میخوام بدونم ماکروفاژ چیه و چه نقش در بیماریها داره؟
ماکروفاژها نوعی گلبول سفید دستگاه ایمنی است که باقیماندههای سلولی، مواد بیگانه، میکروبها، سلولهای سرطانی و هرچیز دیگری که پروتئین های ویژه سلولهای سالم بدن بر روی سطحش نداشته باشد را در فرآیندی به نام بیگانهخواری می بلعد.
این بیگانهخواران بزرگ، اساساً در تمام بافتهایی که در آن با حرکات آمیبی جهت یافتن بیماریزاهای بالقوه گشت می زنند، یافت می گردند.آنها به اشکال مختلفی (با نامهای مختلف) در سراسر بدن در میآیند (مثل هیستوسیتها، سلولهای کوپفر، ماکروفاژهای آلوئولار، میکروگلیاها و سایر اشکال). اما همه آنها بخشهایی از دستگاه فاگوسیت تکهستهای می باشند. آنها در کنار عمل بیگانه خواری، نقش حیاتی در دفاع غیر اختصاصی داشته (دستگاه ایمنی ذاتی) و همچنین به شروع سازوکار دفاع اختصاصی (دستگاه ایمنی تطبیقی) نیز با بکارگیری بقیه سلولهای ایمنی چون لنفوسیتها، کمک می کنند. به عنوان مثال، ماکروفاژها از نظر عرضه آنتیژن به لنفوسیت T اهمیت دارند. در انسانها، بدعملکردی ماکروفاژها، موجب بیماری های جدی چون بیماری گرانولوماتوز مزمن شده که منجر به عفونتهای مکرری می گردد.
ماکروفاژها، به غیر از التهاب و تحریک دستگاه ایمنی، نقش ضد التهابی مهمی داشته و می توانند از طریق آزادسازی سیتوکینها، موجب کاهش واکنش ایمنی گردند. ماکروفاژهایی که التهاب را تشدید می کنند، به نام M1 شناخته شده، در حالی که ماکروفاژهای کاهنده التهاب و تشویق کننده ترمیم بافتی را M2 می نامند. این تمایز، منعکس کننده متابولیسمشان است؛ ماکروفاژهای M1 توانایی منحصر بفردی در متابولیزه کردن آرژنین به مولکولهای "قاتل"، یعنی نیتریک اکسیدها دارند، در حالی که ماکروفاژهای M2 توانایی منحصربفردی در متابولیزه کردن آرژنین جهت ترمیم مولکول اورنیتین دارند. با این حال، این دوگانگی اخیراً با کشف پیچیدگیهای بیشتر، مورد تردید و پرسش قرار گرفته است.
ماکروفاژهای انسانی، در حدود ۲۱ میکرومتر قطر داشته و توسط مونوسیتهای درون بافت تولید میگردند.
ماکروفاژها را اولین بار یک جانورشناس روسی به نام ایلیا مچینکو، در ۱۸۸۴ میلادی کشف کرد.
نقش جدید ماکروفاژها
کمک به قلب برای ایجاد ضربان بهینه ویرایش
ماکروفاژها برای ضربان قلب ضروری اند. که این موضوع ماکروفاژها را اهداف مناسبی برای درمان بیماریهایی مانند آریتمی می نماید. مطالعات انجام شده روی موشهای فاقد ماکروفاژ نشان داد که در این حیوانات ریتم الکتریکال قلب غیر نرمال بود.
محققان دریافتند که ماکروفاژها در گره دهلیزی- بطنی یا AV node در موش و انسان به فراوانی وجود دارند. این گره حاوی سلولهای ماهیچه ای نیز هست که میتوانند سیگنال انقباض را انتقال دهند.
وقتی سلولهای ماهیچه ای قلب و ماکروفاژها را در دیش با هم کشت دادند دریافتند که این دو نوع سلول از نظر فیزیکی مرتبط بوده و بهطور همزمان از نظر الکتریکی تحریک شدند. به علت وجود این تعاملات ماکروفاژها شروع تحریک سلولهای ماهیچه ای مجاور خود را تسهیل کردند
لطفا شکیبا باشید ...