0

داستان بازی bloodborne

بازی bloodborne خرید بازی bloodborne فروش بازی bloodborne بررسی بازی bloodborne قیمت بازی bloodborne دانلود بازی bloodborne
ثبت شده 3 سال پیش توسط یوسف کافی ویرایش شده در 1400/3/26

داستان بازی bloodborne در چه مورد است؟

داستان بازی bloodborne

1 جواب

0
3 سال پیش توسط: یوسف کافی

سری Souls و بازی Bloodborne متخصص داستان‌های دشوار و پیچیده هستند – تنها مشکل آن بوده که داستان بازی Bloodborne و عناوین سری سولز به قدری در محیط بازی پنهان شده‌اند که اکثر بازیکنان متوجه آن‌ها نمی‌شوند. کارگردان این عناوین آقا هیدتاکا میازاکی توضیح داده است که این سبک از بیان داستان، از دوران کودکی او نشأت گرفته که تنها می‌توانست بخشی از رمان‌های فانتزی انگلیسی را متوجه شود: از آنجایی که معنی تمام کلمات را نمی‌دانست، وی جاهای خالی داستان را با تخیلات خود پر می‌کرد.

این توضیح بی‌نقصی در مورد داستان موجود در بازی‌های کارگردانی شده توسط میازاکی است. از منظر بازیکنان، داستان این عناوین بمانند آن بوده که قطعات بسیاری از یک جورچین را داشته باشند، اما تمام این قطعات برای آن‌ها فراهم نشده و نتوانند تصویر نهایی را درک کنند. پیش از هر چیز باید به شما هشدار دهیم که قرار است اسپویل‌های داستانی زیادی را در این مقاله مطالعه کنید. ما در این مطلب به بررسی جزئیات داستان بازی Bloodborne خواهیم پرداخت. در ادامه با ما در پیکسل آرتس همراه باشید.

 

قبل از شروع بررسی داستان بازی Bloodborne باید چند نکته دیگر را نیز به شما بگوییم. ابتدا آن که به دلیل حجم بالای مطالب و نکات ریز موجود در بازی، نمی‌توان همه چیز را تا کوچیک‌ترین جزئیات بررسی کرد. پس بررسی دقیق مکان‌های بی‌نظیری چون Cainhurst یا حتی اولین شکارچی یعنی Gehrman، بماند برای زمانی دیگر. با وجود طولانی بودن این مقاله، سعی شده تا کلیت داستان به صورتی خلاصه برای شما بیان شود. و طبیعتاً، ممکن است من در مورد برخی نکات داستانی دیدگاه اشتباهی داشته باشم – اما تمامی بخش‌های بررسی شده در این مقاله به تصویر در آمده و منبع آن‌ها نیز قرار گرفته است، و تلاش کرده‌ام تا تفسیر شخصی خودم را تا حد امکان وارد این مطلب نکنم.

می‌توان خلاصه آرک داستان بازی Bloodborne را روند تولد یک موجود خدا مانند به نام Great One دانست، هرچند وقایع بازی پس از رخ دادن اتفاقات بسیاری جریان می‌یابد. مدت زمان کوتاهی که ما در این عنوان تجربه می‌کنیم، پیش‌زمینه‌ای غنی‌تر را برای ما به تصویر می‌کشد، چیزی مانند شعر ایلیاد (که با تمرکز روی وقایع دو هفته‌ای، جنگ ده ساله تروا را به تصویر کشیده است). در این مقاله تلاش می‌کنیم تا خط زمانی داستان بازی Bloodborne را از ابتدا تا انتهای آن به ترتیب بررسی نماییم، از این رو مطلب خود را با اکتشاف Great Oneها آغاز می‌کنیم.

 

سیاه‌چال‌های چالیس (Chalice Dungeons) سر منشأ تمام اتفاقات برای اولین تمدن یارنام (Yharnam) بود. یک شکارچی دیگر به نام آلفرد به ما می‌گوید که: «مقبره خدایان، که زیر یارنام قرار دارد، باید برای هر شکارچیی آشنا باشد». این هزارتوها بقایای یک فرهنگ دیگر می‌باشند، صومریان‌ها (Pthumerian)، که خیلی وقت پیش جان باخته اما کاملاً منقرض نشده‌اند. مدت زمانی پیش از به وجود آمدن یارنام فعلی، مردمان آن زمان چالیسی را یافتند که به آن‌ها اجازه دسترسی به هزارتوی صومریان‌ها را می‌داد، و آن‌ها مشغول اکتشاف این هزارتو شدند. هرچند هزارتوی صمریان‌ها خالی نبود.

با وجود اینکه این هزارتو مملوء از موجودات دیوانه، هیولاهای وحشی، و کابوس‌هایی حتی بدتر از این موارد بود، کاوشگران به جستجوی خود در آن ادامه دادند – و نهایتاً بقایای موجوداتی را یافتند که به نظر می‌رسید خدایان باشند. این کاوشگران با گنج‌ها، موجودات زنده‌ای عجیب و دیگر بقایای زنده مرموز به سطح بازگشتند. سازمان آموزشی بزرگی، به نام بیرگنورت (Byrgenwerth)، تأسیس شد تا در این زمینه هر آنچه می‌تواند جمع‌آوری و بررسی نماید. می‌توان گفت که شروع اصلی داستان بازی Bloodborne از این نقطه است.

 

آلفرد به ما می‌گوید که گروهی از محققان جوان بیرگنورت نهایتاً چیزی به نام “واسطه مقدس” (Holy Medium) – راه یا کانال‌های ارتباطی – را درون مقبره کشف کردند، که این موضوع بعداً منجر به تأسیس کلیسای شفابخشی (Healing Church) و اعطای خون می‌شود. مورد دوم چیزی بود که در زمان کنونی داستان بازی، یارنام به آن شهرت پیدا کرده است.

هرچند یک نکته دیگر باقی مانده است. اگر بازیکنان به اندازه کافی در سیاه‌چال‌های چالیس بگردند، بالاخره ملکه صومریان‌ها (Pthumerian Queen) را پیدا خواهند کرد. شما این زن را در بخش‌های دیگری در داستان بازی Bloodborne نیز خواهید دید، و تمرکز روی بچه از دست رفته او می‌باشد.

 

صومریان‌ها اطلاعات و دانش بیشتری در مورد Great Oneها داشتند، و ملکه آن‌ها فرزندی را باردار بود که یا در زمان حاملگی و یا مدت کوتاهی پس از بدنیا آمدن جانش را از دست داده است. در بخش‌های بعدی بازی Bloodborne بازیکنان یک سوم یک بند ناف را پیدا می‌کنند، که توضیحاتش بدین صورت است:

«هر یک از Great Oneها فرزند خود را از دست می‌دهد و سپس آرزوی داشتن یک جایگزین (برای فرزند از دست رفته‌اش) را دارد، و Oedon، بی‌شکل (Formless One) نیز از این قاعده مستثنا نیست. با تفکر در این موضوع، (جالب است که چگونه) یک خون فاسد این رابطه عجیب و ترسناک را آغاز کرد.»

ملکه صومریان‌ها فرزند Oedon بی‌شکل را باردار بود و او را از دست داد. پس زمانی که کاوشگران بیرگنورت ملکه را پیدا کردند، در واقع خون یک Great One را بدست آوردند – ماده‌ای بی‌نظیر، یا حداقل به ظاهر اینگونه به نظر می‌رسید.

نام این ملکه یارنام بود. شهری در بالای این هزارتوها ایجاد شده و به عنوان نشانه‌ای از احترام به ملکه، یارنام نامیده شد. بدین صورت مکان اصلی داستان بازی Bloodborne به وجود آمده، و رابطه‌‌ای عجیب و ترسناک آغاز شد.

بیرگنورت و کلیسای شفابخشی

بیرگنورت جایی بود که در آن Great Oneها بررسی می‌شدند، هرچند در عمل به نظر می‌رسد هدف آن‌ها بررسی راهی برای برقراری ارتباط با Great Oneها بوده است. در میان پژوهشگران این مرکز پرووست ویلم (که بعداً با نام استاد ویلم – Master Willem – از اون یاد می‌شود) و لارنس (Laurence) وجود داشتند، و با توجه به آنکه اولین شکارچی گرمن (Gehrman) نیز هر دوی آن‌ها را می‌شناخت، احتمالاً وی نیز کار خود را از اینجا آغاز کرده بود.

پس از پیدا شدن چیزی که آلفرد آن را “واسطه مقدس” می‌خواند، اختلاف نظری به وجود آمد. می‌توان این واسطه را ملکه یارنام یا خون فرزند مرده او نیز در نظر گرفت، اما احتمالاً منظور از این واسطه ابریتیس (Ebrietas) – یک Great One که می‌توانید او را در بازی پیدا کنید – است. وسوسه دستیابی به خون یک Great One زنده، برای بعضی‌ها غیرقابل تحمل بود.

دیدگاه ویلم بسیار ساده است «از خون کهن (Old Blood) بترسید». ویلم می‌خواست تا از راز‌های کائنات پرده‌برداری کند ولی در عین حال از خطرات ترکیب کردن شخص با خون خدایان نیز سخن می‌گفت. لارنس با این موضوع مخالف بود و در اقدامی، که ویلم آن را خیانت می‌دانست، بیرگنورت را ترک کرد تا کلیسای شفابخشی را تأسیس نماید.

اعطای خون (کهن) ریشه اصلی کلیسای شفابخشی بود. «اعطای خون (کهن)، البته، خالصانه‌ترین نوع صمیمت و ارتباط است». لارنس باور داشت که با ترکیب شخص با خون Great Oneها می‌توان نوعی ارتباط را با آن‌ها برقرار کرد.

loader

لطفا شکیبا باشید ...