بازی دارک سولز ۳ چیست؟
استودیو فرامسافتور «FromSoftware» در سومین دوره متوالی، در بهار امسال نیز جدیدترین نسخه از سری بازیهای Souls را روانه بازار کرد. اثری که با بازی Demon Souls آغاز شد، با Dark Souls I قدرت گرفت، با Bloodborne که یک نسخه معنوی از سری سولز به حساب میآید متحول شد و حال Dark Souls III با ترکیب برترین نکات تمام نسخههای گذشته نیز به شکوه و عظمت نهایی خود رسید. قبل از اینکه شروع به انجام بازی کنم، فکر میکردم که این نسخه از سری Dark Souls بالاخره بعد از این همه سال من را به محیطهای تکراری برده و دشمنهایی با سبک و سیاق شمارههای قبل را رو به روی من قرار دهد. طی این سالها، بازیهایی مانند سری Assassin’s Creed یا Call of Duty آن قدر پشت سر هم و به شکلی یکنواخت عرضه شدهاند که ناشرین آنها دیگر نفسی تازه برای این دو باقی نگذاشتهاند و به ما خوب یاد دادهاند که چگونه میتوان مجموعههای با ارزشی را با عرضه سالیانه تبدیل به آثاری خسته کننده تبدیل کرد.
اما پس از ورود به دنیای بازی Dark Souls III متوجه شدم که همه چیز برعکس رخ داده. سازندگان شرقی بازی Dark Souls III در سومین سال پیاپی در عرضه محصول خود، توانستهاند باز هم شکوه و عظمت را در جدیدترین اثر خود جای دهند. بازی Dark Souls 3 آن اصالت گذشته این سری را حفظ کرده و رنگ و بوی خود را نباخته است، اما با این وجود بازی هنوز به شدت شگفتانگیز است. به نظر میرسد که استودیو فرامسافتور بر خلاف ناشرینی مانند یوبیسافت و اکتیویژن قادر است در طراحی هر سری از بازیهای خود، نفسهایی جادویی در آنها بدمد؛ جادویی که به تک تک المانهای بازی، حتی با وجود قدیمی بودن آنها، رنگ و بویی تازه میبخشد و چشم، ذهن و حتی اعماق وجود شما را به خود متمرکز میکند.
داستان بازی Dark Souls III همانند داستان دیگر قسمتهای این سری، پر از سخنها، قصهها و سرگذشتهای گنگ و البته شگفتانگیز است. برای اینکه بتوان تمامی بخشهای داستانی بازی را به هم بچسبانید، نیاز به ساعتها گشت و گذار در دنیای بازی دارید. قصد ندارم داستان بازی را به طور کلی برای شما تعریف کنم و لذت شگفتزده شدن را از شما بگیرم. هر چند در ابتدای بازی هدف شما مشخص است. شما در این بازی به عنوان یکی از چندین و چند Unkindled ظاهر خواهید شد؛ آنها افرادی هستند که به دنبال پنج تن از اربابان خاکستر «Lord of Cinder» هستند. دنیای بازی در حال نابودی است و شما برای بقای آن، به خاکستر این پنج ارباب نیاز دارید. آلدریچ، بَلعَنده خدایان، لادلِث، ارباب تبعید شده، یِرم بیحرمت، پاسداران پرتگاه عمیق و در نهایت لاثریک، جوانترین شاهزاده، اربابانی هستند که شما باید به سراغ آنها بروید. در دنیای بازی شخصیتهای زیادی وجود دارند که با صداهای خسته خود از اهداف شما میگویند و همیشه دم از شکست، پوچی و دلسردی میزنند. یکی از نکات برجسته داستانی سری Dark Souls از دیرباز تا به امروز، همین شخصیتهایی هستند که ظاهرهایی متفاوت، صداپردازیهایی مسحور کننده و موضوعات عجیبی است که آنها در موردشان روایت میکنند. چنین موردی در Dark Souls 3 نیز به قوت خود باقی مانده و به جذابیتهای داستانی افزوده است. اما اصلا انتظار داستانی سرراست را در این قسمت نداشته باشید چرا که اگر طرفدار پر و پا قرص این سری باشید، به خوبی میدانید که Dark Souls همیشه بهترین روایت داستانی غیر خطی را برای مخاطبان خود ترتیب داده است. این قسمت نیز از این قاعده مستثنا نیست و همچنان با شگفتیهای زیادی همراه است.
نفسی عمیق بکشید و آماده شگفتی باشید، شما وارد اتمسفریکترین قسمت از سری Dark Souls خواهید شد؛ طراحی معماری و هنری بازی جادو کننده هستند
طبق روال هر نسخه از مجموعه Dark Souls، شخصیتسازی بازی بر عهده خود شما خواهد بود. میتوان گفت Dark Souls III یکی از با جزییاتترین چهرهسازی این نسل را در اختیار بازیکنان قرار داده است. در این بخش قادر هستید تا تک تک اعضای صورت را شخصیسازی کنید و آن مدلی که دوست دارید خلق کنید. اگر چه چهرههایی که خلق میکنید همانند بازیهایی مانند Fallout یا Dragon Age: Inquisition زنده و پویا نیستند، اما پس از تجربه هر سه نسخه از سری Dark Souls، قسمت سوم این بازی شخصیسازی بسیار بالایی را در حد بازیهایی مثل Fallout در اختیار شما قرار میدهد. در کنار این شخصیتسازیها، کلاسهایی از قبیل شوالیه، مزدور، جنگجو، قاتل، ساحر، کشیش و غیره را شامل میشوند و حق انتخاب وسیعی را در اختیارتان قرار میدهند. پس از انجام شخصیتسازی خود، وارد دنیای Dark Souls III خواهید شد.
از زمان شروع سری Souls تا امروز، ذات گیمپلی و ستونهای این بازی به چالش کشیدن بازیکنان بوده است. Dark Souls III نیز از این قاعده مستثنا نیست و مراحل و دشمنان بازی شما را درگیر خود میکنند. به طور کلی میتوان گفت تک تک بخشهای بازی یک چالش به شمار میروند. از دشمنان بازی گرفته تا تلهها و حتی محیطها، همگی شگفتیهای زیادی را در خود جای دادهاند. به جرات میتوان گفت که Dark Souls III یکی از بهترین طراحیهای مراحل دنیای بازیها را دارد. شاید این بازی همانند آثاری مانند Dragon Age یا The Witcher محیطهایی عظیمی در اختیارتان قرار ندهد، اما مناطق بازی آنقدر پیچیده و بزرگ هستند که گاهی شک میکنید که کدام راه را باید بروید تا به دردسر نیوفتید. همچنین برخلاف شماره دوم Dark Souls که محیطها کمی خطی شده بودند و میانبرها و اتصالات بین مناطق خیلی کم فروغ شده بود، اما Dark Souls III این مسئله را جبران کرده است. Dark Souls III با محیطهای پیچ در پیچ و بزرگ، یافتن میان برهایی که حتی باعث شادی شما پس از عبور از مراحلی سخت میشوند و اتصالاتی عجیب و غریب بین محلها، دنیای این بازی را کاملا لذتبخش کردهاند. اما مسئله فقط به این موارد ختم نمیشود؛ Dark Souls III بهترین معماری و طراحی هنری محیطها را در خود گنجانده است. همانطور که پیشتر بیان کردم، Dark Souls III یکی از بهترین طراحی مراحل بازیهای ویدیویی را دارد. اما در کنار این مورد، تنوع محیطها، معماریهای عجیب و طراحیهای هنری خارقالعاده باعث شده تا مراحل بازی بیش از پیش شما را غرق خود کنند. قلعههای لاثریک که سر به آسمان کشیدهاند عظمت خود را فریاد میزنند، سربازهای پوچ و تهی که در جای جای قلعه قدم میزنند و اجساد بیجان شوالیهها، در کنار لاشه وایوِرنها «wyvern» تماما بوی مرگ و خاکستر را در دالانها و اتاقهای خالی از سکنه این مکان عظیم دمیدهاند. از این مکان بیرون آمده و به سراغ دهکدهای مرده میروم.
جایی که ساکنین آن فانوس به دست همراه با اَرّه و چنگکهای خود در انتظار کشتن من نشستهاند. محیطهای مردابمانند و سمی شمارههای قبل را به خاطر دارید؟ Dark Souls III شما را به جایی عمیقتر، پیچیدهتر و دلهرهآورتر از آنها خواهد برد. قصد ندارم تمامی آنها را برایتان شرح دهم زیرا تجربه این مکانها توسط خود شما لذت دیگری دارد؛ اما در کل باید تمامی طراحیهای هنری و معماری نسخههای قبلی سری Souls را فراموش کنید. محیطهای Dark Souls III به بهترین شکل ممکن جای آنها را خواهند گرفت. اما چیزی که مراحل بازی را شگفتانگیزتر کرده، دشمنان ساکن هر یک از این مناطق هستند. بیش از ۵۰ مدل متنوع از دشمنان در بازی وجود دارند که هر کدام حقهها و سورپرایزهای خاص خود را دارند. انواع و اقسام نامیراها با شکلهای متفاوت، اهریمنهای نیرومند، خزندگان عجیب، غولها، اسکلتها و بسیاری از مخلوقینی که با دیدن آنها نمیدانید که باید از مبارزه با آنها بترسید یا محو طراحی هنری عجیب و شگفتانگیز آنها شوید. موجودات و دشمنان درون بازی همچنان همانند گذشته هستند؛ اگر آنها را دست کم بگیرید، بیگدار به آب بزنید و از سبک مبارزاتی آنها سَردَر نیاورید، به راحتی کشته خواهید شد. اما اگر حوصله به خرج دهید، مبارزه با آنها جذاب است. باسها خوب کار شدهاند اما راستش را بخواهید، هنوز که هنوزه هیچ باس و غولی جای اُرنستین اژدها کُش و اسماگ جلاد را برای من نمیگیرد. اما مبارزات با باسها در این بازی میتوانند کاملا شما را به چالش بکشند و جذابیتهای خاص خود را دارند. در بین تمامی باسها، مبارزه با اربابان خاکستر جدیترین درگیری شما بین مخلوقین دنیای Dark Souls III محسوب میشود. البته مینی باسهایی نیز وجود دارند که گاها طراحی به مراتب بهتری نسبت به برخی از باسهای اصلی دارند. با یافتن آنها در گوشههایی از دنیای Dark Souls اتفاقات بسیار خوبی را تجربه خواهید کرد.
ایرادی که میتوان به طور کلی از محیط و مراحل بازی گرفت تنها یک چیز است: بونفایرها. زمانی بود که در اولین قسمت از سری Dark Souls شما بسیاری از دشمنان را میکشتید و هزاران روح را با خود حمل میکردید. هرچقدر تعداد این ارواح بالاتر میرفت، قدم به قدم بازی ترسناکتر میشد و مبارزه با دشمنان و ترس از دست دادن تمامی ارواحی که برای تک تک آنها تلاش کردهاید تپش قلبتان را بسیار بالا میبرد. در نهایت هنگامی که یک بونفایر پیدا میکردیم کاری جز فریاد زدن نمیتوانست خوشحالی ما را نشان دهد. اما حالا در Dark Souls III این موضوع برعکس شده است و آن حس و حال گذشته به کلی جان باخته است. هر یک از مناطق بازی ۴ تا ۵ بونفایر را در گوشه و کنار خود قرار دادهاند و آن حس ترس حمل تعداد بالایی از ارواح را کاملا از بین بردهاند.این موضوع به شدت برای من و مطمئنا افرادی که با سولزهای گذشته خاطره دارند ناامید کننده است. به یک بونفایر میرسید و پس از تجدید قوا به راه خود ادامه میدهید، چندین و چند دشمن را میکشید و ناگهان دوباره یک بونفایر پیدا میکنید! البته فکر نکنید که بین هر یک از بونفایرها کار سادهای خواهید داشت. تک تک دشمنان بازی همچنان تهدید به شمار میروند و قرار نیست به سادگی از بین آنها عبور کنید، بونفایر را روشن کنید و کنار آتش لَم دهید. شاید این دشمنان بازی باشند که نکته منفی بونفایرها را کمی بپوشانند، اما به هر حال فاصله کم و تعداد زیاد این بونفایرها کمی از حس بازی نسبت به شمارههای قبل کم کرده است. البته در بعضی از مناطق بازی به خصوص جایی مانند Farron Keep که شدیدا مکانی خطرناک است، یافتن بونفایرها کاملا به شما بستگی دارد. میتوانید مستقیم مرحله را تمام کنید یا میتوانید با گشت و گذار بیشتر به بونفایر و آیتمهای ویژه این منطقه برسید. اما باز هم این موضوع باعث نمیشود که از این مشکل چشم پوشی کنیم. به عنوان یک طرفدار پر و پاقرص سری سولز، این بونفایرها هستند که تنها نکته منفی بازی به شمار میروند. البته چنین کاری باعث شده تا افرادی که به تازگی پا به دنیای سولز میگذارند بتوانند بدون ریختن اشک و عرق بازی را به اتمام برسانند. اما برای یک طرفدار سرسخت Dark Souls؟ خیر، این موضوع ناامید کننده است.
طراحی مراحل بازی بینظیر و نفسگیر هستند اما افزایش تعداد بونفایرهای کمی حس گذشته سری Dark Souls را گرفتهاند
اگر از کهنهکاران سری Dark Souls هستید باید گفت این بازی آسان نشده، این شما هستید که در دنیای Dark Souls با تجربه شدهاید و خوب میدانید که چگونه با دشمنان رفتار کنید. دشمنان بازی نیز به شکل طراحی شدهاند که در خیلی مواقع با تغییر شکل یا کارهای دیگر شما را گاها شوکه میکنند. اما به هر حال دشمنان بازی همانند گذشته هستند. معمولا هوش بالایی دارند، سر سخت هستند و منتظرند یک اشتباه از شما سر بزند تا کارتان را تمام میکنند. آنها را دست کم بگیرید تا هر بلایی که دوست دارند سرتان بیاورند. سرعت عمل دشمنان بازی بالا رفته و مثلا برای ضربه زدن به شما با ابزار جنگی دیگر فرصت نمیدهند که زیاد فکر کنید و سپس عمل کنید. شما باید سریع حرکت او را بخوانید تا به موقع عکسالعمل نشان دهید. دشمنان بازی اصلا از دشمنانی که در Dark Souls I با آنها رو به رو شدید آسانتر نیستند. بلکه آنها بسیار تیز و فرز شدهاند.تنها بخش بازی که ساده شده است همین بونفایرها هستند که با فاصله کم میان آنها، مقداری از آن چالش اشکدرآور! Dark Souls I کاهش پیدا کرده است. اما با تمام این مسائل، این بازی برای تازهکاران همچنان طاقتفرسا خواهد بود. افرادی که به تازگی وارد دنیای Dark Souls شدهاند برای به اتمام رساندن قسمت سوم این بازی باید تلاش فراوانی کنند و بارها کشته شوند. البته این موضوع همانند Dark Souls I نیست و نمیتوان انکار کرد که کارگردان بازی یعنی میازاکی «Miyazaki» دیگر همانند نسخه اول این سری، بازیکنان را عذاب نمیدهد. اگر Dark Souls I شما را آن قدر شکنجه میداد تا بالاخره بر اعصاب خود مسلط باشید و با خونسردی عمل کنید، Dark Souls III نیز تنها به تمرکز بالای شما نیاز دارد و دیگر خبری از کوبیدن کنترلر به در و دیوار نیست!
یکی دیگر از ستونهای اصلی سری Dark Souls مبارزات بازی هستند. شما در Dark Souls III با آن سنگینی Dark Souls I و Dark Souls II خداحافظی خواهید. Dark Souls III به شدت سریع شده و دیگر خبری از آن حرکت کردن، پرشها و عکسالعملهای کُند و سنگین شخصیت شما در آثاری مانند Dark Souls I یا Demon Souls نخواهد بود. تمام این مسائل هم از زیر سر دیگر اثر معنوی و شاهکار سری سولز یعنی Bloodborne بلند میشود. با بالاتر رفتن سرعت و سبکتر شدن شخصیت، تمرکز اصلی سبک دفاعی بیشتر به سمت جاخالی دادن رفته است. در مبارزات چه با دشمنان چه با باسها، جا خالی دادن حرف اول را میزند. البته بازی جلوی افرادی مثل من که سپر را به جاخالی دادنهای بیش از حد ترجیح میدهند نگرفته و در حقیقت چیزی برای این افراد نیز کم نگذاشته است. هرچند این نکته را فراموش نکنید که هر چقدر شما سریعتر شدهاید، بسیاری از دشمنان بازی نیز هم اندازه شما یا حتی چند برابر سریعتر شدهاند. آنها نیرومند هستند و در عین حال سریع حمله میکنند پس ذهن، فکر و عکسالعمل خود را نیز باید سریعتر کنید تا راحتتر از بین این موجودات عبور کنید.
اگر به موقع جاخالی ندهید مطمئن باشید که زیر ضربههای شدید دشمنان قرار خواهید گرفت. اگر سپر به دست هستید، بدانید که دشمنان بازی بسیار پویاتر شدهاند. اگر همانند یک چوب خشک یک جا بایستید و سپر به دست باشید، باز هم دشمن به راحتی بر شما چیره خواهد شد. یکی از المانهای موفقیت شما در Dark Souls III همیشه در حال حرکت بودن در برابر دشمن است. بهترین استراتژی این است که هم از سپر و هم از جاخالی دادن به صورت یکجا و به موقع استفاده کنید. البته شاید استفاده از سپر برای افرادی که تازه از طریق Bloodborne پا به دنیای Souls گذاشتهاند کمی سختتر باشد و جاخالی را ترجیح دهند. اما از طرفی دیگر افرادی که از همان ابتدای Demon Souls یا Dark Souls پا به دنیای این مجموعه گذاشتهاند شاید در ابتدا افزایش سرعت و کاهش سنگینی بازی برای آنها ناخوشایند باشد. اما باید بدانید که گیمپلی بازی همچنان روح سری Souls را همراه دارد و Bloodborne کاملا بر آن چیره نشده است. با گذشت کمی زمان از بازی و ترکیب استفاده از جاخالی دادن و سپر، بالاتر رفتن سرعت بازی رفته رفته امری کاملا خوشآیند محسوب میشود.
اما ضربه زدن و استراتژی حمله به دشمنان نیز سریع شده و شخصیت شما در بازی به سرعت عکسالعمل نشان میدهد. همچنین مبارزات با هر اسلحهای حس خاص خود را خواهند داشت. نیزهها، شمشیرها، تبرها، جادوها و بسیاری از دیگر اسلحهها، انیمیشن خاص خود را دارند. همانطور که میدانید، هر یک از اسلحهها نیاز به سطحی خاص از کارکتر شما را دارند. بنابراین باید طبق کلاسی که انتخاب میکنید، توسط ارواح به دست آمده، سطح خود را بالا ببرید. اگر یک شوالیه هستید باید میزان قدرت را بالا ببرید تا قادر باشید از شمشیرهای عظیم Greatswordها لذت ببرید. اگر یک جنگجو هستید، باید چشم به بالا بردن چالاکی بدوزید تا به راحتی از سپرها و نیزها استفاده کنید. اگر جادوگر یا کشیش هستید، باید سطح معجزه و جادو را بالا ببرید تا بتوانید از شگردهای سحر و جادو استفاده کنید. اما مسئله فقط به این موارد ختم نمیشود. سلامتی، استقامت، میزان حمل و یک مورد جدید به نام تمرکز قدرت نیز وجود دارند که باید سطح آنها را بالا ببرید.
با این وجود باید با دقت زیادی سطح خود را بالا ببرید. خوشبختانه این مورد از بازی همچنان مثل قبل است و باید با جمعآوری ارواح به بالا بردن سطح خود فکر کنید. هربار که یک سطح را بالا میبرید، برای بالا بردن سطحی دیگر نیاز به ارواح بیشتری خواهید داشت. بنابراین در برخی از مواقع نیاز دارید تا به قول معروف شروع به Farm یا جمعآوری روح از مناطق مختلف بازی کنید.
البته ارواح در بازی تنها مختص به بالا بردن سطح نیستند. خرید و فروش آیتمهای مختلف یا بازسازی و تقویت اسلحهها از دیگر کاربردهای ارواح هستند. البته یکی از نکات منفی یا شاید برای بعضیها مثبت در مورد اسلحهها، میزان مقاومت و صلابت آنها است. در شمارههای قبل، مخصوصا در Dark Souls I، همیشه باید مراقب این بودیم که اسلحه همیشه سالم باشد تا ناگهان هنگام مبارزات نشکند و ما را به کشتن ندهد. اما در Dark Souls III این موضوع به شدت تغییر کرده و حتی گاهی فراموش میکنید که اسلحهها هم میزان صلابت و مقاومت دارند.
استفاده از ابزار جنگی نسبت به دو شماره قبل به مراتب بهتر شدهاند. هر اسلحهای که در دست دارید با دکمههای مختص به مبارزات قادر هستید چندین نوع حرکت را روی دشمن پیاده کنید که البته نیاز به استقامت یا همان استامنیای بالا دارید. یکی از نکات جدید در بازی، نقطه تمرکز یا Focus Point هستند و با نواری آبی در کنار خط سلامت و استقامت نشان داده میشود. با استفاده از این مورد، قادر هستید تا سحر و جادو کنید یا هنرهای اسلحهها را به کار بگیرید. استفاده از این نقطه تمرکز باعث میشود تا قدرت مبارزاتی شما بالاتر برود. البته نوار تمرکز به خودی خود پُر نمیشود و باید با استفاده از آیتم جدید بازی به نام Ashen Estus Flask آن را تجدید کنند. البته این مورد جدید، چیزی نیست که در استفاده از آن زیاد اجبار به خرج دهید و بدون آن هم میتوان سر کرد، اما با استفاده از آن جذابیتهای جدیدی را تجربه خواهید کرد.
سری Dark Souls همیشه علاوه داستان، گیمپلی و خیلی از المانهای مثبت خود، بخش آنلاین فوقالعادهای را به همراه داشته است. بخش آنلاین این بازی همیشه متفاوت بوده و جذابیت منحصر به فرد خود را دارد. یکی از نکات جذاب آنلاین بازی پیامهایی هستند که در بعضی بخشهای بازی توسط دیگر بازیکنان نوشته شدهاند. مثلا مسیری را پیش میروید و به یک پیام برمیخورید که روی آن نوشته: بونفایر نزدیک است. مراقب سمت چپ باشید. مراقب کمین باشید. چیزی با ارزش در جلو قرار دارد. انواع اقسام این پیامها در نقاط مختلف بازی وجود دارند که اگر مفید باشد، میتوانید با زدن دکمهای از آن فرد تشکر کنید. اگر به ضرر شما تمام شد قادر هستید با انتخاب گزینه Poor به خود شخص یا دیگر بازیکنانی که این پیام را میخوانید بفهمانید که این پیام چیز جالبی نیست. همچنین خود شما نیز قادر هستید این پیامها را هر جا که خواستید ثبت کنید تا یکی از راهنمایان دیگر بازیکنان محسوب شوید. بخشهای دیگر آنلاین بازی احضار دیگر بازیکنان به دنیای بازی هستند. آیتم جدیدی به نام Ember یا خاکستر در بازی وجود دارد که چیزی شبیه به Humanity بازی Dark Souls I است.
همچنین هنگامی که این خاکستر را استفاده کرده باشید، در برخی نقاط بازی، مخصوصا قبل از ورود به منقطه باسها، میتوانید بازیکنان دیگر به دنیای خود فرا بخوانید تا با یکدیگر به مبارزه با باس بپردازید. البته شما نیز با استفاده از آیتم مخصوص این کار، میتوانید نام خود را روی زمین ثبت کنید تا هنگامی که در دنیایی دیگر، شخصی شما را احضار کرد به کمک او بروید و ارواح بیشتری کسب کنید. علاوه بر این، میتوانید به جای اینکه به عنوان یک یار در دنیایی دیگر احضار شوید، به عنوان یک دشمن به دنیای شخصی دیگر سفر کنید و قصد جان بازیکنی دیگر را داشته باشید. البته فراموش نکنید که اشخاص دیگر نیز قادر هستند به این شکل وارد دنیای شما شوند و باید همیشه آماده مبارزه با این افراد باشید. در کل باید بدانید که بخشی دیگر از جذابیت سری Dark Souls به آنلاین بازی کردن آن است. گاهی به شکل تصادفی دیگر بازیکنان را به شکل روح میبینید یا حتی گاهی طرز کشته شدن آنها را در دنیای خود خواهید دید. اگر به دنبال تجربه بسیار بهتری در Dark Souls هستید، حتما به صورت آنلاین بازی را انجام دهید. با این تفاوت که با استفاده از این خاکستر شما تا زمانی که کشته نشدهاید سلامتی بیشتری به دست میآورید.
از نظر گرافیک هنری، Dark Souls III هیچ چیز کم نگذاشته است. رنگبندی در بازی زندهتر شده، اما دنیای مرده و خسته دوست داشتنی سری Dark Souls در آن حفظ شده است. دشمنان ظاهرهایی یک نواخت ندارند و هر یک از مناطق بسته به نوع ویژگی خود دشمنانی متفاوت را در خود گنجاندهاند. حتی اسلحهها نیز جزییات بالایی دارند. مثلا به خوبی قادر هستید تا نقش و نگارهای جذاب یک اژدها را روی سپر خود ببینید. حتی افکت خون جذاب کار شده و با پاشیده شدن آن روی در و دیوار حس خوبی به شما دست میدهد. همانطور که قبلتر گفتم، محیطهای عالی بازی شما را دیوانه خواهند کرد و با یکی از اتمسفریکترین بازیهای ویدیویی روبهرو خواهید بود، طراحی هنری بازی عالی است و هیچ ایرادی در آن نمیبینید. اما از نظر فنی، گاها در شلوغیها و مبارزات سریع، مخصوصا با باسها، افت فریم را مشاهده خواهید کرد. البته این افت آن قدر زیاد نیست که تجربه بازی را کاهش دهد اما به هر حال هنگام مبارزه با باسها این موضوع کمی دلسرد کننده است. این بازی سریعتر شده و باسها نیز وقت نفس کشیدن به شما نمیدهند. در این میان افت فریم بازی میتواند به این تجربه لطمه وارد کند. Dark Souls III از نظر صداگذاری، صداپیشگی شخصیتها و موسیقی یکی از شاهکارهای این صنعت به شمار میرود. اگر سعی کنید با هدست یا سیستم صوتی فراگیر بازی را انجام دهید، صداهایی را میشنوید که جو بازی را برای شما هیجانانگیزتر میکند. حتی گاهی در بازی صدای خرناسهای دشمنی که نمیبینید به گوش میرسد و حتی نمیدانید کجا پنهان شده و کی قرار است بلا سر شما بیاورد.افکتهای صوتی بازی درست همانند افکتهای هنری زیبای خود که به چشم میآیند، به خوبی نیز شنیده میشوند. آتش، آب، صدای شمشیر و فولاد، حتی فریاد و صحبتهای دشمنان کاملا درخور شرایط و جو بازی هستند. موسیقیهای Dark Souls III، چه زمانی که در کنار یک بونفایر در مکانی مانند فایرلینک شراین آرامش دارید یا چه زمانی که در برابر یک باس ایستادگی میکنید، همگی بر اساس شرایط خاص خود تغییر نوت و ملودی میدهند و بیشتر و بیشتر شما را اسیر جو بازی خواهند کرد.
لطفا شکیبا باشید ...