0

آیا موجودات فرازمینی همان جن ها هستند؟

موجودات فرازمینی موجودات ناشناخته جن یا موجود فرازمینی جن و موجودات فرازمینی مشاهده موجودات فرازمینی اجنه فراتر از زمین
ثبت شده 3 سال پیش توسط کوثر نازاریان ویرایش شده در 1400/3/13

ما از موجودات ناشناخته میترسیم می خوام بدونم که موجودات فرازمینی که برای ما ناشناخته هستند همان جن ها هستند

آیا موجودات فرازمینی همان جن ها هستند؟

2 جواب

0
3 سال پیش توسط: کوثر نازاریان

آیا موجودات فرازمینی همان جن ها هستند!؟

موجودات فرا زمینی(آدم فضایی ها) یا جن ها ؟ کدامیک ؟

ابتدا می خواهم به چند مورد از گزارشات معتبر در مورد مواجه ی برخی افراد با موجوداتی ناشناخته اشاره کنم و سپس بر مبنای این تجربه ها نتیجه گیری نمایم.



نمونه ای از این اتفاق برای یک زوج آمریکایی اتفاق افتاد. تعریف ماجرا از زبان خودشان: ساعت 10 شب بود. ما با ماشین خود از مسافرت برمی گشتیم که ناگهان شیئی دایره ای که لبه هایش شیشه ای بود را در آسمان دیدیم . موجودات دوپا و عجیبی بودند که از پشت شیشه ما را نظاره میکردند . (این زن و شوهر ترسیده بودند و به همین خاطر خواستند که با افزایش سرعت ماشین از تعقیب ان موجودات فرارکنند) چند دقیقه بعد آن شیی پرنده از دیدمان محو شد و ما فکر کردیم که از دستشان گریخته ایم ولی ناگهان آن موجودات لاغر اندام و دوپا جلوی راهمان سبز شدند. باز هم خواستیم که با تغییر جهت خود آن ها را دور بزنیم ...بعد از آن لحظه، دیگر چیزی یادمان نیست تا اینکه داخل ماشینمام در همان جا به هوش آمدیم و متوجه شدیم که دو ساعت گذشته است. این زوج آمریکایی به خاطر فراموشی دو ساعته شان مورد هیپنوتیزم قرار گرفتند تا درستی گفته هایشان ثابت شود و (در صورت درستی ادعایشان) چیزهایی را که در طول مدت دوساعت، برایشان اتفاق افتاده بود را برای محققان بازگو کنند. (لازم به ذکر است که پلیس از دو روش هیپنوتیزم و یا دستگاه دروغ سنج برای اثبات درستی یا دروغ بودن گفته های افراد استفاده میکند و در اینجا علاوه بر دروغ سنجی ،به خاطر فراموشی آن دو از روش هیپنوتیزم استفاده شده است) آن زن و مرد در جلسه ی هیپنوتیزم این گونه تعریف کرده اند : آن ها موجوداتی فرازمینی بودند که برای تحقیق و بررسی و انجام برخی آزمایش ها به زمین آمده بودند که پس از نمونه برداری از خون هر دو ی ما از طریق تله پاتی به سوالاتمان جواب دادند(صحبت می کردند) (زن) : وقتی از ایشان پرسیدم که از کجا آمده اید ؟ صورت فلکی "زتا" (فاصله = 37 سال نوری) را به من نشان دادند و از طریق ذهنی (تله پاتی) به من گفتند که نباید در این باره به کسی چیزی بگویم.

مورد دیگر، مربوط می شود به پنج نفر از کارگران یک کارخانه که بعد از اتمام شیف کاریشان راهی منزل می شوند. در حالیکه خورشید تازه غروب کرده بود و هوا کم کم تاریکتر می شد؛ ناگهان این پنج دوست متوجه می شوند که چیزی شبیه به یک "سفینه" چند متر بالاتر از سطح زمین و به صورت معلق در هوا قرار گرفته است. والتون نام یکی از ایشان بود که از سر کنجکاوی به سفینه نزدیک می شود. دوستانش ترسیده بودند و از والتون خواستند که اینکار را نکند ولی او به سمت نوری که از زیر سفینه بر زمین می تابید رفت و دقیقا در پایین سفینه (در معرض آن نور) قرار گرفت. ناگهان این چهار نفر در کمال تعجب می بینند که والتون بی هیچ طناب و یا نرده بانی به بالا( به داخل سفینه) کشیده شد و در یک لحظه، آن سفینه ی عجیب ناپدید می شود. دوستان والتون که وحشت زده بودند سریعا خود را به پلیس رسانده و ماجرا را تعریف می کنند. ابتدا پلیس به هر چهار نفر شک میکند و آن ها را جداگانه توسط دستگاه دروغ سنج مورد بازجویی قرار می دهد و به صحت گفته هایشان پی می برد. والتون بعد از 5 روز به خانه اش باز میگردد و چیزهایی را که دیده بود اینگونه تعریف میکند : در داخل یک اتاق عجیب و در حالیکه روی تخت بودم به هوش آمدم و موجوداتی دو پا و لاغر اندام شبیه به انسان را دیدم که به سمتم می آمدند. فورا بلند شدم و خواستم از خود دفاع کنم. آن موجودات از طریق تله پاتی(ذهنی) به من گفتند که قصد آزارت را نداریم و سپس از اتاق خارج شدند. من هم به منظور فرار از آنجا بیرون آمدم و به راهرویی که دارای چند اتاق دیگر بود وارد شدم. در یکی از اتاق ها دستگاهی شبیه به مانیتور پیشرفته ای وجود داشت که تصویر ستاره ها را به صورت سه بعدی نشان می داد و در اتاق دیگر انسان نماهایی دقیقا شبیه به هم را دیدم. کم کم احساس میکردم که نفس کشیدن برایم سخت تر می شود که ناگهان بی هوش شدم و در همانجایی که قبلا ربوده شده بودم به هوش آمدم. نکته ی جالب این بود که آقای والتون پنج روز تمام گم شده بود و وقتی به خانه برگشت فکر میکرد که همه ی این مدت بیشتر از چند دقیقه طول نکشیده است. پلیس او را نیز توسط دستگاه دروغ سنج مورد بازجویی قرار داد و درستی گفته هایش ثابت گردید. ماجرای والتون در رسانه های دنیا بازتاب زیادی داشت.

مورد دیگر، مربوط می شود به پروژه ای آمریکایی به نام blue book "" (کتاب آبی) که در سال 1952 شروع به کار کرد و تا سال 1970 ادامه یافت. هدف از این پروژه ، تحقیق و پژوهش درباره ی پدیده های فرازمینی بود که به صورت مخفیانه از سوی دولت، طرح ریزی شده بود. ماهیت این سازمان تحقیقاتی زمانی فاش شد که یکی از کارکنانش، ویدیویی محرمانه از مصاحبه با یک موجود فرازمینی را در یوتیوب منتشر نمود. در این فیلم ، موجودی فرازمینی مورد مصاحبه قرار می گیرد و حرفهای عجیبی می زند. از آنجا که روش برقراری ارتباط او با ما از طریق تله پاتی(ذهنی) است؛ وقتی از او سوالاتی پرسیده می شود؛ این موجود(که در مقابل دوربین است) حرفهایش را به صورت ذهنی بر یک نفر القا می کند و سپس آن فرد ، القائات او(موجود) را با زبان خودش (به انگلیسی) بیان می کند.


مکالمات بین مصاحبه کننده و موجود فضایی :

- مصاحبه کننده : از کجا آمده ای و چه گونه موجودی هستی؟ -

موجود فرازمینی : من نسل تکامل یافته ی شما (انسانها) هستم و از آینده آمده ام ...از آینده ی زمین... سفر در زمان امکان پذیر است ... مثل سفر در فضا...

- مصاحبه کننده : دلیل آمدنت چیست ؟

- موجود فرازمینی : برای مشاهده

- مصاحبه کننده : چرا مشاهده ؟

- موجود فرازمینی : در زمان ما جنگ هسته ای بزرگی بین کشور ها رخ داد به طوریکه تمام امکانات(تمدن) و مدارک مهم(علمی – تکنولوژی – اقتصادی – سیاسی و ...) موجود در سرتاسر زمین، نابود شدند. آمده ام تا مقداری اطلاعات مفید با خود ببرم (به منظور بازسازی دوباره ی تمدن در آینده ی زمین)

- مصاحبه کننده : چرا جنگ هسته ای اتفاق افتاد؟

- موجود فرازمینی : به خاطر عقاید سیاسی و مذهبی

- مصاحبه کننده : قبل از وقوع جنگ هسته ای، سطح علم و پیشرفت تکنولوژی شما در چه حدی بود ؟

- موجود فرازمینی : به حدی که نمی توانید درک کنید

- مصاحبه کننده : بیشتر توضیح بده

- موجود فرازمینی : چیزی به نام "مرگ" وجود ندارد. مرگ چیزیست که انسان ها آن را ساخته اند. ما به چند نوع مختلف زندگی کرده ایم(اشاره به نظریه ی "زندگی در جهان های موازی" و یا "تناسخ"). جهان های بی نهایت زیادی وجود دارند که هر یک قوانین فیزیکی خاصی دارند. تنها در تعداد اندکی از این جهان ها شرایط مناسبی برای حیات وجود دارد که جهان ما نیز یکی از آنهاست. منطقه 51 و افشاگری یک ... از ...

در سراسر این کره ی خاکی اتفاقات این چنینی زیادی رخ داده است که تنها 5 مورد از آنها را در اینجا ذکر کردم. مطمئن باشید که در درستی رخداد آن چهار مورد بالا هیچ شکی نیست چرا که برای اثبات آنها دلایل محکمی وجود دارد. ولی مسئله ی شک برانگیزی که در چنین رویدادهایی مطرح میشود درباره ی چیستی ماهیت این موجودات است. به نظر شما چقدر احتمال دارد که این موجودات، فرازمینی باشند؟


برای پاسخ به این سوال، سناریوی زیر را بخوانید:

ما انسانها از بزرگی گستره ی جهان اطلاع داریم و می دانیم که به احتمال 100 درصد، حیات های دیگری نیز در بعضی سیارات منظومه های ستاره ای در جریان است پس غیر از سیاره ی زمین، سیارات بسیاری وجود دارند که روی آنها جاندارانی زندگی می کنند و مطمئنا قدمت حیات در بعضی از این سیارات از تاریخ تولد حیات زمین (سه و نیم میلیارد سال ) بیشتر است. مثلا جد ما انسانها و دیگر موجودات زنده ی روی زمین، جاندارانی تک سلولی بودند که سه و نیم میلیارد سال پیش از مولکول های عالی موجود در لجن هایی سمی بوجود آمدند و سپس تحت تاثیر جهش ژنتیکی و محیط، فرگشت(تکامل) یافتند و به انواع ماهی ها ، خزندگان، پرندگان ، پستانداران (مثل ما انسانها و ...) و ... تبدیل شدند. حال فرض کنید سیاره ای وجود دارد که حیات در آن، خیلی قبل تر از حیات زمین( مثلا 6 میلیارد سال پیش) شروع به کار کرده است و موجوداتی هوشمند، مثل ما تکامل یافته اند. اگر فرض بر این باشد که عمل فرگشت آن موجودات هوشمند(تکامل) همیشه در جهت افزایش هوش حرکت کند؛ پس بنابراین مغز آنها بسیار قوی تر از مغز ما انسانها خواهد بود و از طرفی چون قدمت تمدن آنها خیلی بیشتر از مدت زمان پیشرفت ما (تقزیبا 10 هزار سال) انسانهاست پس حتما سطح پیشرفت علم و تکنولوژی آن ها نیز به مراتب بالاتر از سطح تمدن ما خواهد بود. با این شرایط آنها قادر خواهند بود فضا پیماهایی بسازند که تصورش هم برای ما سخت است. سفینه هایی که با سرعت نور حرکت می کنند و یا اینکه شاید دستگاه هایی ساخته اند که قادر به تلپورت کردن اجسام است. شاید موجوداتی که آن زوج آمریکایی را ربوده بودند(مورد دوم) از طریق تلپورت، فاصله ی 37 هزار سال نوری را در یک چشم به هم زدن پیموده و به زمین رسیده اند. اکنون می خواهم با یک حساب سرانگشتی، احتمال رخداد این پدیده( میزان احتمال دیدار موجودات فرازمینی با انسانها) را محاسبه کنم. برای این محاسبه، فرض هایی وجود دارند که از قرار زیر است :

- احتمال وجود حیات در سیاره ی های دیگر(مثلا با توجه به منظومه ی شمسی، از هر 10 عدد سیاره ی موجود در جهان ، یکی دارای حیات است) = 10 درصد

- احتمال اینکه در چنین سیاره ای غیر از حیوانات، موجودات هوشمندی مثل انسان باشد = 50 درصد

- احتمال اینکه هوش و سطح تکنولوژی این موجودات بیشتر از انسان باشد = 50درصد

- احتمال اینکه سفر های میان ستاره ای برای این موجودات ممکن باشد = 50 درصد 10 درصد ضربدر 50 درصد ضربدر 50 درصد ضربدر 50 درصد مساوی 0125/0 (1 درصد) نتیجه : یک درصد احتمال دارد که آدم فضایی ها به زمین بیایند و با ما دیدار کنند به عبارت دیگر: یک درصد احتمال دارد که جیوانا توسط آدم فضایی ها(نه چیز دیگر) ربوده و باردار شده باشد.

"شما رو نمیدونم ولی من نمیتونم به این احتمال ضعیف(1 درصد) دل ببندم"

به نظر بنده حدس دیگری که می توان درباره ی ماهیت این موجودات زد ، اجنه(جن ها) می باشند که البته برای این فرضیه دلیل های نسبتا قانع کننده ای وجود دارد و به نظر من احتمال درستی این موضوع(که این موجودات همان اجنه می باشند) از احتمال قبلی(که این موجودات ، فرازمینی هستند) بیشتر است. اصلا چه دلیلی دارد که ماورا الطبیعه را باور کنیم..؟؟ خیلی از انسان ها به وجود پدیده های غیر طبیعی مثل جن(در جهان مادی خودمان) اعتقادی نداشته و آن ها را خرافه می دانند و البته حق با آنهاست. چشمان مردم توسط علم مادی طلسم شده است . علم به ما یاد داده است که چیزهای غیر منطقی و غیر قابل آزمایش را باور نکنیم که این عادت، بدترین خصیصه ی ما آدم هاست زیرا باعث می شود وسعت بینش و ذهنمان کوچک بماند و هیچوقت رشد نکند . برای همین است که بعضی از انسانهای عاقل هیچ فرقی با دیگر جانوران ندارند. بسیاری از مردم فکر می کنند که آینیشتین به خاطر هوش بالایش توانست به چند تا از مهمترین رازهای ساختار هستی دست یابد رازهایی که شاید بدون او هیچوقت کشف نمی شدند ولی این باور کاملا غلطی است. چیزی که وی را آینیشتین کرد قدرت خیال پردازی قوی اش بود..!!! البته من قصد ندارم که شما خیال پردازی کنید. فقط از شما می خواهم که تنها برای چند روز هم که شده ؛ به چشمانتان(عقل و منطق) اعتماد نکنید. چشمانی که جز یک دنیای عادی چیز دیگری نمی بینند و انسانی که فکر می کند میکروبی است روی یک ذره خاک در میان کوهستان های های بینهایت بزرگ و زیاد(اشاره به عظمت جهان هستی). پس قبل از پرداختن به وجود اجنه، قصد دارم کودنی(کودن و احمق بودن) عقل و منطق بشر را اثبات نمایم.


چرا نباید به چشمانتان(عقل ) اعتماد کنید؟

تصاویر و فیلم های مربوط به موجودات ناشناخته ای که در اینترنت گذاشته می شود تا چه اندازه واقعیت دارند؟

چرا باید وجود ماوراء الطبیعه و همچنین موجودات اسرار آمیز موجود در داستان ها را جدی بگیریم؟

آیا تا به حال، سرنخی علمی از این چیز های عجیب و باورنکردنی کشف شده است؟ یا اینکه همه ی این ها، زاییده ی توهمات آدمیان است و بنیه ای علمی ندارند؟

علم به ما یاد داده است که خود را در دام اتفاقات عادی روزمره محصور کنیم و به این شرایط عادی روزمره عادت نماییم. به طوریکه حتی اگر در جلوی چشمانمان اتفاقی غیر طبیعی رخ دهد شاید آن را توهم بدانیم(چون علم نمی تواند توجیهش کند) . مثلا در زمان های قدیم بیشتر مردمی که معجزات شگفت پیامبران را می دیدند باز هم به وی ایمان نمی آوردند و او را به شعبده بازی وجادوگری (چشم بندی یا دستکاری در اوهام ) متهم می کردند. ولی خوشبختانه در سال های اخیر این علم مادی بر خلاف تمایلاتش چیزیهایی کشف کرده که از آنها بیزار است ولی نمیتواند آن را نادیده بگیرد زیرا این کشفیات عجیب از همه ی آزمایش ها سربلند بیرون آمده اند و چاره ای ندارد جز اینکه درستی آن ها بپذیرد و بیش از پیش در باره شان تحقیق نماید. صادقانه بگویم؛ تنها عاملی که مرا به تحقیق و جست و جو و نوشتن درباره ی متافیزیک و یا بهتر بگویم ناشناخته ها وا می دارد؛ همین اطلاعاتی است که اخیرا درباره ی علم فیزیک کسب کرده ام. این اطلاعات مهمترین و غیر معقول ترین یافته های دانشمندان در دو سه دهه ی اخیر می باشند که توسط پیشرفته ترین دستگاه های ساخته شده و در اثر تلاش های انسان های مقدسی به نام فیزیکدانان کشف شده اند. به خداوندی خدا سوگند که این موضوعات به قدری اسرار آمیز هستند که باز هم مرا در درستیشان به شک می اندازند و اگر علم مادی به صحت این مطالب اقرار نمی کرد؛ هیچ کسی آن ها را باور نمی کرد و حتی مثل قضیه ی وجود اجنه در زمره ی خرافات محسوب می شدند.(زیرا این پدیده ها هم نامعقول اند و هم در حالت عادی احساس نمی شوند)

https://virgool.io/@m_37406612/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-fhsjyixxjuha

0
3 سال پیش توسط: پریسا قلی زاده

آیا موجودات فرازمینی همان جن ها هستند!؟

موجودات فرا زمینی(آدم فضایی ها) یا جن ها ؟ کدامیک ؟

ابتدا می خواهم به چند مورد از گزارشات معتبر در مورد مواجه ی برخی افراد با موجوداتی ناشناخته اشاره کنم و سپس بر مبنای این تجربه ها نتیجه گیری نمایم.



نمونه ای از این اتفاق برای یک زوج آمریکایی اتفاق افتاد. تعریف ماجرا از زبان خودشان: ساعت 10 شب بود. ما با ماشین خود از مسافرت برمی گشتیم که ناگهان شیئی دایره ای که لبه هایش شیشه ای بود را در آسمان دیدیم . موجودات دوپا و عجیبی بودند که از پشت شیشه ما را نظاره میکردند . (این زن و شوهر ترسیده بودند و به همین خاطر خواستند که با افزایش سرعت ماشین از تعقیب ان موجودات فرارکنند) چند دقیقه بعد آن شیی پرنده از دیدمان محو شد و ما فکر کردیم که از دستشان گریخته ایم ولی ناگهان آن موجودات لاغر اندام و دوپا جلوی راهمان سبز شدند. باز هم خواستیم که با تغییر جهت خود آن ها را دور بزنیم ...بعد از آن لحظه، دیگر چیزی یادمان نیست تا اینکه داخل ماشینمام در همان جا به هوش آمدیم و متوجه شدیم که دو ساعت گذشته است. این زوج آمریکایی به خاطر فراموشی دو ساعته شان مورد هیپنوتیزم قرار گرفتند تا درستی گفته هایشان ثابت شود و (در صورت درستی ادعایشان) چیزهایی را که در طول مدت دوساعت، برایشان اتفاق افتاده بود را برای محققان بازگو کنند. (لازم به ذکر است که پلیس از دو روش هیپنوتیزم و یا دستگاه دروغ سنج برای اثبات درستی یا دروغ بودن گفته های افراد استفاده میکند و در اینجا علاوه بر دروغ سنجی ،به خاطر فراموشی آن دو از روش هیپنوتیزم استفاده شده است) آن زن و مرد در جلسه ی هیپنوتیزم این گونه تعریف کرده اند : آن ها موجوداتی فرازمینی بودند که برای تحقیق و بررسی و انجام برخی آزمایش ها به زمین آمده بودند که پس از نمونه برداری از خون هر دو ی ما از طریق تله پاتی به سوالاتمان جواب دادند(صحبت می کردند) (زن) : وقتی از ایشان پرسیدم که از کجا آمده اید ؟ صورت فلکی "زتا" (فاصله = 37 سال نوری) را به من نشان دادند و از طریق ذهنی (تله پاتی) به من گفتند که نباید در این باره به کسی چیزی بگویم.

مورد دیگر، مربوط می شود به پنج نفر از کارگران یک کارخانه که بعد از اتمام شیف کاریشان راهی منزل می شوند. در حالیکه خورشید تازه غروب کرده بود و هوا کم کم تاریکتر می شد؛ ناگهان این پنج دوست متوجه می شوند که چیزی شبیه به یک "سفینه" چند متر بالاتر از سطح زمین و به صورت معلق در هوا قرار گرفته است. والتون نام یکی از ایشان بود که از سر کنجکاوی به سفینه نزدیک می شود. دوستانش ترسیده بودند و از والتون خواستند که اینکار را نکند ولی او به سمت نوری که از زیر سفینه بر زمین می تابید رفت و دقیقا در پایین سفینه (در معرض آن نور) قرار گرفت. ناگهان این چهار نفر در کمال تعجب می بینند که والتون بی هیچ طناب و یا نرده بانی به بالا( به داخل سفینه) کشیده شد و در یک لحظه، آن سفینه ی عجیب ناپدید می شود. دوستان والتون که وحشت زده بودند سریعا خود را به پلیس رسانده و ماجرا را تعریف می کنند. ابتدا پلیس به هر چهار نفر شک میکند و آن ها را جداگانه توسط دستگاه دروغ سنج مورد بازجویی قرار می دهد و به صحت گفته هایشان پی می برد. والتون بعد از 5 روز به خانه اش باز میگردد و چیزهایی را که دیده بود اینگونه تعریف میکند : در داخل یک اتاق عجیب و در حالیکه روی تخت بودم به هوش آمدم و موجوداتی دو پا و لاغر اندام شبیه به انسان را دیدم که به سمتم می آمدند. فورا بلند شدم و خواستم از خود دفاع کنم. آن موجودات از طریق تله پاتی(ذهنی) به من گفتند که قصد آزارت را نداریم و سپس از اتاق خارج شدند. من هم به منظور فرار از آنجا بیرون آمدم و به راهرویی که دارای چند اتاق دیگر بود وارد شدم. در یکی از اتاق ها دستگاهی شبیه به مانیتور پیشرفته ای وجود داشت که تصویر ستاره ها را به صورت سه بعدی نشان می داد و در اتاق دیگر انسان نماهایی دقیقا شبیه به هم را دیدم. کم کم احساس میکردم که نفس کشیدن برایم سخت تر می شود که ناگهان بی هوش شدم و در همانجایی که قبلا ربوده شده بودم به هوش آمدم. نکته ی جالب این بود که آقای والتون پنج روز تمام گم شده بود و وقتی به خانه برگشت فکر میکرد که همه ی این مدت بیشتر از چند دقیقه طول نکشیده است. پلیس او را نیز توسط دستگاه دروغ سنج مورد بازجویی قرار داد و درستی گفته هایش ثابت گردید. ماجرای والتون در رسانه های دنیا بازتاب زیادی داشت.

مورد دیگر، مربوط می شود به پروژه ای آمریکایی به نام blue book "" (کتاب آبی) که در سال 1952 شروع به کار کرد و تا سال 1970 ادامه یافت. هدف از این پروژه ، تحقیق و پژوهش درباره ی پدیده های فرازمینی بود که به صورت مخفیانه از سوی دولت، طرح ریزی شده بود. ماهیت این سازمان تحقیقاتی زمانی فاش شد که یکی از کارکنانش، ویدیویی محرمانه از مصاحبه با یک موجود فرازمینی را در یوتیوب منتشر نمود. در این فیلم ، موجودی فرازمینی مورد مصاحبه قرار می گیرد و حرفهای عجیبی می زند. از آنجا که روش برقراری ارتباط او با ما از طریق تله پاتی(ذهنی) است؛ وقتی از او سوالاتی پرسیده می شود؛ این موجود(که در مقابل دوربین است) حرفهایش را به صورت ذهنی بر یک نفر القا می کند و سپس آن فرد ، القائات او(موجود) را با زبان خودش (به انگلیسی) بیان می کند.

مکالمات بین مصاحبه کننده و موجود فضایی :

- مصاحبه کننده : از کجا آمده ای و چه گونه موجودی هستی؟ -

موجود فرازمینی : من نسل تکامل یافته ی شما (انسانها) هستم و از آینده آمده ام ...از آینده ی زمین... سفر در زمان امکان پذیر است ... مثل سفر در فضا...

- مصاحبه کننده : دلیل آمدنت چیست ؟

- موجود فرازمینی : برای مشاهده

- مصاحبه کننده : چرا مشاهده ؟

- موجود فرازمینی : در زمان ما جنگ هسته ای بزرگی بین کشور ها رخ داد به طوریکه تمام امکانات(تمدن) و مدارک مهم(علمی – تکنولوژی – اقتصادی – سیاسی و ...) موجود در سرتاسر زمین، نابود شدند. آمده ام تا مقداری اطلاعات مفید با خود ببرم (به منظور بازسازی دوباره ی تمدن در آینده ی زمین)

- مصاحبه کننده : چرا جنگ هسته ای اتفاق افتاد؟

- موجود فرازمینی : به خاطر عقاید سیاسی و مذهبی

- مصاحبه کننده : قبل از وقوع جنگ هسته ای، سطح علم و پیشرفت تکنولوژی شما در چه حدی بود ؟

- موجود فرازمینی : به حدی که نمی توانید درک کنید

- مصاحبه کننده : بیشتر توضیح بده

- موجود فرازمینی : چیزی به نام "مرگ" وجود ندارد. مرگ چیزیست که انسان ها آن را ساخته اند. ما به چند نوع مختلف زندگی کرده ایم(اشاره به نظریه ی "زندگی در جهان های موازی" و یا "تناسخ"). جهان های بی نهایت زیادی وجود دارند که هر یک قوانین فیزیکی خاصی دارند. تنها در تعداد اندکی از این جهان ها شرایط مناسبی برای حیات وجود دارد که جهان ما نیز یکی از آنهاست. منطقه 51 و افشاگری یک ... از ...

در سراسر این کره ی خاکی اتفاقات این چنینی زیادی رخ داده است که تنها 5 مورد از آنها را در اینجا ذکر کردم. مطمئن باشید که در درستی رخداد آن چهار مورد بالا هیچ شکی نیست چرا که برای اثبات آنها دلایل محکمی وجود دارد. ولی مسئله ی شک برانگیزی که در چنین رویدادهایی مطرح میشود درباره ی چیستی ماهیت این موجودات است. به نظر شما چقدر احتمال دارد که این موجودات، فرازمینی باشند؟

برای پاسخ به این سوال، سناریوی زیر را بخوانید:

ما انسانها از بزرگی گستره ی جهان اطلاع داریم و می دانیم که به احتمال 100 درصد، حیات های دیگری نیز در بعضی سیارات منظومه های ستاره ای در جریان است پس غیر از سیاره ی زمین، سیارات بسیاری وجود دارند که روی آنها جاندارانی زندگی می کنند و مطمئنا قدمت حیات در بعضی از این سیارات از تاریخ تولد حیات زمین (سه و نیم میلیارد سال ) بیشتر است. مثلا جد ما انسانها و دیگر موجودات زنده ی روی زمین، جاندارانی تک سلولی بودند که سه و نیم میلیارد سال پیش از مولکول های عالی موجود در لجن هایی سمی بوجود آمدند و سپس تحت تاثیر جهش ژنتیکی و محیط، فرگشت(تکامل) یافتند و به انواع ماهی ها ، خزندگان، پرندگان ، پستانداران (مثل ما انسانها و ...) و ... تبدیل شدند. حال فرض کنید سیاره ای وجود دارد که حیات در آن، خیلی قبل تر از حیات زمین( مثلا 6 میلیارد سال پیش) شروع به کار کرده است و موجوداتی هوشمند، مثل ما تکامل یافته اند. اگر فرض بر این باشد که عمل فرگشت آن موجودات هوشمند(تکامل) همیشه در جهت افزایش هوش حرکت کند؛ پس بنابراین مغز آنها بسیار قوی تر از مغز ما انسانها خواهد بود و از طرفی چون قدمت تمدن آنها خیلی بیشتر از مدت زمان پیشرفت ما (تقزیبا 10 هزار سال) انسانهاست پس حتما سطح پیشرفت علم و تکنولوژی آن ها نیز به مراتب بالاتر از سطح تمدن ما خواهد بود. با این شرایط آنها قادر خواهند بود فضا پیماهایی بسازند که تصورش هم برای ما سخت است. سفینه هایی که با سرعت نور حرکت می کنند و یا اینکه شاید دستگاه هایی ساخته اند که قادر به تلپورت کردن اجسام است. شاید موجوداتی که آن زوج آمریکایی را ربوده بودند(مورد دوم) از طریق تلپورت، فاصله ی 37 هزار سال نوری را در یک چشم به هم زدن پیموده و به زمین رسیده اند. اکنون می خواهم با یک حساب سرانگشتی، احتمال رخداد این پدیده( میزان احتمال دیدار موجودات فرازمینی با انسانها) را محاسبه کنم. برای این محاسبه، فرض هایی وجود دارند که از قرار زیر است :

- احتمال وجود حیات در سیاره ی های دیگر(مثلا با توجه به منظومه ی شمسی، از هر 10 عدد سیاره ی موجود در جهان ، یکی دارای حیات است) = 10 درصد

- احتمال اینکه در چنین سیاره ای غیر از حیوانات، موجودات هوشمندی مثل انسان باشد = 50 درصد

- احتمال اینکه هوش و سطح تکنولوژی این موجودات بیشتر از انسان باشد = 50درصد

- احتمال اینکه سفر های میان ستاره ای برای این موجودات ممکن باشد = 50 درصد 10 درصد ضربدر 50 درصد ضربدر 50 درصد ضربدر 50 درصد مساوی 0125/0 (1 درصد) نتیجه : یک درصد احتمال دارد که آدم فضایی ها به زمین بیایند و با ما دیدار کنند به عبارت دیگر: یک درصد احتمال دارد که جیوانا توسط آدم فضایی ها(نه چیز دیگر) ربوده و باردار شده باشد.

"شما رو نمیدونم ولی من نمیتونم به این احتمال ضعیف(1 درصد) دل ببندم"

به نظر بنده حدس دیگری که می توان درباره ی ماهیت این موجودات زد ، اجنه(جن ها) می باشند که البته برای این فرضیه دلیل های نسبتا قانع کننده ای وجود دارد و به نظر من احتمال درستی این موضوع(که این موجودات همان اجنه می باشند) از احتمال قبلی(که این موجودات ، فرازمینی هستند) بیشتر است. اصلا چه دلیلی دارد که ماورا الطبیعه را باور کنیم..؟؟ خیلی از انسان ها به وجود پدیده های غیر طبیعی مثل جن(در جهان مادی خودمان) اعتقادی نداشته و آن ها را خرافه می دانند و البته حق با آنهاست. چشمان مردم توسط علم مادی طلسم شده است . علم به ما یاد داده است که چیزهای غیر منطقی و غیر قابل آزمایش را باور نکنیم که این عادت، بدترین خصیصه ی ما آدم هاست زیرا باعث می شود وسعت بینش و ذهنمان کوچک بماند و هیچوقت رشد نکند . برای همین است که بعضی از انسانهای عاقل هیچ فرقی با دیگر جانوران ندارند. بسیاری از مردم فکر می کنند که آینیشتین به خاطر هوش بالایش توانست به چند تا از مهمترین رازهای ساختار هستی دست یابد رازهایی که شاید بدون او هیچوقت کشف نمی شدند ولی این باور کاملا غلطی است. چیزی که وی را آینیشتین کرد قدرت خیال پردازی قوی اش بود..!!! البته من قصد ندارم که شما خیال پردازی کنید. فقط از شما می خواهم که تنها برای چند روز هم که شده ؛ به چشمانتان(عقل و منطق) اعتماد نکنید. چشمانی که جز یک دنیای عادی چیز دیگری نمی بینند و انسانی که فکر می کند میکروبی است روی یک ذره خاک در میان کوهستان های های بینهایت بزرگ و زیاد(اشاره به عظمت جهان هستی). پس قبل از پرداختن به وجود اجنه، قصد دارم کودنی(کودن و احمق بودن) عقل و منطق بشر را اثبات نمایم.

چرا نباید به چشمانتان(عقل ) اعتماد کنید؟

تصاویر و فیلم های مربوط به موجودات ناشناخته ای که در اینترنت گذاشته می شود تا چه اندازه واقعیت دارند؟

چرا باید وجود ماوراء الطبیعه و همچنین موجودات اسرار آمیز موجود در داستان ها را جدی بگیریم؟

آیا تا به حال، سرنخی علمی از این چیز های عجیب و باورنکردنی کشف شده است؟ یا اینکه همه ی این ها، زاییده ی توهمات آدمیان است و بنیه ای علمی ندارند؟

علم به ما یاد داده است که خود را در دام اتفاقات عادی روزمره محصور کنیم و به این شرایط عادی روزمره عادت نماییم. به طوریکه حتی اگر در جلوی چشمانمان اتفاقی غیر طبیعی رخ دهد شاید آن را توهم بدانیم(چون علم نمی تواند توجیهش کند) . مثلا در زمان های قدیم بیشتر مردمی که معجزات شگفت پیامبران را می دیدند باز هم به وی ایمان نمی آوردند و او را به شعبده بازی وجادوگری (چشم بندی یا دستکاری در اوهام ) متهم می کردند. ولی خوشبختانه در سال های اخیر این علم مادی بر خلاف تمایلاتش چیزیهایی کشف کرده که از آنها بیزار است ولی نمیتواند آن را نادیده بگیرد زیرا این کشفیات عجیب از همه ی آزمایش ها سربلند بیرون آمده اند و چاره ای ندارد جز اینکه درستی آن ها بپذیرد و بیش از پیش در باره شان تحقیق نماید. صادقانه بگویم؛ تنها عاملی که مرا به تحقیق و جست و جو و نوشتن درباره ی متافیزیک و یا بهتر بگویم ناشناخته ها وا می دارد؛ همین اطلاعاتی است که اخیرا درباره ی علم فیزیک کسب کرده ام. این اطلاعات مهمترین و غیر معقول ترین یافته های دانشمندان در دو سه دهه ی اخیر می باشند که توسط پیشرفته ترین دستگاه های ساخته شده و در اثر تلاش های انسان های مقدسی به نام فیزیکدانان کشف شده اند. به خداوندی خدا سوگند که این موضوعات به قدری اسرار آمیز هستند که باز هم مرا در درستیشان به شک می اندازند و اگر علم مادی به صحت این مطالب اقرار نمی کرد؛ هیچ کسی آن ها را باور نمی کرد و حتی مثل قضیه ی وجود اجنه در زمره ی خرافات محسوب می شدند.(زیرا این پدیده ها هم نامعقول اند و هم در حالت عادی احساس نمی شوند)

کتاب حقیقت خاموش نوشته میلاد غریبی زاده

 

loader

لطفا شکیبا باشید ...