خرمشهر توی چه عملیاتی کامل ازاد شد؟
آزاد سازی خرمشهر
چهارم آبان ماه سال ۵۹ و تنها پس از ۳۵ روز از هجوم ناجوانمردانه رژیم بعثی عراق به کشور ما، شهر خرمشهر که تا آن روز توانسته بود با ابتداییترین سلاحهای جنگی در برابر دشمن تا بن مسلحی که با استفاده از مجهزترین سلاحهای جنگی آن زمان به کشور ما یورش آورده بود ایستادی و مقاومت کند، سقوط و به اشغال عراق درآمد.
تصور خام دشمن بعثی آن بود که با حمله ناگهانی به ایران و اشغال برخی مناطق حساس و سوقالجیشی مانند خرمشهر بتواند ظرف مدت چند هفته خود را به تهران برساند و با این کار به آمال و آرزوهای خیالانگیز خود برسد در حالی که به جز تصرف ناتمام خرمشهر، به هیچ یک از اهداف از پیش تعیین شده خود دست نیافت تا جایی که به خاطر رشادت و فداکاری نیروهای رزمنده و مردمی ما، در مناطق تحت اشغال خود از جمله بیابان های خوزستان، کرمانشاه و ایلام زمینگیر شد و ادامه جنگ به کابوسی برای صدام و حامیان آن تبدیل شد که آرزوی پایان هرچه زودتر آن را داشتند.
آماده نبودن نیروهای مسلح ایران به خاطر وقوع انقلاب اسلامی، درگیریهای داخلی با گروهکهای ضد انقلاب، آشفتگی اوضاع سیاسی، بیتدبیری رییس جمهور وقت به عنوان فرمانده کل قوا و در ادامه خیانت وی در جنگ را میتوان از مهمترین مسایلی دانست که ایران نتواند در ابتدای جنگ مقابل نیروهای متجاوز ایستادگی لازم را کند.
فتح خرمشهر در چهار مرحله، که در نهایت به عملیات بیتالمقدس ختم شد، صورت گرفت و نیروهای رزمنده ایرانی در ساعت ۳۰ بامداد ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۶۱ عملیات خود را برای آزادسازی این شهر و دشت آزادگان آغاز و سرانجام نیز در سوم خرداد ماه همان سال با درهم شکستن مقاومت نیروهای عراقی، وارد این شهر شدند.
به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر، خبرگزاری جمهوری اسلامی مصاحبهای را با امیر سرتیپ دوم علی خدارحمی، جانشین قرارگاه عملیاتی لشگر ۱۶ زرهی قزوین انجام داده و درباره عملیات آزادسازی این شهر سووالاتی را از وی پرسیده که در ذیل میخوانیم.
در خصوص عملیات بیتالمقدس، ویژگی و دستاورهای آن توضیح دهید
با توجه به فرارسیدن سوم خرداد، سالروز عملیات غرورانگیز بیتالمقدس و آزادسازی شهر خرمشهر هستیم و همانگونه که میدانید پس از عملیات فتحالمبین که منجر به آزادسازی بسیاری از مناطق استان خوزستان شده بود، تنها یک گام دیگر تا آزادسازی کامل سایر مناطق استراتژیک این استان، یعنی آزادسازی خرمشهر باقی مانده بود و در واقع عملیات بیتالمقدس ۴۰ روز پس از عملیات فتحالمبین بر علیه نیروهای متجاوزگر عراق انجام شد.
انجام این عملیات به دلیل حساسیت و اهمیت اهداف ایران و عراق در منطقه و همچنین شرایط دشوار و گرمسیری آب و هوایی خوزستان بسیار دشوار بود و از ویژگیهای مهم آن میتوان به کوتاه بودن زمان عملیات (که بلافاصله پس از فتحالمبین انجام شد) اشاره کرد تا عراق نتواند به بازسازی توان نظامی خود ناشی از خسارت و صدمات فراوانی که از عملیات فتحالمبین دیده بود، مبادرت ورزد.
یکی از ویژگیهای مهم عملیات بیتالمقدس، انجام آن در زمینی به وسعت ۵۴۰۰ کیلومتر مربع و حدود ۱۰ برابر عملیات فتحالمبین بود که به لحاظ نظامی و استراتژیکی حایز اهمیت بود و ویژگی دیگر، مداومت در عملیات بود که ۲۵ روز به طول انجامید.
یکی از ویژگیها و توانمندیهایی که در عملیاتهای نظامی همواره مطرح بوده و این مساله حیاتی، یعنی مداومت در عملیات توسط نیروی نظامی یک کشور برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده بسیار حایز اهمیت است.
اجرای عملیات آب و خاکی و عبور از رودخانه کارون را میتوان از دیگر ویژگیهای بارز این عملیات دانست که انجام این نوع عملیاتها نیز همواره از حساسیتهای ویژه نظامی برخوردار بوده تا جایی که تنها یگانها و نیروهایی میتواند این عملیات را برای رسیدن به اهداف خود انجام بدهند که از قدرت و توانمندی نظامی بالایی برخوردار باشند که خوشبختانه و با کمک خداوند ارتش جمهوری اسلامی ایران با همراهی مشترک سپاه و فرماندهی امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی وقت این عملیات غرورآفرین با موفقیت به انجام رسید.
حجم تلفات و خسارتهای وارد شده به دشمن بعثی، اهمیت و ارزش مناطق آزاد شده و به رخ کشاندن میزان توانمندی نیروهای مسلح ایران به جهانیان، به خصوص متحدان عراق در آن برهه حساس را میتوان از دیگر ویژگیهای عملیات بیتالمقدس نام برد.
از مهمترین اهداف عملیات بیتالمقدس و مشخصات منطقه اجرایی آن توضیحاتی ارایه دهید
انهدام ۲ لشگر عراق و آزادسازی ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی، آزادسازی خرمشهر، هویزه و پادگان حمید، خارج شدن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن، تعیین مرز بینالمللی و همچنین آزادسازی جاده اهواز، خرمشهر و آبادان و خارج شدن این مناطق از برد توپخانه دشمن از جمله مهمترین اهداف این عملیات بود.
منطقه عمومی عملیات بیتالمقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور بود که از شمال به رودخانه کرخه نور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب هم به هورالعظیم منتهی میگردید.
در عملیات بیتالمقدس، شناسایی منطقه با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپرده شد و همچنین با تغییر در سازمان رزم سپاه و ایجاد قابلیت عملیات آبی و خاکی با تشکیل یگانهای دریایی آن در قرارگاه نور بوشهر، سپاه دیگر به آن اندازه از قابلیت، انعطاف و توان رزمی رسیده بود که در کوتاهترین زمان ممکن بتواند با تغییر در سازمان رزم خود به ماموریت های محوله دست پیدا کند.
با توجه به ضعف و ناتوانی دشمن در عملیات آبی و خاکی که بسیار هم مشهود بود، سرعت عمل رزمندگان و نیروهای مسلح ما در عملیات بیتالمقدس نیز بسیار حایز اهمیت بود تا جایی که ارتش و سپاه با استفاده از اصل غافلگیری و در ۳۰ دقیقه بامداد این عملیات را شبانه و در اوج غافلگیری دشمن به اجرا درآورد.
منطقه عملیاتی خوزستان با عرض ۳۰۰ کیلومتر به سه بخش تقسیم شده بود که جبهه شمالی در غرب دزفول و شوش طی عملیات فتحالمبین آزاد شده بودند، جبهه میانی شامل سوسنگرد، بستان نیز در عملیات طریقالقدس آزاد شده و سومین منطقه تحت اشغال عراق که مورد نظر بود و باید آزاد میشد، جبهه غرب اهواز و خرمشهر بود که در این عملیات آزاد و نیروهای نظامی ایران در نهایت توانستند به اهداف مورد نظر دست یابند.
برخی از نتایج حاصل شده از اجرای عملیات بیتالمقدس نیز شامل آزادسازی خرمشهر پس از ۱۹ ماه اشغال، انهدام کامل ۲ لشگر عراق و آسیب ۲۰ تا ۶۰ درصدی به ۶ لشگر دیگر این کشور، ۱۶ هزار کشته و زخمی و ۱۷ هزار و ۴۹۹ اسیر عراقی، انهدام ۵۵۰ دستگاه تانک و نفربر و ۵۰ دستگاه خودرو و ارادههای توپ، سرنگونی ۵۳ هواپیما و سه بالگرد تنها بخشی نتایج این عملیات بود.
نقش ارتش و سپهبد شهید سرلشگر صیاد شیرازی در عملیات بیتالمقدس چگونه بود
عملیات بیتالمقدس بزرگترین، وسیعترین و موثرترین اقدام نظامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس بود و نقش شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش در وحدت بین ارتش و سپاه و استفاده از تمامی ظرفیتها جهت موفقیت نیروها در اجرای عملیاتهای نظامی و آفندی که نیروهای ما آن را انجام دادند بی بدیل و ماندگار خواهد ماند.
در طول دوران دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی همانگونه که در اصل ۱۴۳ قانون اساسی حفظ استقلال و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی به عهده آن گذاشته شده در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار خواهد بود تا جایی که در طول ۸ سال دفاع مقدس با اهدای ۴۸ هزار شهید گلگون کفن به نظام مقدس توانست نقش و وظیفه اصلی خود را به نحو احسن به انجام برساند.
اگر میبینیم که در ابتدای دفاع مقدس نیروهای عراقی توانستند به بخشی از سرزمین ما حمله کنند و قسمتی از خاک ما را نیز به تصرف خود درآورند، این مهم در ابتدای دوران پیروزی انقلاب بود و ارتش در آن لحظه آمادگی لازم و انتظار حمله از سوی عراق را نداشت.
ارتش در نخستین روزهای دفاع مقدس و به محض حمله رژیم بعثی عراق نقش کلیدی خود را به عنوان یک نیروی بازدارنده در برابر نیروهای عراق انجام داد و نگذاشت تا آنان بیش از آن چیزی که در روزهای آغازین جنگ به آن دست پیدا کرده بودند، به دست آورد و با انجام عملیات پدافندی، موفق به بازسازی نیروهای خود شد و در ادامه با انجام عملیاتهای آفندی، با کمک سپاه و نیروهای مردمی آن زمان، نیروهای عراقی را به مرزهای بینالمللی عقب راند.
در کمتر از ۲۴ ساعت نیروی هوایی ارتش نیز با کسب آمادگی لازم خود توانست بسیاری از مناطق نظامی عراق را با ۱۵۰ فروند هواپیمای شکاری و بمب افکن مورد هدف قرار دهد و اقتدار خود را بار دیگر به رخ جهانیان کشاند.
منبع
https://www.irna.ir/news/83796981
.
خرمشهر؛ شهری که پس از ۵۷۸ روز تصرف توسط نیروهای عراقی، در سوم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس که بزرگترین عملیات نیروهای مسلح در جنگ ایران و عراق محسوب میشود، آزاد شد.
به مناسبت حماسه تاریخی سوم خرداد ماه، پای صحبت رزمنده اهوازی که در عملیات بیت المقدس حضور داشت نشستیم. عبدالامیر خوانساری در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: متولد سال ۱۳۴۲ هستم. از زمان تشکیل پایگاههای بسیج پس از فرمان امام (ره)، در پایگاه حضرت جواد الائمه پادادشهر به عضویت بسیج درآمدم و پس از آموزش نظامی در ۱۶ سالگی به جبهه رفتم و ۸۳ ماه و ۱۱ روز در جبهه ماندم و در مقابل دشمنان جنگیدیم.
وی افزود: در عملیاتهای مختلف از جمله ثامن الائمه، آزادسازی بستان، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر و کربلای ۵ حضور داشتم.
این رزمنده اهوازی با اشاره به انجام چهار مرحله عملیات بیت المقدس به منظور آزادسازی خرمشهر، گفت: عملیات بیت المقدس با رمز یا علی بن ابیطالب آغاز شد. نخستین مرحله ۱۰ اردیبهشت ماه، مرحله دوم ۱۸ اردیبهشت ماه، مرحله سوم ۲۳ یا ۲۴ اردیبهشت ماه و مرحله چهارم که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، دوم خردادماه بود.
خوانساری بیان کرد: در مرحله اول عملیات در مسیر جاده اهواز - خرمشهر از دب حردان به سمت خط دفاعی عراق حمله کردیم. مرحله بعدی عملیات بیت المقدس، منتهی به آزادسازی بخش وسیعی از جاده اهواز - خرمشهر شد.
وی ادامه داد: در مرحله آخر یعنی یکم و دوم خردادماه، به منظور جلوگیری از تجمع نیروی عراق، در برابر اعزام نیرو از خرمشهر و مناطق دیگر، در پاسگاه زید در قالب گردان کربلا مستقر شدیم و عملیات مستمری انجام دادیم. عملیات در پاسگاه زید باعث شد تمرکز عراق در دفاع از خرمشهر از بین برود.
این رزمنده افزود: در این شرایط، استراتژی جنگ بر این بود که از محورهای دیگر نیز خط دفاعی عراق را بزنیم تا فرماندهی جنگ عراق، نتواند از نیروهای خطوط دیگر خود برای دفاع از خرمشهر استفاده کند. در شب یکم و دوم خرداد ماه در منطقه پاسگاه زید ایران با بخشی از نیروهای زبده گردان کربلا و سایر نیروهای ارتش به خط دفاعی عراق حمله کردیم و این کار منجر به این شد، خطوط دفاعی عراق در مقابل پاسگاه زید بسیار شلوغ شود. عراقیها از غروب با منور، منطقه را روشن میکردند تا نیروهایشان تمرکز بیشتری به جلوی خود داشته باشند؛ باوجود اینکه هواپیماهای عراقی مرتب منورهایی میزدند ولی ما به خط مقابل پاسگاه زید حمله میکردیم.
خوانسازی بیان کرد: بزرگی هر کدام از این عملیات، شاید به اندازه عملیات ثامن الائمه بود. مجموع عملیات بیت المقدس منجر به آزادسازی حدود پنج هزار کیلومتر از اراضی اشغال شده، شد. ایران در تمام مراحل عملیات، هم گذشتن از رودخانه کارون و هم هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و بسیج کار بزرگی انجام داد.
وی گفت: در مرحله اول نیروها موفق شدند از روی رودخانه کارون عبور کنند و با گذشتن از کارون به جاده خرمشهر رسیدند. در این مرحله بخشی از جاده اهواز - خرمشهر آزاد شد و تعدادی از نیروهای عراق در محاصره مانند. در مراحل مختلف عملیات بیت المقدس بالغ بر ۱۹ هزار نفر اسیر گرفتیم که بیشترین تعداد اسرا در آخرین مرحله عملیات بود. در آخرین مرحله عملیات بیت المقدس تعداد زیادی نیروی عراقی در محاصره نیروهای ایرانی ماندند که تعدادی خود را به اروندرود انداختند و کشته شدند. بخشی نیز با قایق فرار کردند که مورد آماج حمله تکاورهای نیروی دریایی قرار گرفتند و بخشی ترجیح دادند اسیر شوند اما کشته نشوند.
این رزمنده تصریح کرد: حجم تجهیزاتی که در عملیات بیت المقدس به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد، شاید به اندازهای باشد که شاکله سپاه از نظر لجستیک را تشکیل میدهد. همچنین تعداد هواپیماهایی عراقی که در عملیات بیت المقدس سقوط کردند بیشترین آمار را دارد و حدود ۳۶ هواپیمای عراقی در عملیات بیت المقدس سقوط کرد.
خوانساری بیان کرد: عراقیها سه تا چهار بار سعی داشتند از جاده شلمچه به خرمشهر نفوذ کنند اما نتوانستند حلقه محاصره و خطوط دفاعی ایران را بشکنند و تعداد زیادی عراقی در خرمشهر گرفتار شدند.
وی با اشاره به تاثیر عملیات هوانیروز در آزادسازی خرمشهر، عنوان کرد: در عملیات بیت المقدس از فداکاریهای نیروهای هوانیروز در پشتیبانی از نیروهای زمینی، نباید غافل شویم. بخش زیادی از آزادسازی خرمشهر مدیون نیروی هوا نیرو ایران است. یکی از خلبانهای رشید ایران موفق به انهدام پل شناور عراق روی اروند شد. انهدام این پل، عامل شکست خط ارتباطی عراق و آزادسازی خرمشهر بود.
این رزمنده با اشاره به خاطره ای از حضور در مرحله نخست عملیات بیت المقدس، گفت: در دب حردان عراق دژ بزرگی با گونی خاکی به ارتفاع سه متر توسط نیروهای عراقی احداث شده بود؛ در این قسمت، میدان مین جلویمان و تیربارها روی سرمان بود. تخریبچیها باید مسیر باز میکردند. از سمت راست هم نهر بزرگی بود. زمانی که به ما گفتند به خط دفاعی حمله کنیم، باید از روی شهدای خودمان رد میشدیم و میرفتیم.
وی افزود: در این شرایط یک تیربارچی به نام مسعود عباسی داشتیم و چند آرپی جی زن خود را آماده کرده بودند که فرماندهی گروهان دستور داد حمله را شروع کنیم. تیربارچی ما بسیار هیکلی بود به گونهای که لباسهایی که برای رزمندگان میآوردند اندازه او نبود و باید برای او لباس مخصوصی میدوختیم. او بلند شد و تیربار را به سمت نیروهای عراقی گرفت و در این فاصله آرپی جی زنها جرات پیدا کردند و چندین گلوله به سمت سنگر تیربارچی عراقی زدند.
خوانسازی ادامه داد: در این شرایط نیروها بلند شدند و از روی پلی که روی نهر بود عبور و وارد خط دفاعی عراق شدند؛ وقتی وارد خط دفاعی عراق شدیم اسلحه یک افسر عراقی تیر نداشت و با بوکس به نیروهایمان حمله کرده بود. مانده بودیم این افراد با خود چه فکر میکنند که کشوری را اشغال کردند و بی پروا با دست به بچهها حمله کردند.
این رزمنده گفت: شجاعت تیربارچی ما باعث شد آرپی جی زنها به عراقی ها حمله کنند و از خط دفاعی عراق بگذریم و وارد دیگر خطوط دفاعی شدیم؛ شجاعت و تهور آقای عباسی که از بچههای منطقه حصیرآباد بود، در ذهن همه بچههای گردان کربلای اهواز مانده است.
وی عنوان کرد: در مرحله اول به عنوان نیروی عمل کننده بودیم؛ یعنی به خط عراق حمله کردیم اما در مراحل بعدی، از مناطق آزاد شده نگهداری میکردیم. در مرحله چهارم برای اینکه تمرکز نیروهای عراقی را در سایر جبهههای جنوب از بین ببریم و از کمک سایر نیروهای عراقی در حفظ خرمشهر جلوگیری کنیم، در سایر منطقههایی که نیروهای عراقی حضور داشتند، عملیات انجام میدادیم. در منطقه پاسگاه زید با گروههای مشترک در سایر محورهای منتهی به خرمشهر عملیات انجام میدادیم زیرا اگر فقط بر خرمشهر تمرکز میکردیم ممکن بود از سایر جبههها نیرو بفرستند.
خوانساری ادامه داد: همه رادیو بغل گوشمان بود و مانند کبوترهایی بودیم که در قفس گیر افتادهاند. روزی که خرمشهر آزاد شد در خطوط دفاعیمان بودیم و آزادسازی خرمشهر را از رادیو گوش دادیم. ما از آزادسازی خرمشهر خوشحال شدیم اما از اینکه نمیتوانستیم در خرمشهر باشیم ناراحت بودیم و اکنون نیز وقتی این خاطرات را مرور میکنیم چنین حسی داریم.
این رزمنده درمورد وضعیت جانبازیاش، گفت: در طول جنگ چهار بار مجروح شدم که در ابتدا جانباز ۶۰ درصد بودم و تقریبا ۲۰ سال پیش وضعیت جانبازیام تغییر و ۴۰ درصد تعیین شد. اکنون وضعیت جانبازیام توسط بنیاد جانبازان زیر سوال رفته است. با گذشت حدود ۳۶ سال بعد از جنگ بنیاد جانبازان از من گواهی بستری در بیمارستان را میخواهد که این مساله فاجعه است. بنیاد جانبازان که متولی امور جانبازان است پس از این همه سال چنین چیزی از ما میخواهد تا احراز جانبازی را انجام دهد.
خوانسازی گفت: ما هفته جنگ، روز جانباز و ... داریم اما متولیان جنگ آیا پس از جنگ سراغ کسانی که سالها در جنگ بودند آمدند یا یک نفر به سراغ آنها آمد تا بگوید دست مریزاد؟
این رزمنده اهوازی تصریح کرد: سختیهای جنگ و بدبختیهای ناشی از جنگ را دیدم و امیدوارم هیچ وقت دوباره دچار جنگ نشویم و کشورمان از وضعیت کنونی پیشروتر باشد وضع اقتصادی مردم از این وضعیتی که درگیرش شدند، به بهبودی برود. جنگ بهترین جوانان را که پتانسیل یک کشور هستند را میگیرد و باعث می شود از نیروهای جوان که مولد اقتصادی هستند، محروم شویم.
خوانساری بیان کرد: شهدا کسانی بودند که بهترین موهبت زندگی خود را فدا کردند و نبود آنها برای ما بسیار سخت است. همچنین تعداد زیادی از رزمندهها سلامتیشان را از دست دادند و با عوارض جنگ دست و پنجه نرم میکنند اما متاسفانه در روزگاری گیر افتادیم که مسئولان به توصیههای رهبرمان عمل نمیکنند. احساس میکنم دوستان ما فداکاری افرادی که در جنگ بودند را فراموش کردند.
۳۹ سال گذشته، اما آنقدر شیرینی و حلاوت این پیروزی در ذهنها ماندگار است که اگر از همه کسانی که خاطره آن روزها را دارند، سوال کنی، برایشان شیرینترین خاطره بوده و هیچوقت از یادشان نمیرود. سوم خرداد برای ایرانیها خاطره آزادسازی شهری است که برای به دست آوردن دوبارهاش همه با هم متحد شدند و همین اتحاد به پیروزی رسید.
به گزارش ایسنا، روزنامه «فرهیختگان» در ادامه نوشت: فتح خرمشهر نقطهعطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است و همین نقطهعطف، محور وحدت، شور و نشاط بود و البته درس مجاهدت و ایثار برای ماندگاری در تاریخ ایرانزمین.
چطور به پیروزی رسیدیم؟
چهارم آبانماه ۱۳۵۹، خرمشهر اشغال شد و بعد از ۱۹ ماه، توانستیم آن را از عراق پس بگیریم. برای این کار برنامهریزیهای زیادی انجام شد اما مهمترین اتفاق را باید در اتحاد بین ارتش و سپاه دانست. «فتح خرمشهر زمانی انجام شد که ما با هم یکی شدیم و همه خواستمان پیروزی و برگرداندن دوباره این شهر به وطن بود.» این صحبتهای محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه در زمان جنگ بود. وقتی صحبت از آزادسازی خرمشهر میشود انگار به یک نقطه اتحادی میرسیم که برای همه مسلم شده بود که باید با هم یکی شوند. در کتاب اطلس جنگ ایران و عراق به وحدت شکلگرفته بین ارتش و سپاه اشاره شده و آمده است: «همکاری بیسابقه ارتش و سپاه یکی از رمزهای موفقیت پیروزی در فتح خرمشهر بود، در پی حذف بنیصدر، مقدمات همکاری جدی نیروهای ارتش و سپاه فراهم شد و عملیات ثامنالائمه، در نتیجه این همکاری و با تلاش شهیدان کلاهدوز و نامجو طراحی شد و پس از تصویب توسط شورایعالی دفاع، به اجرا درآمد. در پی نتایج بهدستآمده از این عملیات، همکاری این دو سازمان (ارتش و سپاه) بههمراه ترکیب جدیدی از تلفیق و اتخاذ استراتژی عملیاتی و تاکتیکهای رزمی نوین آغاز شد. همکاریهای متقابل سپاه و ارتش، در جوی سرشار از تفاهم، به رفع بسیاری از توهمات و تبلیغات سوء گذشته انجامید و پیروزی را برای ملت به ارمغان آورد.» یا در کتاب «در مسیر پیروزی» که با روایت سردار مرتضی قربانی به چاپ رسیده است، به این نکته اشاره شده. سردار قربانی درمورد این اتحاد میگوید: «حضرت امام دست برادر سردار محسن رضایی و برادر تیمسار صیاد شیرازی را گذاشتند در دست هم، چون شیاطین میخواستند بین سپاه و ارتش تفرقه بیندازند. امام بدون صحبت و با لبخند و تبسم، این معنا را القا کردند که نگذارید بین شما اختلاف بیندازند.»
طراحی عملیات با همکاری چندجانبه
محسن رضایی که در آن زمان فرماندهی سپاه را برعهده داشت، درمورد این وحدت در خاطرات شفاهیاش میگوید: «در عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس وحدت ارتش و سپاه در اوج خود بود. بعدا اختلافات کمی پیدا شد ولی اوج وحدت ما در همین عملیات بیتالمقدس بود که آزادسازی خرمشهر را به ارمغان آورد. این اتحاد در همهچیز نمایان بود و یکی از مهمترین طراحیای بود که با همکاری ارتش ترتیب دادیم و باید بگویم این عملیات یا آزادسازی خرمشهر درحقیقت از دو تدبیر برخوردار بود، اول اینکه، زمین منطقه وسیع بود و ما نیروی کافی نداشتیم، سعی کردیم از نقاطی وارد شویم که حداقل نیرو را برای عملیات نیاز داشته باشد. تدبیر دوم این بود، از جایی به دشمن حمله کنیم که از قبل فکرش را نکرده باشد.»
فتح خرمشهر از نگاه عراقیها
پیروزی ما در فتح خرمشهر، برای همه در آن زمان یک نکته اساسی داشت و آن اینکه چطور به این پیروزی رسیدیم. عراقیها بسیار درمورد این موضوع صحبت کردهاند.
غافلگیر شدن عراقیها
یکی از فرماندهان عراقی که در آن زمان در خرمشهر حضور داشت و باید به دستور صدام این شهر را برای عراق حفظ میکرد، درمورد این موضوع در کتاب خاطراتش به اسم «جنگی که تمامی نداشت» مینویسد: «صدام از ما خواسته بود به هیچوجه این شهر را از دست ندهیم، بارها تهدید شدیم و درنهایت نتوانستیم آن را حفظ کنیم. ایرانیها بسیار هوشمندانه عمل کردند و با یک عملیات پیچیده توانستند ما را غافلگیر کنند، این غافلگیری آنقدر برای ما زیاد بود، که حتی نتوانستیم مقاومتی داشته باشیم.»
تمرکز در همه بخشها برای بازپسگیری خرمشهر
سرهنگ «ستاد فکری حسین» هم از فرماندهان عراقی است و در چند بخش، پیروزی ایران در فتح خرمشهر را بررسی کرده و میگوید: «چند مساله درمورد خرمشهر و آزادسازی آن وجود دارد، اولین نکته اینکه در عملیات پیشروی بهسوی خرمشهر از عنصر غافلگیری به شکل مناسب استفاده شد. فرماندهی ما تصور میکرد که نیروهای اسلامی از سمت شهر پیشروی (حمله) خواهند کرد؛ اما نیروهای اسلامی پس از آنکه اقدام به کاهش سطح آب کردند، از طریق منطقه طاهری پیشروی و به این ترتیب، ما را غافلگیر کردند. این عملیات درحالی انجام شد که نیروهای ما از آن اطلاعی نداشتند. ایرانیها، در استتار منطقه عبور موفق بودند؛ همچنین آنها در عملیات احداث پلها، مخفیانه و در سطحی وسیع موفق بودند. همچنین عملیات عبور دقیق و خارج از برد توپخانهها و خمپارهها انجام گرفت. این واقعیت نشان میدهد که نیروها با انضباط و مطیع فرماندههای خود بودهاند. نیروهای ایرانی پس از عبور بهخاطر برخورداری از روحیه بالا، موفق شدند لایه دفاعی خط اول را پشتسر بگذارند و جاده خرمشهر ـ اهواز را تصرف کنند.» این فرمانده عراقی در ادامه صحبتهایش به موضوع داشتن تسلط و تمرکز نیروهای ایرانی اشاره میکند و میگوید: «نیروهای ایرانی هنگام پیشروی همه توان خود را متمرکز بر یک محور نکردند، بلکه در یک زمان از محورهای مختلفی استفاده کردند. آنها با رخنه در شمال خرمشهر در وضعیت بسیار مناسبی قرار گرفتند و موفق شدند آن رخنه را توسعه بدهند و بهسوی مرکز شهر پیشروی کنند. نیروهای ما پس از آنکه از مرکز شهر بیرون رانده شدند، در خارج از شهر موضع گرفتند. این شرایط موجب شد، نیروهای ما بدون غذا، مهمات و سوخت بمانند. ازاینرو، در وضعیت مصیبتباری قرار گرفتند. البته این شرایط در پی عقبنشینی نیروهای ما از مواضع اصلی پیش آمد. نیروهای ایرانی هم از این موقعیت به نفع خود استفاده کردند و نیروهای عراقی را در محاصره کامل خود درآوردند، به نحوی که دیگر هیچ راهی برای آنها نمانده بود؛ یا باید تسلیم میشدند یا مرگی سخت در انتظار آنها بود.»
پژوهشهایی که برای خرمشهر انجام شده است
نصرتالله صمدزاده، مدیر کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری است و پژوهشهای زیادی را در این زمینه انجام داده است، سراغ او رفتیم تا بدانیم چقدر درمورد آزادسازی خرمشهر پژوهش انجام شده و چه کارهایی صورت گرفته است.
۲۵۰ عنوان کتاب برای فتح خرمشهر
صمدزاده درمورد اینکه چقدر خرمشهر و موضوع آزادیاش در کتابها متبلور شده است، میگوید: «خرمشهر، به سبب جایگاه نمادینی که اکنون در تاریخ معاصر کشور ما و در تاریخ جنگ دارد، همیشه موردتوجه بوده است. حتی برخی تلاش کردهاند آنچه در این رابطه اتفاق افتاده، با شهرهای مهمی که در جنگهای جهانی سر زبانها افتادهاند، مقایسه تطبیقی کنند. به هر حال متناسب با آماری که در کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری وجود دارد بیش از ۲۵۰ عنوان کتاب، با محتوای کاملا مرتبط با موضوع خرمشهر تاکنون منتشر شده است که در میان آنها همهنوع کتاب و در همه گونههای نوشتاری به چشم میخورد؛ از شعر و داستان و نمایشنامه و خاطره تا کتابهای پژوهشی و مرجع.
همچنین بهعنوان بخشی از یک منبع، بیش از هزار عنوان کتاب داریم که در آنها میتوان درباره خرمشهر، قبل از اشغال تا بعد از آزادسازی مطلب پیدا کرد. بالاخره خرمشهر پایتخت جنگ محسوب میشود و اهمیتش، همواره آن را در کانون توجهات فرهنگی و پژوهشی قرار داده است.
اگر بخواهم به نمونههایی از این آثار اشاره کنم، باید بگویم «نخلهای بیسر» قاسمعلی فراست جزء اولینهای داستاننویسی جنگ و نیز اولینهای داستان خرمشهر است. نیز بهسبب جایگاه فرهنگی این مساله، اشعار فراوانی در این خصوص سروده شده، که بهعنوان نمونه در دو عنوان از آنها، یعنی کتابهای «نخلهای سرخ» و «خاک، خون، حماسه» مجموعه اشعار خوبی جمع شده است.
«خرمشهر در جنگ طولانی» کتاب پژوهشی مهمی در تاریخ سیاسی- نظامی جنگ در خرمشهر است که سالها مأخذ بسیاری از پژوهشها در این خصوص بوده است. یا کتاب «خرمشهر در اسناد ارتش عراق» که به اسنادی میپردازد که از سنگرهای دشمن به دست آمده است. یا در میان آثار مرجع میتوان به روزشمارها و اطلسها در این خصوص اشاره کرد، مشخصا کتاب نوزدهم روزشمار جنگ، که به «آزادسازی خرمشهر» میپردازد، یا «اطلس حماسه خرمشهر» که در سال ۹۷ منتشر شده است.»
مستندهای شاخص
او همچنین به مستندنگاریهایی که در این زمینه انجام شده، اشاره میکند و میگوید: «در زمینه مستندنگاریها، خاطرات و یادداشتهای زیادی از رزمندگان منتشر شده است، مثل «یادداشتهای خرمشهر» شهید بهروز مرادی یا اخیرا کتاب «پسرهای ننهعبدالله» منتشر شده، که خاطرات محمدعلی نورانی از مدافعان خرمشهر را در بردارد. در حوزه زنان، نیز کتاب مستطاب «دا» هست که معرف حضور همگی است یا کتاب «یکشنبه آخر» خاطرات خانم معصومه رامهرمزی. یا مجموعه خاطرات متعددی که از زنان و دختران خرمشهر منتشر شده است. از خاطرات یگانهای ارتش نیز میتوان به کتاب «تکاوران خرمشهر» که خاطرات ناخدایکم تکاور هوشنگ صمدی است، اشاره کرد. یا در زندگینامهها، شهدای شاخص خرمشهری مثل شهید جهانآرا و شهید بهنام محمدی و شهید بهروز مرادی بیش از دیگران دیده شدهاند، البته در این خصوص میتوانیم از شهدای غیرخرمشهری هم نام ببریم، مثل «راز نگین سرخ» زندگینامه داستانی سردار شهید محمود شهبازی.»
۷۰ عنوان خاطرات عراقیها
صمدزاده خاطرات عراقیها با موضوع خرمشهر را ۷۰ عنوان اعلام میکند و در اینباره میگوید: «خاطرات عراقیها نیز یکی از منابع مهم مطالعاتی در حوزه خرمشهر است. حدود ۷۰ عنوان کتاب از ایندست، عموما توسط «دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری» منتشر شده است که در میان آنها، اعترافات دشمن درخصوص فجایع خرمشهر نمود بارزی دارد. اگر بخواهم یکی را نام ببرم، شاید «جنایتهای ما در خرمشهر» کتاب شاخصی باشد.»
پژوهش؛ هیچ
صمدزاده در پاسخ به سوال دیگری درمورد پژوهشهایی که درمورد مسائل اجتماعی پس از جنگ در خرمشهر انجام شده، میگوید: «کتابها ناچیز و شاید هیچ است. متاسفانه رویکرد مطالعات فرهنگی و اجتماعی در موضوع خرمشهر و حتی در سایر زوایای تاریخی جنگ مغفول مانده است و چنین آثاری جایشان در کتابخانهها خالی است. البته در پایاننامهها و رسالههای دانشگاهی و به تبع آن در مقالات منتشره، شاید دانشجویی در این موضوع ورود کرده باشد اما کفایت نمیکند. متناسب با آماری که از بخش پایاننامههای کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری میتوانم خدمتتان عرض کنم این است که حدود ۲۴ عنوان پایاننامه دانشگاهی در موضوع خرمشهر کار شده است که در میان آنها، میتوان موضوعات فرهنگی- اجتماعی پس از جنگ هم یافت. موضوعاتی همچون وضعیت رفاهی مردم پس از جنگ، نقش جنگ تحمیلی در کاهش یا افزایش جرائم در شهر خرمشهر، وضعیت مهاجران جنگ تحمیلی در شهر، یادمانهای فرهنگی و اجتماعی جنگ در شهر، گردشگری جنگ در خرمشهر، نیز برنامههای فرهنگی و هنری دفاع مقدس در زندگی شهری پس از جنگ و نظایر اینها.»
فرماندهان مقاومت
همانطور که گفتیم برای آزادسازی خرمشهر خیلیها دستبهدست هم دادند تا این اتفاق رقم بخورد. در این بخش به فرماندهانی میپردازیم که در این عملیات نقش ویژهای داشتند و کوتاه درمورد نقشی میگوییم که در شکلگیری این حماسه ایفا کردند.
شهید صیادشیرازی
قرارگاه مرکزی کربلا که در عملیات فتحالمبین پیروزمندانه ظاهر شده بود، بهسرعت مرکزیتش را برای عملیات بیتالمقدس در ۴۰ کیلومتری اهواز مستقر کرد؛ فرماندهی این قرارگاه مرکزی برعهده محسن رضایی و صیادشیرازی بود که نقش اساسی در هماهنگی و طرحریزی عملیات آزادسازی خرمشهر برعهده داشتند. درایت شهید صیادشیرازی در فرماندهی نیروهای ارتش باعث شد با یک عملیات هوشمندانه این پیروزی رقم بخورد.
محسن رضایی
سپاه برای عملیات بیتالمقدس با توجه به موانع و دژهای احداثشده از جانب ارتش بعثی در حدفاصل اهواز تا خرمشهر بهوسعت ۸۰۰ کیلومتر، که طبعا انجام عملیات را با اتفاقات غیرقابلپیشبینی همراه میکرد، یک تیم طراحی عملیات تشکیل داده بود که اعضای آن عبارت بودند از محسن رضایی، حسن باقری، رحیم صفوی و غلامعلی رشید.
شهید مهدی زینالدین
شهید زینالدین مسئول اطلاعات قرارگاه نصر با شناساییهایش به این نتیجه رسید که درصورت احداث خاکریز توسط عراق در شرق کارون، عملیات بیتالمقدس با مانع جدی مواجه میشود، لذا انجام عملیات جلو افتاد.
غلامعلی رشید، شهید بقایی و مرتضی صفاری
سه قرارگاه فعال در زمان عملیات فتح المبین یعنی «قرارگاه قدس» از منطقه جنوب اهواز، «قرارگاه نصر» از خرمشهر تا شلمچه به فرماندهی شهید حسن باقری و «قرارگاه فتح» به فرماندهی غلامعلی رشید از جنوب حسینیه چمران تا ایستگاه ۷ ماموریت پیدا کردند در قالب عملیات بیتالمقدس، ارتش متجاوز و بعثی عراق را از خرمشهر بیرون برانند. البته در مرحله آخر عملیات، «قرارگاه فجر» نیز که تحت فرماندهی شهید بقایی و مرتضی صفاری بود بهسبب کمبود نیرو به سه قرارگاه قبلی پیوست.
شهید حسن باقری
ساعت ۲:۳۰ دقیقه بامداد ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ نخستین درگیری عملیات بیتالمقدس، میان رزمندگان ایرانی و متجاوزان عراقی در محور تیپ ۲۵ کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی روی داد که در ذیل قرارگاه نصر به فرماندهی شهید حسن باقری بود. این درگیری با پیروزی و پیشروی رزمندگان ایرانی همراه شد و بهموجب آن خاکریز سهمتری شرق جاده اهواز- خرمشهر که توسط بعثیهای متجاوز احداث شده بود به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و به جانپناه مطلوبی برای دفع پاتکهای ارتش بعث عراق تبدیل شد.
شهید حسین شوریده
شهید شوریده که همیشه خودش را روستایی معرفی میکرد، پس از پیروزی انقلاب وارد جهاد سازندگی شد. او شب و روز خود را وقف خدمت به محرومان و مستضعفان کرده بود. علاوهبر این در انجام فعالیتهای فرهنگی نیز پیشقدم بود، حضورش در جبهه همزمان با عملیات بیتالمقدس شد، نهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به جبهه رفت و یک ماه بعد در ۱۴خرداد درحالیکه فرماندهی گردان مهندسی رزمی جهاد سازندگی را بر عهده داشت در عملیات بیتالمقدس در شلمچه بهشهادت رسید.
شهید حسین قجهای
شهید قجهای در زرینشهر در خانوادهای کشاورز متولد شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان رفت تا با ضدانقلاب به مبارزه بپردازد. او در سرکوب گروههای آشوبگر کردستان در سال ۵۷ نقش موثری داشت. قجهای در ۲۴سالگی در روز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ بههمراه گردان سلمان که از اولین روز عملیات بیتالمقدس وظیفه پدافند را در منتهیالیه سمت چپ مواضع تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص) در حاشیه جاده اهواز خرمشهر برعهده گرفته بود، در محاصره گازانبری دو تیپ زرهی عراق که مجهز به تانکهای تی ۷۲ لیزری بودند، قرار گرفتند و با مقاومت چندروزه، مانع پیشروی نیروهای بعثی شدند تا اینگونه نیروهای ایرانی توانستند در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ خرمشهر را فتح کنند. ایستگاه گرمدشت جاده اهواز - خرمشهر، جایگاه عروج این سردار عاشورایی و افتخارآفرین ایران بزرگ است.
شهید ناصر فولادی
شهید فولادی در اشغال لانه جاسوسی جزء دانشجویان پیرو خط امام بود و نقشی فعال را در انقلاب ایفا کرد. بعد از تحویل گروگانها و بسته شدن دانشگاهها درجریان انقلاب فرهنگی، به سپاه پاسداران «منطقه ۶» کرمان ملحق و پس از گذراندن دوره تعلیمات نظامی، جهت کمکرسانی به مردم فقیر مهاباد و کامیاران به آنجا اعزام شد. پس از آغاز جنگ تحمیلی، ناصر به سومار اعزام شد و مسئولیت انتقال شهدا و مجروحان به کرمان را بر عهده گرفت. پس از آن هفتماه بخشدار جبالبارز در شهرستان جیرفت شد، اما بعد از مدتی استعفا داد و به سپاه رفت، مدتی مسئول تربیت بدنی سپاه منطقه ۶ شد و در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد، درحالیکه مسئول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله شده بود، سرانجام در این عملیات به شهادت رسید.
https://www.isna.ir/amp/1400030403477/
لطفا شکیبا باشید ...