی و نابودی چه بود؟ در دنیای دستینی نیروی تاریک و باستانی به نام Darkness وجود دارد که این اتفاق‌ها به دلیل وجود این نیرو بوده است. از طرفی Darkness دشمن دیرینه The Traveler و انسان‌ها است و به همین دلیل، The Traveler بر فراز آخرین شهر امن قرار گرفته تا از ساکنین آن محافظت کند.

بعضی از نژادهای بازی مانند نژاد Vex یا نژاد Fallen علیه بشریت هستند

آخرین شهر در زمین The Last City نام دارد و توسط نگهبان‌ها، اشخاصی که توسط نیرویی ناشناخته به نام روشنایی وظیفه دفاع از این شهر را برعهده دارند، محافظت می‌شود. The Lost City آخرین شهر امن روی زمین به حساب می‌آید و دور تا دور آن دیواری عظیم ساخته شده است. در بازی Destiny شما در قالب یک نگهبان وظیفه دارید تهدیدهای بیگانگان را از بین برده و مانع از انقراض بشریت شوید. همچنین در کنار این ماموریت باید The Traveler را نیز دوباره احیا کنید. به عبارتی دستینی ماجراجویی نگهبان‌ها در دنیایی اسطوره‌ای را به نمایش می‌گذارد که آخرین امید انسان‌ها هستند و باید از آخرین شهر امن روی زمین دفاع کنند. صحبت از تهدیدهای بیگانه‌ها شد؛ جدای از نیروی تاریکی و وقایع فروریختگی و نابودی دوران طلایی، بیگانه‌ها یکی از دشمنان دیرینه بشریت بوده‌اند که همیشه درگیری‌هایی میان این دو رخ می‌داد. از طرفی بیگانه‌ها رابطه‌ی مستقیمی با نیروی تاریکی دارند؛ روشنایی نیرویی است که به نگهبان‌ها قدرت بیشتری می‌دهد و تاریکی نیز به همین شکل عمل کرده و به بیگانه‌‌ها قدرت می‌دهد. جدای از این گفته‌ها، دنیای بازی شامل پنج نژاد دیگر می‌شود که در این راه رفته رفته با آن‌ها آشنا خواهید شد. هر کدام از این نژادها روی یک سیاره مختلف زندگی می‌کنند و قابلیت‌های مخصوص به خودشان را دارند.

پس از وقایع نسخه اصلی و از بین بردن کندو (Hive) و از طرفی نابودی تهدید نژاد وکس (اندرویدهایی نیمه سازمان یافته که قصد داشتند ونوس و مریخ را تحت سلطه خود درآورند) علیه بشریت، اریس مورن، عضو سابق نگهبان‌ها، پس از مخفی شدن‌اش به برج باز می‌گردد. وی از خطری جدی سخن می‌گوید و این خطر چیزی جز بازگشت شاهزاده کندو (Prince of Hive) نیست. اولین ماموریت وی این است که به همراه نگهبان، Fist of Crota، شوالیه کندو را از بین ببرد و در ادامه باید جادوگر کندو را از میان بردارید. حال پس از مدتی در می‌یابید که اعضای کندو در ماه قصد احیای خدای خود را دارند و از این‌رو در جریان یک ماموریت باید جلوی این عملیات را گرفته و کریستال مربوط به روح کروتا (Crota) را از بین ببرید. البته این پایان ماجرا نیست و بازهم نگهبان و اریس برای رهایی از خطر کروتا باید کارهای مختلف دیگری را انجام دهند. درادامه اریس برای نگهبان دو ماموریت در نظر گرفته است؛ در اولین ماموریت وظیفه دارید که روی زمین رفته و یک کوزه به نام Urn of Sacrifice را با خاکستر اعضای کندو پر کنید که در این میان باید خاکستر یکی از شوالیه‌های قدرتمند کندو به نام اورزک منفور را در داخل این کوزه بریزید.  در دومین ماموریت شاهد رفتن نگهبان به ماه و جمع آوری چشم‌های کندو برای اریس هستیم. دومین ماموریت شامل نابودی کامل مابقی خدمه‌های کندو روی زمین نیز می‌شود. پس از انجام تمامی این ماموریت‌ها، در نهایت اومنیگول شیاد و پلید را از بین خواهید برد. در این نسخه از داستان نگهبانان و اریس فکر می‌کنند که در آسودگی کامل به سر برده و تمامی تهدیدها از بین رفته است اما، هنوز برای آسودگی زود است. در اواخر اولین بسته الحاقی بازی یک Raid به نام Crota’s End در دسترس قرار می‌گیرد که در جریان آن کروتا و شاهزاده کندو را به صورت کامل از بین می‌برید.

در ادامه ماجراهای دستینی، مدتی پس از وقایع رخ داده و نابودی کروتا، اوریکس، پدر کروتا قصد گرفتن انتقام پسر خود را دارد و از این‌رو شروع به جمع کردن ارتش خود می‌کند. در اولین حرکت، اوریکس Taken (در واقع Taken از سربازان کندو تشکیل شده که توسط نیروی تاریکی دگرگون شده‌اند) خود را وارد منظومه شمسی کرده و آن‌ها نژادهای دیگر و بازمانده‌های کندو را به Taken تبدیل می‌کنند. از این‌رو اوریکس صاحب ارتشی عظیم و شکست ناپذیر می‌شود که نابودی آن کار هر شخصی نیست. در ادامه و پس از مرگ ملکه مارا سوو و شاهزاده اولدرن سوو، نگهبان به کمک گوست، یار همیشگی گاردین، یک سیگنال مشکوک را ردیابی کرده و به فوبوس می‌رسند. اما اندکی بعد متوجه این موضوع می‌شوند که دشمنان برای آن‌ها کمین کرده و سریعا آن جا را تخلیه می‌کنند. پس از این ماجرا بحث‌هایی در مورد نحوه مبارزه با اوریکس و ارتش وی انجام می‌شود و در نهایت، اریس مورن با دخالت کردن، Vanguard را از اهداف اوریکس روشن کرده و حال نگهبان‌ها باید به دنبال دریافت قدرتی جدید باشند تا از طریق آن، دشمن جدید خود را نابود کنند. از این‌رو تایتان‌ها به مرکوری فرستاده می‌شوند تا گروهی از تایتان‌های سرکش به نام Sunbreakers را پیدا کنند. از آن طرف وارلوک‌ها باید یک دریچه خاص را روی ماه به وجود بیاورند و در نهایت هانتر‌ها، باید به سراغ تویس، دوست قدیمی Cayde-6 رفته و او را در باغ سیاه پیدا کنند. در ادامه برای اینکه گاردین بتواند به اوریکس برسد، باید مابقی روح باقی‌مانده کروتا را از مقبره‌اش به دست آورد. پس از انجام این کار و در نهایت یک نبرد میان نگهبان و محافظان اوریکس، موفق به رویارویی با او شده و پس از شکست دادن‌اش، اوریکس روشنایی جمع شده در داخل شمشیر خود را بیرون کشیده و ناپدید شد. پس از این ماجرا به نگهبان دستور داده شد تا مابقی ارتش Taken در سایر نقاط منظومه شمسی را از بین ببرد. در این نقطه از داستان همه فکر می‌کردند که اوریکس نابود شده است اما وی فقط ناپدید شده بود و درآخر، نگهبان به سراغ شوالیه‌های قدرتمند اوریکس رفته و پس از نابودی آن‌ها، موفق به شکست دادن و کشتن اوریکس برای همیشه شد.

نژاد Fallen با تقویت کردن ویروس SIVA آن را قدرتمند و هوشمندانه‌تر کرد

در این میان برای بازگو کردن ادامه داستان بگذارید یک داستان قدیمی از دنیای دستینی را تعریف کنم. در سال‌های گذشته و قبل از ساخته شدن کامل آخرین شهر، گروهی به نام لردهای آهنین وجود داشتند که تشکیل شده از هشت نگهبان افسانه‌ای بود. این لردها در جریان Battle of Six Fronts و ساخته شدن دیوار آخرین شهر، به گشت و گذار در اطراف منطقه مشهور بودند. جدای از این موارد لردهای آهنین دارای یک قلعه در قله Felwinter بودند که به معبد آهن معروف بود. نکته‌ی جالب این قلعه این است که از مقبره آهن به عنوان قلعه اصلی در Old Russia استفاده شده است. در صدها سال گذشته لردهای آهنین خود را فدا کرده تا ویروسی به نام SIVA را خلق کنند که در دوران طلایی از آن در ساخت شهر و صنایع دیگر استفاده می‌شد. در واقع SIVA یک فناوری بسیار پیشرفته بود که می‌توانست از خود مراقب کرده و خود را انعکاس دهد. اما مدتی بعد SIVA علیه بشریت شد و حال از آن به عنوان یک تهدید جدی یاد می‌کنند. لرد سالادین، یکی از همان لردهای آهنین است و می‌توان او را تنها بازمانده ویروس SIVA دانست. از آن زمان تا به امروز لرد سالادین در حال آموزش نگهبان‌ها بوده است تا در روز موعود، قدرت مقابله با این ویروس را داشته باشند.

حال یک سال از وقایع Taken War می‌گذرد و لرد سالادین، نگهبان را به قله Felwinter می‌فرستد. اندکی می‌گذرد و نگهبان به کمک گوست متوجه حضور نژاد Fallen در معبد آهن شده و می‌فهمند که سپیکس پرایم رهبری این نژاد را برعهده گرفته است. این درحالی است که سپیکس یکی از دشمنان نگهبان‌ها بوده که در گذشته کشته شده و حال، ترس لرد سالادین به واقعیت پیوسته است. به عبارتی نژاد Fallen از طریق ویروس SIVA که حال قدرتمندتر شده است، توانسته‌اند سپیکس را زنده کنند. از این‌رو گاردین به مریخ فرستاده می‌شود تا اطلاعات بیشتری حول ویروس SIVA و نحوه استفاده از آن در دوران طلایی کسب کند. سپس این اطلاعات به زمین و محل مقبره لردهای آهنین فرستاده می‌شود؛ جایی که قلب ویروس SIVA در آنجا قرار دارد. پس از نبرد‌های شکل گرفته در محل مورد نظر که در جریان آن ویروس SIVA خود را به شکل سایر لردها درآورد، گوست خود را در داخل مقبره منفجر کرد تا باقی‌مانده‌های ویروس SIVA نیز از بین رفته و نگهبان نیز قبل از منفجر شدن مقبره فرار کند تا در انتها بتواند آن را مهر و موم کند. پس از بازگشت به معبد آهن لرد سالادین به شما شمشیری را پاداش می‌دهد که تنها توسط لردهای آهنین مورد استفاده قرار می‌گرفت و به عبارتی گاردین تبدیل به اولین لرد آهنین نسل جدید این فرقه افسانه‌ای می‌شود. پس از این اتفاق، با کسب اطلاعات بیشتر و جست و جوهای مختف بالاخره اشخاص پشت پرده ویروس SIVA شناسایی می‌شوند و با کشتن تمامی آن‌ها، پرونده این ویروس برای همیشه بسته می‌شود.

تا به اینجای کار تمامی وقایع نسخه اول و بسته‌های الحاقی آن را مرور کردیم. وقایع داستانی بازی Destiny 2 نیز پس از آخرین اتفاق رخ داده در دنیای دستینی شروع می‌شود. جایی که یک سال از وقایع ویروس SIVA می‌گذرد و حال داستانی جدید گریبان‌گیر شخصیت‌های بازی می‌شود. دومینوس گول، رهبر لژیون‌های سرخ، بر این عقیده است که Traveler نباید قدرت حاصل از روشنایی یا Light را در اختیار نگهبانان قرار می‌داد و پس از حمله به آخرین شهر (Last City) قدرت روشنایی را از نگهبان‌ها گرفته و آن‌ها را از Tower فراری می‌دهد. حال پراکندگی خاصی میان نگهبان‌ها صورت گرفته و درمانده‌تر از همیشه هستند. در جریان نسخه دوم بازی Destiny که روایت‌گر رابطه میان روشنایی با نگهبانان است، باید اتحاد میان یکدیگر را به دست آورده و بار دیگر خانه خود را پس بگیرید.