مخواستم میدونم کمپانی که بازی بازی مافیا ۳ رو ساخته چی هستش؟
بعد از سالها انتظار، بالاخره نسخه جدید سری بازیهای Mafia معرفی شد که البته با شادیها و غمهای زیادی همراه بود. دلیل این تناقض را هم میتوان ایجاد تفاوت بسیار زیاد در بازی Mafia 3 دانست. در اولین نگاه به Mafia 3 با ما همراه باشید.
پنج سال از عرضه بازی Mafia II که در سال ۲۰۱۰ عرضه شد میگذرد و خیلی از بازیکنان این سوال در ذهنشان به وجود آمد که آیا کمپانی 2K قصد روایت دوباره داستان این ارگان تبهکاران را دارد یا خیر. قسمت دوم این بازی با اینکه حس و حال قسمت اول خود یعنی Mafia: The City of Lost Heaven را نداشت، اما با دریافت نمرات مطلوب و فروش بیش از شش میلیون نسخه نشان داد که بازیکنان مافیا را دوست دارند. اما چرا 2K برای معرفی نسخه سوم این بازی باید این همه سال صبر میکرد؟ همانطور که مشخص شد، کمپانی 2K بیشتر به دنبال یک طراحی بسیار تازه بود و هرگز قصد نداشت تا با ارائه یک نسخه معمولی از این سری، سرگرمی سادهای برای ما جور کند که در فیلمهای تلوزیونی مشاهده میکنیم. برای محقق کردن این کار، آنها استودیویی را از ابتدا بنا کردند که وظیفه ساخت بازیهای جهانباز را داشته باشد. اما تفاوت و تازگی Mafia 3 به استودیو آن نیست، بلکه اینبار با ستونهای جدید، شخصیت اصلی جدید و نا آرامیها و جنایتهای جدید، ما مستقیما رو به روی مافیاهای ایتالیایی قرار خواهیم گرفت؛ مافیایی که در دو قسمت گذشته به شکل بسیار وفادارانهای برای آنها میکشتیم و ماموریت انجام میدادیم.
قبل از اینکه استودیو سازنده بازی یعنی هَنگر 13 «Hanger 13» سکان بازی Mafia را در دست بگیرد، 2K برخی از بخشهای طراحیهای اولیه و ایدههای جدید را تدارک دیده بود. این ناشر از ابتدا میخواست تا این بازی مراحل ابتدایی خود را بگذراند و شهرهایی که قادر به تحمل جنایات مافیایی هستند را در ذهن و در طرحهای خود پیاده کند. ابتداییترین کار آنها یافتن مکانی برای بازی بود تا حوادث در آن رخ دهد و سازندگان به شهر نیو اُرلان «New Orleans» رسیدند. مکانی بسیار مناسب برای روایت داستان شخصیت فقیری که به مراتب بالا میرسد و با جنایت و انتقام زندگی بزرگی را برای خود میسازد. هدف اصلی آنها این بود که معنای Mafia را فراتر از دار و دسته ایتالیاییها ببرند و معنایی بیشتری به آن بدهند. از نظر سازنده، مافیا میتواند گروهی از مسلمانان دو رگه آفریقایی و آمریکایی باشد یا مافیا میتواند به دار و دسته ایرلندیها نیز گفته شود، یا خیلی از گروههای مختلف دیگر. در کل تصمیم بر این بود که مافیای این قسمت خارج از
مبحث مافیایی ایتالیایی دو نسخه گذشته باشد. البته این حرف به این معنا نیست که دسته ایتالیاییها کنار گذاشته شود، بلکه آنها همچنان جزو گروه کلیدی بازی به شمار میروند، اما Mafia 3 قرار است زندگی آنها را از نگاهی دیگر به نمایش درآورد. پس از انتخاب بهترین مکان برای شرح وقایع داستان Mafia 3، مبحث زمان بود که باید به درستی انتخاب میشد. استودیو هنگر 13 تصمیم گرفت آشفتهترین سال تاریخ کشور را انتخاب کند و آن زمانی نبود جز سال ۱۹۶۸. میپرسید چرا؟ خب در این مدت، کشور همچنان تحت شعاع جنگ با ویتنانم بود، اعتراضات حق شهروندی در خیابانهای شهر جریان داشت، جنبش آزادیخواهی زنان از جمله موارد مهم سر تیترهای روزنامهها بود، قتل رابرت اف. کندی یکی از سناتورهای مطرح آمریکا و قتل مارتین لوتر کینگ جی.آر و خیلی وقایع دیگر بود که در این سال به وقوع پیوست و به خاطر شرایط و جو آن سالها، زمان مناسبی برای تشکیل و رشد گروهها و ارگانهای جنایتکارانه بود. انتخاب مکان و
زمان این قسمت از بازی، به استودیو هنگر 13 این اجازه را داد تا به جای خلق یک شخصیت دیگر از مافیای ایتالیایی، یک ضد قهرمان به نام لینکلن کلِی خلق کند. لینکلن یک سرباز کهنه کار در جنگ ویتنام است و یک دشمن خونی جدی در برابر رییس جنایتکاران به نام «سال مارکانو Sal Marcano» است. بعد از اینکه مارکانو خانوادهای که لینکلن را به فرزندی قبول کرده بودند از بین میبرد، لینکلن تصمیم میگیرد تا به آنها نشان دهد که اگر از کسی همه چیز او را بگیرند چه حسی دارد. در طول روایت داستان لینکلن در انتقام گیری، او با دو شخصیتی که هنوز احساس میکند رابطه خوبی با آنها دارد، همراه و هم دست میشود. اولین شخصی که پشت لینکلن میایستد و یاری همیشگی برای او محسوب میشود، پدر جیمز نام دارد. او مسئول یتیم خانهای بود که لینکلن در آن بزرگ شده بود و بعد از جنگ لیکلن در کنار او مانده بود. جیمز به خوبی از شرایط انتقام با خبر است و هرگز مخالف این
نیست که مارکانو باید کشته شود. به این ترتیب جیمز همیشه به لینکلن کمک میکند، اما شخصی است که همیشه نگران صدمه دیدن لینکل است و میداند که اگر او صدمه ببیند، خودش نیز صدمه خواهد دید. در سمت دیگر، جان دانوان قرار دارد. او یک سرباز CIA است که همراه با لینکلن در ویتنام شرکت کرده بود. جان شخصیتی است که اعتقاد دارد باید همه افراد مقابل را کشت و وظیفه دستهبندی آنها را به خدا سپرد. همین جهت است که لینکلن را به سمت انتقامی بیرحمانه هدایت میکند. او یک میهن پرست واقعی است و هر کاری که انجام میدهد و هر چیزی که میبیند از طریق همین منشور میهن پرستی است و هر اتفاقی که رخ دهد، پا به پای لینکلن همراه میشود. دانوان و جیمز تماما از لینکلن حمایت میکنند، اما کمک آنها به تنهایی برای پایین کشیدن رژیم مارکانو کافی نخواهد بود. به همین دلیل است که لینکلن افراد دیگر را نیز برای هم پیمانی خود میپذیرد.
طبق سنت سری مافیا، استودیو هنگر 13 میخواست تا تمرکز زیادی در بخش داستانی و ایجاد ماموریتهای بسیار مرتبط با آن را داشته باشد، اما علاوه بر این بخش، آنها این فرصت را به دست آوردند تا از راههای پر معنا و مفهومیتری این سری را بزرگتر کنند و رشد دهند. در قسمتهای قبلی، فضای جهانباز این دو اثر به صورت تمام و کمال استفاده نمیشد و علاوه بر آن، بازی هیچ انگیزهای برای گشت و گذار در آن و همچنین انجام ماموریتهای فرعی ایجاد نمیکرد. بنابراین، یکی از تصمیمات مهم هنگر 13 این بود که دنیای جهان بازی بسازند که تجربه فراوانی را در گشت و گذار به همراه داشته باشد و حس بسیار پویایی به بازیکن بدهد. البته میدانیم که گفتن این حرف آسانتر از انجام آن است و حفظ یک داستان پیچیده در قالب یک بازی جهانباز کار راحتی نیست. شاید به ندرت دیده باشیم که انجام ماموریتهای فرعی یک بازیهای جهانباز باعث ایجاد اتفاقات متفاوتی در بخش اصلی داستان شود. ماموریتهای بیاهمیتی مانند شکار کردن، جمع آوری اشیا مختلف و یافتن گنج معمولا جزو مهمترین ماموریتهای جانبی یک بازی جهانباز هستند، اما به نظر میرسد که Mafia 3 قرار است راه خود را در اجرای ماموریتهای جانبی از دیگر بازیها جدا کند و باید دید این ادعا چقدر میتواند عملی شود. اما با چیزی که ما مشاهده کردیم میتوان کمی به این موضوع امیدوار بود. اجازه دهید تا بخشی از گیمپلی بازی را با هم مرور کنیم تا آشنایی بیشتری با آن پیدا کنیم.
لینکلن با ماشین خود به سمت مرکز شهر میرود تا با دانوان ملاقات کند. او رو به روی هتلی به نام رویال نشسته است، هتل رویال خانه حسابدار مارکانو یعتی تونی دراتزیو «Tony DeRazio» است. او وظیفه حساب و کتاب پولها، پر کردن جیب روسای دولت و پول شویی را برای مارکانو انجام میدهد. او به ندرت از مکان خود خارج میشود، پس بنابراین لینکلن باید به فکر چارهای برای بیرون کشیدن دراتزیو از خانه خود شود. برای این کار، دانوان به لینکلن دو شخص را معرفی میکند که نفوذ زیادی به مقر دراتزیو دارند. یکی از آنها با دریافت رشوه میتواند هر کاری را ممکن کند و دیگری اطلاعات زیادی در مورد کارهای این گروه دارد. حال با صحبت کردن با آنها راههای زیادی برای پیشروی به وجود آمده است و با نقاطی که در نقشه ایجاد میشود، بازیکن میتواند بنا به خواسته خود به پیگیری آنها بپردازد. بازیکن به راحتی میتواند برای پیاده کردن نقشه خود از چندین راه استفاده کند و با ادغام این کارها به هدف خود برسد. لینکلن تصمیم میگیرد تا اطلاعات خود را در مورد ساختمان و کارهای دراتزیو افزایش دهد تا بهتر به حل مشکل بپردازد و برای این کار او نزد شخصی میرود که حاوی این اطلاعات باشد. این شخص توسط یکی از همکاران دراتزیو به نام جیمی کاوار به یک اخاذ تبدیل شده بود. او به لینکلن اطلاعاتی در مورد
موقعیت مکانی برخی از سرکارگران کاوار میدهد و از نظر او، آنها میتوانند اطلاعات بسیار مهمی در مورد فعالیتهای دراتزیو و کاوار به لینکلن بدهند. لینکلن یکی از آنها را در کوچهای تنگ و تاریک پیدا میکند و پس از یک گوشتمالی حسابی شروع به بازجویی از این سرکارگر میکند. بعد از اینکار قادر هستید یا شخص را ببخشید یا او را بکشید. اگر او را بکشید سریعا به پول دست خواهید یافت و با اندک اطلاعاتی که در دست دارید به انجام ماموریت بعدی خواهید پرداخت. اگر او را زنده نگه دارید اطلاعات بیشتری از دیگر مجرمان خواهید یافت و در دراز مدت پول بیشتری نیز به دست خواهید آورد. کمی که فکر کنیم متوجه میشویم که منطقیترین راه برای بیرون کشیدن یک رییس سر سخت چیزی نیست جز زیان زدن بیش از اندازه به منابع درآمدی آنها زیرا چیزی که خیلی برای آنها مهم است چیزی نیست به غیر از پول. این که چقدر پول آنها را تصاحب میکنید، رابطه مستقیمی با اعصاب و روان رییسها خواهد داشت و درست در Mafia 3 راههای مختلفی برای انجام این کار در دسترس دارید. هر شخصی که در پناهگاه و مرکز خود قرار گرفته است یک سر حد خاصی دارد و هنگامی که از روش منحصر به فرد خود برای خارج کردن این اشخاص استفاده کردید، آن زمان است که رییس مجبور به خودنمایی و رو به رو شدن با شما میشود.
البته لازم به ذکر است که همیشه راه مذاکره و صحبت کاملا باعث عملی شدن هدف نمیشود و گاه ممکن است نیاز به شلوغ کاری داشته باشید و گاه ممکن است پولی که از شخصی که میکشید به دست آوردید، آن قدر ناچیز باشد که رییس آن بخش هیچ اهمیتی به آن ندهد. این موضوع نیز به صورت اتفاقی رخ میدهد و نمیتوانید آن را حدس بزنید. اما در این دمو، لینکلن قبل از اینکه به سمت دشمن اصلی برود، تصمیم میگیرد تا با دیگر شخصی که حاوی اطلاعات است صحبت کند. بعد از زد و خوردی دیگر با این شخص، او مکان سرنگهبانان ساختمان را به لینکلن میدهد که با از بین بردن آنها، سیستم دفاعی هتل رویال بسیار ضعیف میشود. متوجه شدید؟ یکی از آنها پول دراتزیو را هدر داد و دیگری، موقعیت نگهبانان مهم آن ساختمان را لو داد. میتوانید با اکتفا به یکی از این اشخاص کار خود را پیش ببرید اما برای راحتی کار خود، انجام کامل چنین روشهایی ضروری به شمار میرود. لینکلن به سوی یکی از این سرکارگرها میرود که هر کدام دارای گروهی از سربازان هستند. یکی از بخشهای خوب بازی در اینجا قابل مشاهده بود و دیدیم که استودیو هنگر 13 برای هر گروه از دشمنان، هوشهای مصنوعی مختلفی به کار برده است. بعضی از قاتلین این گروه، با خود تیغ یا شاتگان به همراه دارند تا در درگیریهای نزدیک با شما مقابله کنند و برخی دیگر از دور سنگر میگیرند و با اسلحه خود شروع به تیراندازی میکنند. یکی دیگر از این اشخاص معمولا به سرگروه نزدیک است و اگر گروه آنها تحت حمله قرار بگیرد به سرعت از طریق باجههای تلفن درخواست کمک میکند. پس خیال نکنید که مبارزات در بازی راحت خواهد بود. باید حواس خود را به همه دستههای یک گروه جمع کنید. همین موضوع باعث جذابیت درگیریهای میشود و بازیکن بعد از چندین ساعت بازی کردن، به خاطر عامل خستگی و تکرار از مبارزات فرار نمیکند. مثال بسیار خوب و زنده این موضوع بازی بتمن مخصوصا نسخه Arkham Knight است. در این بازی شاهد دستههای پر جمعیت اوباش بودیم که هر کدام دارای انواع اقسام سربازها در گروه خود بودند. Mafia 3 نیز سعی دارد با همین پایه و اساس مبارزات خود را جذاب کند. بعد از کشتن نگهبانان اصلی، توجه لینکلن دوباره به ساختمان اصلی متمرکز میشود. در این هنگام، شخصی که به لینکلن برای پیشروی تا این نقطه کمک کرده بود، به او گوشزد میکند که تنها راه نفوذ این است که همه چیز همانند یک اتفاق ناگهانی رخ دهد تا دراتزیو از سوراخ خوب بیرون بیآید. با توجه به این راه، روش مخفی کاری بهترین گزینه برای لینکلن است. پس با این تفاسیر باید بدانیم که مخفیکاری بخشی از بازی خواهد بود. لینکلن به مکانی مناسب میرود و با استفاده از دستگاه بیسیم سرویس منوهای خود را باز میکند. در این سرویس شما شاهد چندین ابزار تاکتیکی برای انجام ماموریت خواهید بود که توسط دوستان لینکلن انجام میشود. این ابزار تکنیکی شامل احضار گروهی از همدستان برای شروع تیراندازی به ورودی ساختمان، درخواست گروهی از همدستان برای ایجاد سر و صدا و حواس پرتی، استخدام چند شخص درشت هیکل و تنومند برای درگیری، قطع کردن برقها و ایجاد تاریکی، قرار دادن اسنایپرها در جایگاهی مشخص، رشوه دادن به پلیسها برای دور شدن از منطقه عملیات و ابزارهای دیگر که باید با توجه به شرایط خود آن را درخواست دهید. اما این روشها همگی خرجهای خود را دارند، اما اگر هرچقدر با همکاران زیر دست خود رابطهای دوستانهتر و بهتر ایجاد کنید، این عملیات ارزانتر انجام میشوند. اگر از جمله بازیکنان زرنگ باشید و دوست دارید تاکتیکی عمل کنید، بازی ابزارهای مناسب این کار را در اختیار شما قرار خواهد داد. برای مثال میتوانید با نصب کردن بمب C4 دشمن را به نقطهای هدایت کنید و خیلی راحت شاهد منفجر شدن آنها باشید، یا مثلا قادر هستید با قرار دادن
اسنایپرها در مکانی خاص و با استفاده از روش سوت زدن، دشمن را به نقطه دید اسنایپرها هدایت کنید و سپس کشته شدن آنها را نظاره کنید. با اینکار نفوذ در ساختمان یا هر مکانی که هدف اصلی در آن قرار دارد بسیار راحتتر انجام میشود و از شلوغیها و آتش بازیهای بیش از حد جلوگیری میشود. بعد از عملیاتهای مختلف لینکلن، او موفق میشود تا دراتزیو را از مقر خود خارج کند و بتواند با او رو به رو شود. باز هم حق انتخاب زیادی خواهید داشت. از جمله آنها که راحتترین آن است به کشتن شخص مقابل میتوان اشاره کرد. اما در این بازی شما حق انتخاب بسیار جالبی خواهید داشت که برازنده نام Mafia است. شما هنگامی که با این سران گروه ارکانو رو به رو میشوید، قادر خواهید بود تا با صحبت و تهدید، این اشخاص را به گروه خود دعوت کنید تا برای شما هم نقش خبرچین را در گروه مارکانو ایفا کنند و هم دستورات شما را در این سازمان به انجام برسانند. زیاد سعی نداریم تا بیشتر از این، جزییات روند بازی را شرح دهیم تا شما به شخصه آن را تجربه کنید، اما هدف اصلی این مطالب این بود که به راستی شما توانایی انجام کارهای مختلف با روشهای بسیار متنوع که با روح مافیایی سازگار است دارید. هر بار که بازیکن پناهگاه یکی از دشمنان را به زمین بنشاند، لینکلن باید آن منطقه را به یکی از سه موکل و همکار خود که در بالا به معرفی آنها پرداختیم، اختصاص دهد. سپس کار واقعی شروع میشود. اصل کار این است که ابتدا مکان دشمن را خراب کنید و سپس آن را دوباره برای خود بسازید. هنگامی که این ملک را به دست آوردید، میتوانید آن را به این سه شخص منتقل کنید و نیاز هم نیست که تمام املاک را تنها به یک شخص بدهید و اگر به تقسیم آنها بپردازید، هر سه آنها در مراحل بعد به خوبی به شما کمک خواهند کرد. البته در این بخش با کشمکشهای جالبی نیز رو به رو خواهید شد. مثلا اگر من یک ساختمان را به بورک بدهم، دیگر پناهگاهها را به کاساندرا و کل یک منطقه را به ویتو، باید آمادگی یک گره خوردگی پیچیده روابط بین ما چهار نفر را داشته باشم. مدیریت این رابطهها بسیار مهمتر و فراتر از به خط کردن سربازان است و مطمئن باشید که این رابطه در دراز مدت تاثیر به سزایی خواهد گذاشت، و نهایت این تاثیرات پایان بازی است زیرا Mafia 3 دارای چندین پایان مختلف خواهد بود و تک تک این پایانها مستقیما با انتخابهای شما ربط دارد. هنگامی که یکی از سه دوست خود را برای کنترل یک مخفیگاه انتخاب میکنید، ماموریتهای مختص به آن برای شما آزاد خواهد شد.
لطفا شکیبا باشید ...