من می خوام یکی از کار جدید را بندازم به نظر شما استارت آپ استودیو میتونه موفق تر باشه یا شتاب دهنده ها
دنیای امروز دنیای کارآفرینان و نوآوران با ایدههای منحصر به فرد است که با پشتکار فراوان در راه اجرایی کردن ایدههای خود سعی دارند دنیا را به بهتر از آنچه است، تغییر دهند. همین تلاش و پشتکار باعث شده تا بسترهای مختلفی برای کمک به جوانان و کسبوکارهای نوپا ایجاد شود و هر فرد و سازمانی سعی کند تا زمینه را برای حضور و رشد این مدل کسبوکارها فراهم سازد.
در چند سال اخیر، شتابدهندهها توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. شتابدهنده استارتاپ (Startup Accelerator) یک شرکت منسجم با هدف حمایت و توسعه کارآفرینی نوآورانه و دانشبنیان است که از ابتدای کار یک کسبوکار نوپا آن را تحت پوشش خود درمیآورد، درصدی از مالکیت آن را در اختیار گرفته و با آموزش، منتورینگ و کمک مالی از آن حمایت میکند.
یک دوره آموزشی فشرده، سریع و همهجانبه
حمایت مراکز شتابدهنده در دورههای زمانی مشخص و کوتاهی و در طی یک دوره آموزشی فشرده، سریع و همهجانبه با هدف سرعت بخشیدن به چرخه زندگی کسبوکارهای نوپا ارائه میشود و مهم است که در این مدت استارتاپها رشد سریعی داشته باشند و سهم نسبتا مناسبی از بازار را به دست آورند.
هر شتابدهنده خدمات کاملا متفاوتی را به بنیانگذاران استارتاپ ارائه می دهد. این به این معنی است که آنچه در حال حاضر از شتابدهنده استارتاپ انتظار میرود، در دهه آینده به شدت تغییر خواهد کرد. نکته قابل توجه این است که کارآفرینان و افراد دارای ایده باید این تغییرات را رصد کرده تا بهترین مشاوره های لازم را برای کسبوکار خود از شتابدهنده مورد نظر بهدست آورند.
یک استارتاپ از دید شتابدهنده توان بالقوهای برای موفقیت یا تبدیل شدن به کسبوکار موفق است که کمی حمایت و رسیدگی به نیازهای اصلی، به نیرویی بالفعل تبدیل خواهد شد.
خبری از شناسایی فرصتها نیست!
روند پذیرش و جذب یک استارتاپ در در دورههای شتابدهی به این صورت است که ابتدا باید تیم و ایده مورد نظر داوری شود و در صورت تایید اولیه، به چرخه شتابدهی که بین بازه ۳ تا ۶ماه است، وارد میشود. این بدان معنی است که شتابدهندهها برنامه مشخصی برای راهاندازی یک استارتاپ ندارند و صرفا از ایدههای مطرح و کار شده دیگران حمایت میکنند. بارها اتفاق افتاده که مسیر یک استارتاپ با یک ایده آغاز میشود و پس از مدتی محصول یا خدمتی غیراز آنچه ابتدا به آن فکر میکرده ارائه میدهد.
از طرفی یکی از دلایلی که کارآفرینان و تیمهای استارتاپی به سراغ شتابدهندهها میروند، جذب سرمایه است. شتابدهندهها به طور معمول سرمایه بذری (Seed Money) را در ازای درصد سهام نسبتا زیاد (بهدلیل ارزشگذاری پایین) در اختیار استارتاپ قرار میدهند.
در پایان دوره شتابدهی نیز یک رویداد دمو دی (Demo Day) برای تیمهای حاضر در چرخه شتابدهی برگزار میشود تا ایده و کسبوکار خود را برای سرمایهگذاران ارائه کنند. شاید این تنها فرصتی است که استارتاپ میتواند مسیر رشد و بقای خود را پیدا کرده و همچنان ادامه دهد.
با رشد روزافزون کسبوکارهای نوپا در دنیا روز به روز تعداد و محبوبیت شتابدهندهها بیشتر شده است؛ تا جایی که آنها نقش مهمی در جوامع استارتاپی آمریکا و سایر کشورهای پیشرفته ایفا میکنند و در سال ۲۰۰۸ میلادی و همزمان با بحران اقتصادی آمریکا و اروپا، رشد مراکز شتابدهنده و به دنبال آن استارتاپها افزایش چشمگیری داشته است اما از سال ۲۰۱۳ به بعد تقریبا روند ثابتی را تجربه کرده است.
اولین و یکی از بزرگترین شتابدهندههای مطرح دنیا، شتابدهنده Y Combinator است که در سال ۲۰۰۵ توسط پل گراهام و در منطقه کوهستانی کالیفرنیا تاسیس شد و شامل شرکتهایی چون Airbnb و Dropbox و … است.
استارتاپ استودیو همراه استارتاپها است
همانطور که پیشتر گفته شد استارتاپ استودیوها دقیقا از همان مراحل اولیه و در پرریسکترین زمان کنار استارتاپ حضور داشته و پابهپای کسبوکار پیش میرود. این بزرگترین تفاوت استارتاپ استودیو با شتابدهنده است؛ بهنوعی استارتاپ استودیو فرایندهای بازارسنجی و خلق مدلهای جدید را انجام داده و پس از ارزیابیهای متعدد، برای ایده نهایی بهدنبال تیم و بنیانگذار میروند. این کار شانس موفقیت استارتاپ را بیشتر میکند.
یک استارتاپ استودیو با شناسایی درست نیازهای بازار، کسبوکار نوآورانهای را پرورش میدهد و بهنوعی پیشرو نسل بعدی اکوسیستم کارآفرینی در جهان نامیده میشود. همچنین خبری از پایان چرخه شتابدهی در استارتاپ استودیو نیست و استارتاپها باید پس از گذشت مراحل اولیه و ورود به بازار، با جذب سرمایه مورد نیاز از این مرکز خارج شده و به مسیر خود ادامه دهند.
در این مسیر نیز حمایتها و کمکهای مرکز همراه همیشگی تیمها بوده و حتی پروسه جذب سرمایه و خروج نیز توسط یا با همکاری استارتاپ استودیو انجام خواهد شد.
چند سالی است که اصطلاح استارتاپ استودیو یا استارتاپ فکتوری در دنیای استارتاپها شنیده میشود. هرچند که حتی دربین فعالان اکوسیستم مدل استودیو نیاز به توضیح بیشتری دارد؛ اما بهطورکلی تعداد آنها در حال افزایش است. این مدل منحصربهفرد از بدو تولد با استارتاپ است و تا عرضه عمومی سهام (IPO) آن را همراهی میکند. این مسیر را اصطلاحا Zero-to-Exit مینماند.
ورودی شتابدهنده تیم و ایده است؛ اما پیشنیاز استارتاپ استودیو چیست؟ در استارتاپ استودیو تیم و ایده ساخته و خلق میشود. با این حال، ایدههای خارج از مجموعه هم میتوانند به عنوان ورودی استارتاپ استودیو درنظر گرفته شوند.
اساس مدل استودیو را 3 پرسش زیر شکل میدهد:
تاریخچه قابل استنادی از نوآوری کسبوکار وجود ندارد. شتابدهندههای مدرن در سال 2005 شکل گرفتند. درحالی که در سال 1996 یعنی تغریبا یک دهه قبل از تاسیس اولین شتابدهنده (Y Combinator) در سال 2005، idealab از مدل استودیو رونمایی کرد. بااین حال آگاهی درمورد مدل استارتاپ استودیو به مراتب کمتر از شتابدهندههاست. همچنین برخلاف توسعه سریع شتابدهندهها، مدل استودیو 11 سال طول کشید تا موج بعدی آن به وجود آمد.
دلیل شهرت بیشتر شتابدهنده نسبت به استارتاپ استودیو چیست؟ بارها شده زمانی که از اصطلاح استارتاپ استودیو برای معرفی هلثیو استفاده کردهایم؛ با این پرسشها مواجه شدیم که استارتاپ استودیو چیست؟ آیا همان استارتاپ فکتوری است؟ چه تفاوتی با شتابدهنده یا دیگر مراکز حمایتی دارد؟ درواقع استارتاپ استودیو را میتوان مدل جامعتر شتابدهنده دانست. بنابراین تمام امکانات و خدماتی که شتابدهنده دراختیار استارتاپها قرار میدهد در آفرهای استارتاپ استودیو هم قرار میگیرند. در این بخش 3 دلیل را معرفی میکنیم که چرا شتابدهندهها شناخته شدهتر از استارتاپ استودیو هستند.
یکی از دلایلی که استارتاپ استودیو با اینکه نسبت به شتابدهنده قدمت بیشتری دارد اما کمتر شناخته شده است؛ وجود نامهای مختلف برای استارتاپ استودیو و رواج آنهاست. جدول زیر، توزیع نامهای مختلف برای استارتاپ استودیو را نشان میدهد که در اینترنت توسط کاربران جستجو شده و توسط شبکه جهانی استارتاپ استودیو (GSSN) تهیه گردیده است. طبق روند گوگل، طی 15 سال گذشته، جستجوهایی که برای استارتاپ استودیو صورت گرفته ثابت مانده درصورتی که درمدت زمان مشابه کاربران 3 برابر عبارت شتابدهنده استارتاپ را بیشتر جستجو کردهاند!
یکی از دلایل دیگر که به شهرت شتابدهنده کمک بسیاری کرده؛ روز دمو در پایان فرایند شتابدهی و معرفی استارتاپ به شبکهای از سرمایهگذاران یا عموم مردم است. درصورتی که استارتاپ استودیو چنین برنامهای را در تقویم خود ندارد. بنابراین استارتاپ فکتوری فرصت پروموت کردن استارتاپهای ساخت استودیو را دراختیار نخواهد داشت.
سبد سرمایهگذاری استارتاپ استودیو تنوع کمتری نسبت به شتابدهنده دارد. همین موضوع باعث میشود کمیت استارتاپهای فارغالتحصیل در استارتاپ استودیو هم کاهش پیدا کند. از طرف دیگر شتابدهندهها به این دلیل که استارتاپهای بیشتری را وارد بازار میکنند بیشتر شناخته میشوند.
میل سرمایهگذاران اینگونه است که ترجیح میدهند اصطلاحا تخم مرغهای خود را در ظرفهای مختلف قرار دهند تا این گستردگی شانس صید استارتاپ موفق را بالا ببرد. شتابدهندهها نیز بر همین اساس کار میکنند. اگر به سبد سرمایهگذاری (پرتفو) شتابدهندهها دریک سال نگاه کنید؛ تعداد خیلی بیشتری ورودی (همان استارتاپ و تیم) میبینید. درحالی که استارتاپ استودیو معمولا این استراتژی را درپیش نمیگیرد. به همین خاطر ممکن است پرتفو یک استارتاپ استودیو در سال از تعداد انگشتهای یک دست هم کمتر باشد! پس انگیزه استارتاپ استودیو چیست؟ تمرکز بیشتر استارتاپ فکتوریها ریسک بیشتر و ازطرف دیگر درصورت موفقیت نرخ بازگشت بسیار بالاتری را بههمراه دارد. درصورتی که شتابدهندهها بااینکه ممکن است تعداد بیشتری استارتاپ موفق را فارغالتحصیل کنند؛ از آن طرف، نرخ بازگشت پایینتری عایدشان میشود.
https://blog.ctrltech.org/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%BE-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%88-%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-mctj9vovwqy1
http://healthio.ir/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%BE-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%88-%8C%D8%B3%D8%AA/?lan%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/?lang=fa
لطفا شکیبا باشید ...