0

باس های بازی bloodborne

بازی bloodborne خرید بازی bloodborne بررسی بازی bloodborne قیمت بازی bloodborne دانلود بازی bloodborne فروش بازی bloodborne
ثبت شده 3 سال پیش توسط یوسف کافی ویرایش شده در 1400/3/26

بهترین باس فایت های بازی bloodborne چیست؟

باس های بازی bloodborne

1 جواب

0
3 سال پیش توسط: یوسف کافی

باس‌های سرسختش، ما را با مفهوم سختی کشیدن در بازی‌های ویدیویی آشنا کرد. اما تا حالا شده به این فکر کنید که سرسخت‌ترین باس‌های تاریخ این زیر ژانر کدامند؟ در این مقاله به این سوال پاسخ داده‌ایم و از سخت‌ترین باس‌های زیر ژانر سولزلایک برایتان گفتیم. با ویجیاتو همراه باشید.

10) Guardian Ape – Sekiro: Shadows Die Twice

اگر بگویم گاردین ایپ داشت کاری می‌کرد که بیخیال ادامه دادن سکیرو شوم باور می‌کنید؟ این گوریل غول پیکر به قدری باس سرسخت و پیچیده‌ای بود که آدم حین مقابله با آن، برخی اوقات یادش می‌رفت نفس بکشد. چراکه عملا تشخیص الگوی رفتاری او واقعا سخت بود و خیلی از ضرباتش را نمی‌شد دیفلکت کرد. علاوه بر این، رویارویی با گاردین ایپ یک سورپرایز دردناک هم داشت که برایتان اسپویلش نمی‌کنم و می‌گذارم که خودتان تجربه‌اش کنید.

9) The Bed of Chaos – Dark Souls

اگر لذت مبارزه با تمام باس‌های قسمت اول دارک سولز را به مانند یک کیک تولد در نظر بگیریم، قطعا تجربه رویارویی با The Bed of Chaos شبیه آن تکه‌های آب شده شمعی است که روی کیک ریخته و مزه زهر مار می‌دهد. رویارویی با این باس پیچیده اصلا لذت بخش نیست و دلیلش هم به مشکلاتی که در طراحی آن وجود داشت برمی‌گشت. The Bed of Chaos بیهوده خسته‌تان می‌کرد. چراکه عملا حرکات غیرقابل پیش‌بینی و قدرتمندی داشت که می‌توانست در جا شما را به کام مرگ ببرد. اما اگر فکر می‌کنید که بازی به شما اجازه می‌داد پس از مرگ، مستقیم به سراغ این باس قلچماق بروید سخت در اشتباهید. نه، اگر در مقابله با The Bed of Chaos شکست می‌خوردید، بازی کلی به عقب برتان می‌گرداند و مجبور بودید تا رسیدن به این باس، با کلی دشمن سرسخت دیگر مبارزه کنید.

8) Shima Sakon – Nioh

Shima Sakon از آن باس‌هایی است که از همان ابتدا می‌فهمید که می‌شود آن را شکست داد. چراکه الگوی رفتاریش نسبتا قابل فهم است و آدم موقع نگاه کردن حرکاتش گیج نمی‌شود. اما از آن طرف، Shima Sakon آنقدر قدرتمند بود که اگر یک لحظه تمرکزتان را از دست می‌دادید، با یک ضربه جانتان را می‌گرفت.

7) Slave Knight Gael – Dark Souls 3

Slave Knight Gael کاری می‌کرد که حتی بعد از شکست دادنش نیز دستانتان تا چند روز از شدت استرس بلرزد. این باس خطرناک، آنقدر سرعت بالایی داشت که عملا تشخیص دادن الگوی رفتاریش غیر ممکن بود. از آن بدتر اینکه، اصلا نمی‌شد Slave Knight Gael را دور زد و از پشت به او حمله کرد. نه، او با سرعت برمی‌گشت و با یک کمبوی چند رشته‌ای جانتان را می‌گرفت. بدی کمبوهایش هم این بود که عملا جاخالی دادن از آن‌ها تقریبا غیر ممکن بود و اگر یک ثانیه دیرتر عقب می‌کشیدید، قطعا جانتان را از دست می‌دادید.

6) Otakemaru – Nioh 2

Otakemaru از آن باس‌هایی است که عملا نمی‌شود هیچ یک از ضرباتش را بلاک کرد یا جاخالی داد. تقریبا نصف ضرباتش هم طوری طراحی شده بود که به محض اصابت به بدن کاراکتر تحت کنترلتان، جان شیرین از بدنش جدا شود و مجبور شوید بازی را از اول لود کنید. بدتر از همه این بود که Otakemaru را باید در سه مرحله شکست می‌دادید. سه مرحله‌ای که این باس مدام با تغییر رفتارش، اوضاع را برایتان سخت و سخت‌تر می‌کرد.

5) Owl – Sekiro: Shadows Die Twice

Owl در اصل مربی و پدرخوانده ولف (کاراکتر اصلی Sekiro) به حساب می‌آمد. اما داستان بازی طوری رقم می‌خورد که مجبور می‌شدیم با او سرشاخ شویم و نبرد به شدت سختی را تجربه کنیم. البته این تنها باری نبود که Owl رو به رویمان قرار می‌گرفت. نه، اگر بعد از مبارزه با او به هیراتا استیت می‌رفتید و به جایی که با لیدی باترفلای مبارزه کرده بودید برمی‌گشتید، Owl را می‌دیدید که منتظر شماست. نبرد دوم با Owl به مراتب سخت‌تر از نبرد اول بود. چرا که نه تنها سرعت Owl چند برابر می‌شد بلکه از توانایی‌های متفاوتی هم استفاده می‌کرد که نمونه‌اش را در نبرد اول ندیده بودید.

4) Ornstein & Smough – Dark Souls

مبارزه با Ornstein و Smough بیشتر شبیه یک شوخی دردناک بود تا یک باس فایت. چراکه برای اولین بار، همزمان باید با دو باس سرسخت به مبارزه می‌پرداختیم که الگوی رفتاری هیچکدامشان هم شبیه یکدیگر نبود. از آن بدتر اینکه Ornstein و Smough برای کشتن شما با هم همکاری نیز می‌کردند و آنقدر به شما فشار می‌آوردند که خودتان بیخیال جان شیرین و تمام سولزهایی که جمع کرده بودید می‌شدید. تازه وقتی که با هزار بدبختی یکی از آن‌ها را می‌کشتید، آن یکی قدرت‌هایش را می‌گرفت و با سرعت و توان بیشتری به سمتتان حمله می‌کرد.

3) Isshin the Sword Saint – Sekiro: Shadows Die Twice

Isshin the Sword Saint از آن باس‌های عجیب و غریبی بود که امیدوارم دیگر مثلش در هیچ بازی دیگری طراحی نشود. در سه سطح مختلف باید با ایشین مبارزه می‌کردید و او در هر سطح، یک سلاح متفاوت به دست می‌گرفت و الگوی مبارزه‌اش به کلی تغییر می‌کرد. این یعنی تا می‌آمدید به الگوی رفتاری او عادت کنید، ایشین طرز حرکات و نوع سلاحش تغییر می‌کرد و باید دوباره رفتارش را مورد بررسی قرار می‌دادید. از طرفی ایشین از آن باس‌های سبک وزنی بود که با سرعتی بالا به سمتتان حمله می‌کرد و با ضربات مهلکش اجازه فکر کردن به شما نمی‌داد. بله، فقط کافی بود یک لحظه حواستان پرت شود تا ایشین تیر خلاص را در مغزتان شلیک و شمشیر برنده‌اش را در قلبتان فرو کند.

2) Orphan of Kos – Bloodborne

تا قبل از اینکه سکیرو عرضه شود، همه طرفداران زیر ژانر سولزلایک بر این عقیده بودند که Orphan of Kos سخت‌ترین باسی است که برای یک بازی سولزلایک طراحی شده. در نگاه اول Orphan of Kos خیلی باس سرسختی به نظر نمی‌رسید اما کافی بود یک لحظه غفلت می‌کردید تا در عرض یک ثانیه جان شیرینتان را از دست بدهید. Orphan of Kos چندین و چند کمبوی چند مرحله‌ای پیچیده‌ داشت که عملا نمی‌شد هیچ کدامشان را جا خالی داد. پس اگر از من می‌شنوید، نگذارید که هیکل فرتوت Orphan of Kos گولتان بزند.

1) Demon of Hatred – Sekiro: Shadows Die Twice

Demon of Hatred نه تنها قصه خودش یک تراژدی تمام عیار بود، بلکه بزرگترین تراژدی کل سکیرو را نیز برایتان رقم می‌زد. این باس غول‌پیکر که اندازه‌اش را می‌شود با یک ساختمان سه چهار طبقه قیاس کرد، به نظرم بی‌رحم‌ترین و سخت‌ترین باس‌ سکیرو است. مثل ایشین، Demon of Hatred نیز چندین فاز مبارزه مختلف داشت که در هر کدامشان الگوی رفتاری او تغییر می‌کرد. فقط تفاوت این بود که در هر فاز، Demon of Hatred وحشی و وحشی‌تر می‌شد و بلایی به سر فرد مقابلش می‌آورد که کلا بیخیال ادامه دادن مبارزه شود. باز جای شکرش باقی است که Demon of Hatred یک باس فرعی بود. وگرنه شاید خیلی‌ها نمی‌توانستند سکیرو را تمام کنند.

loader

لطفا شکیبا باشید ...