میرزا کوچک خان جنگلی در چه تاریخی و به چه علتی فوت شد؟
یونس استادسرایی (۱۲۵۷–۱۱ آذر ۱۳۰۰)، مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی مبارز ملیگرا، مبارز انقلاب مشروطه، رهبر جنبش جنگل، و رئیس جمهور جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران، انقلابی ایرانی و از سرداران معروف گیلک از اهالی رشت بود.او که در جوانی به تحصیل دینی اشتغال داشت جزئی از نیروهای انقلابی بود که در جریان نهضت مشروطیت موفق به فتح تهران شدند. سپس او به گیلان بازگشت و رهبری گروهی را بر عهده گرفت که قصدشان آزادسازی این ایالت ایران از اشغال روسیه بود، نهضتی که به نهضت جنگل مشهور شد. کوچک خان گروههای مختلفی از نیروهای سیاسی و طبقات ناراضی را گرد خود جمع کرد. او موفق شد انقلاب را از مشروطه خواهی ضداجنبی به جمهوریخواهی سوسیالیستی سوق دهد و در ژوین ۱۹۲۰ یک جمهوری شورایی در گیلان به پا کرد. کمبود منابع مالی، اختلافات درونی و حمله نظامی نیروهای دولت به رهبری سردار سپه و انگلستان منجر به سقوط این حکومت شد، کوچک خان در حال عقبنشینی بر اثر یخ زدگی در کوههای تالش درگذشت.
در پایان آبان ۱۳۰۰ قوای قزاق دولتی رضا خان سردار سپه با اتحاد با نیروهای تسلیم شده خالوقربان ، سیدجلال چمنی ، کربلایی نقره آلیانی و همچنین خوانین محلی سردار مقتدر تالش ، میرزا یوسف خان شفتی ؛ همگی از فرصت استفاده کرده و طی حملات متعدد ، نیروهای جنگل را در جنگلهای آلیان وادار به عقبنشینی کردند که بعضی از سران تسلیم یا مخفی شدند. میرزا بعد از ده روز پنهان شدن نهایتاً همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در روز جمعه ۱۱ آذر ۱۳۰۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفتهبود، از پای درآمد.
خبر درگذشت میرزا به گوش محمدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر طالش که از بدخواهان میرزا بود، رسید. نامبرده به همراه شماری تفنگچی به خانقاه گیلوان خلخال رفت و اهالی را از دفن اجساد منع کرد. سپس دستور داد یکی از همراه وی به نام رضا اسکستانی از اهالی روستای اسکستان خلخال، سر یخ زده میرزا را از بدنش جدا کند. محمدخان سپس سر را نزد برادرش امیر مقتدر در ماسال و از آنجا به رشت برده و تسلیم فرماندهان نظامیکرد. جسد بدون سر میرزا کوچک خان در میان زاری و شیون مردم در گورستان دهکده به خاک سپرده شد. سر میرزا کوچکخان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدتها در معرض تماشای مردم قرار داده و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران، نزد سردار سپه فرستاد. سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد. در شهریور ۱۳۲۰ و هنگام استعفای رضاشاه (حدوداً پس از گذشت بیست سال از مرگ میرزا) آزادیخواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه خلخال به رشت حمل کنند، ولی مأموران جلوگیری کردند. در نتیجه به جهت پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را بهطور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند. از آن تاریخ هر سال در روز ۱۱ آذر مراسمی ساده در محل دفن او در سلیمان داراب رشت برگزار میشود. میزان قساوت یادشده همچنین از تلگراف امیر پنجه محمد قلی، رئیس قوای گیلان به رضا خان روشنتر میشود:
حسبالامر تلگراف مبارک نمره ۹۶۵ فوری برای تعقیب و دستگیری میرزا کوچک عده فرستاده، چهار روز متوالی مشغول تعاقب بودند بالاخره از شدت تعقیب قزاقان میرزا کوچک از هر طرف عرصه را برای خود تنگ دیده خود را به کوههای ماسال کشیده بود. عده قزاق هم در تعاقب مشارٌالیه حرکت کرده، در بین راه هم یک تصادفی واقع شد، میرزا نعمتالله داماد حسن خان کیش دره [ای] مقتول مابقی باز فرار میکنند. از طرف دیگر طالشها هم برای جلوگیری از فرار میرزا کوچک عده [ای] فرستاده بودند، بالاخره میرزا کوچک و گائوک به طرف گردنه گیلوان خلخال متواری شده در آنجا از شدت سرما تلف شدهاند. قبل از اینکه قزاقهای تعقیبکننده برسند مابین طالشها و طارمیها سر نعش گفتگو شده طالشها سر نعش را بریده بودند که قزاقان سر رسیده و سر را گرفته حمل به شهر مینمایند. اینک سر بریده در دفتر حاضر است، هر طور دستور می فرمائید اطاعت شود. نعش گائوک هم در همان گردنه افتادهاست.
لطفا شکیبا باشید ...