ایا ترسیدن ما از چیزی باعث ترس کودکمان از همان چیزمی شود؟چگونه ترس کودکمان را از بین ببریم ؟ایا اگر ترس کودک درمان نشود باعث بروز مشکلات خطرناک در اینده آن میشود؟
توسط الهام ناصری منتشر شده در اردیبهشت 1397 آخرین بهروزرسانی خرداد 1397زمان مطالعه: ۶ دقیقه
اشتراکگذاریWhatsAppTelegramFacebookLinkedin
تاریکی شب، سرزنشهای سختگیرانهی معلم و هیولاها و ارواح، چه نکتهی مشترکی دارند؟ خیلی چیزها؛ همهی اینها جزو معمولترین دلایل ترس کودک در سنین مختلف هستند. شاید بارها به کودک خود گفتهاید: «خیلی نگران نباش»، ولی کودک به حرف شما گوش نمیکند یا شاید واقعا نمیداند چطور نگران نباشد! خبر خوب اینکه راههای زیادی وجود دارند که به شما کمک میکنند ترس کودک خود را برطرف کنید و آرامش را به او بازگردانید. همراه ما باشید تا با این راهها آشنا شوید.
همهی ترسها هم بد نیستند. در حقیقت، کمی ترس میتواند برای شما مثل بیمه عمل کند. دکتر تامار ای چانسکی (Tamar E. Chansky) نویسندهی کتاب «نجات دادن کودکان از اضطراب» است. او همچنین مدیر مرکز OCD و نگرانی کودکان در Plymouth Meeting, Pa است. چانسکی میگوید: «بدون ترس ما بیمحابا وارد چیزهایی میشویم که نباید.»
چانسکی میگوید برخی ترسها در ذات انسان هستند. برای مثال، خیلی از کودکان و بزرگسالان از چیزهایی میترسند که تابهحال تجربه نکردهاند. مغز انسانها طوری برنامه ریزی شده که مثلا در برابر مارها از خود محافظت کند. حتی اگر فرد در تمام زندگی خود با هیچ مار سمی یا غیرسمیای هم مواجه نشده باشد.
برخی کودکان از اختلالات اضطراب رنج میبرند. آنها معمولا نسبت به یک تجربهی ناخوشایند، عکسالعملهای احساسی شدیدی نشان میدهند. اکثر اوقات ترسهای کودکان قابل پیشبینی هستند.
ترس کودکان در دورههای مختلف تغییر میکند.
چانسکی میگوید در شرایط ایدهآل، دنیای نوزاد سرشار از آغوش امن و پُر از آرامش والدین است. صداهای بلند، غریبهها و هر چیزی که این آغوش را از او بگیرد، باعث ترس او میشود.
یک نکتهی ساده برای حفظ آرامش کودک این است که برنامهی منظمی برای زندگی او داشته باشید. همچنین تعداد افرادی را که وارد زندگی نوزادتان میشوند، محدود کنید.
رابطهی خود را با فرزندتان بهبود ببخشید. مرتب او را در آغوش بگیرید. با او ارتباط چشمی برقرار کنید. با او صحبت کنید یا آواز بخوانید. این کارها حس اعتماد را در ذهن نوزاد ایجاد میکند. این حس اعتماد باعث میشود نوزاد شما در برابر اضطراب مقاومتر باشد.
با بزرگتر شدن دنیای کودکان، آنها همچنین از مکانها و افراد جدید ترس دارند. چانسکی میگوید: «مکانها و افراد جدید باعث میشوند کودک از چیزهای ناشناخته بترسد. برخی از این ترسها نتیجهی تجربیات قبلی هستند و برخی ترسها بهخاطر تخیلات دوران کودکی بهوجود میآیند.»
بزرگسالان میتوانند تصور نکنند که چیزی در گوشهی تاریک کمد اتاقشان در کمین آنها نشسته، ولی کودکان هنوز این مهارت را پیدا نکردهاند که به خودشان آرامش بدهند.
دکتر کریستین لاگاتوتا (Kristin Lagattuta) استادیار رشته روانشناسی دانشگاه کالیفرنیاست. او تحقیقاتی درمورد کودکان پیشدبستانی انجام داده است. موضوع تحقیق او ارتباط بین ذهن و احساسات کودکان است.
لاگاتوتا توضیح میدهد که کودکانِ حدودا ۴ یا ۵ ساله مشکلی ندارند. آنها میتوانند فرق تخیلات و واقعیت را درک کنند مگر اینکه تخیلات آنها در مورد چیز ترسناکی باشد. او میگوید: «وقتی احساسات واقعی باشند، برای آنها سخت است که درک کنند تجربیاتی که بههمراه آن احساسات میآیند واقعی نیستند.»
چانسکی میگوید کودک هر سنی که داشته باشد، میتوانید چالشهای پیشروی او را به قدمهای کوچکتر تقسیم کنید. او پیشنهاد میکند بههمراه کودک خود با ترس از کمد بزرگ و تاریکِ غارمانند روبهرو شوید. بعد میتوانید آن کمد را به جایی جالب و مثبت تبدیل کنید.
او میگوید: «با بهوجود آوردن یک احساس جدید، میتوانید اضطراب را از بین ببرید». چانسکی میگوید خلاقیت بهخرج بدهید. بههمراه او وارد کمد تاریک شوید و در نور چراغقوه کتاب بخوانید. شکلهای سایهای درست کنید و با هم به آنها بخندید. بیستسؤالی بازی کنید. این کارها ذهنیت کودک را کاملا تغییر میدهند. برای گرفتن بهترین نتیجه، این کارها را دوباره و دوباره تکرار کنید.
ترس از سگ یکی از بزرگترین ترسهای کودکان پیشدبستانی است. سگها معمولا بزرگ و پُرسروصدا هستند و بهسمت کودکان میپرند. این تصویر برای کودکان اصلا تصویر جالبی نیست.
چانسکی پیشنهاد میدهد قدمبهقدم به ترس نزدیک شوید. سعی نکنید زیادی از کودک خود مراقبت کنید یا سریع به او بگویید: «ترس نداره! بیا جلو!»، در عوض به کودک خود فرصت بدهید خودش یک تجربهی بیخطر و تحت نظارت شما داشته باشد.
چانسکی میگوید: «از کودک خود بپرسید که سگ چکار میکند؟ آیا دم او تکان میخورد؟ آیا این نشانهی سگ خوشحال است؟»
وقتی سگ خوابیده، به آن نزدیک شوید. به کودکتان اجازه بدهید به سگ در حال خواب نگاه کند. این کار اجازه میدهد کودکتان به دنیای سگها وارد شود.
دکتر لاگاتوتا در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است کودکان ۳ یا ۴ ساله میدانند فکر کردن دربارهی آینده میتواند باعث نگرانی شود.
او میگوید: «آنها میدانند افکار منفی احساس بدی به شما میدهند. خیلی بعدتر یعنی در ۷ سالگی کودکان به این نتیجه میرسند که افکار مثبت میتوانند باعث خوشحالی شوند.» با وجود این آگاهی، کودکان هنوز هم آنقدر قدرت تمرکز ندارند که افکار خود را مدیریت کنند. به همین خاطر حرفزدن با کودکان در مورد ترس کار بیهودهای است.
لاگاتوتا برای کودک چهار سالهی خود از روش قابل لمستری استفاده کرد. او از فرزند خود خواست در «دفتر فکرهای خوب» نقاشی بکشد. وقتی سن کودک بالاتر رفت، کلمات را هم به این دفتر اضافه کردند.
کودک در سنین مدرسه در دنیایی از دانش و تجربیات جدید قرار میگیرد. این دنیا البته حاوی خطرات واقعیتری همچون مانور آتشسوزی، دزدی، طوفان و جنگ است. واقعگرایی کمکم به سراغ او میآید.
مطمئن شوید که میدانید کودکتان دقیقا از چه میترسد. اگر کودکتان دوست ندارد به استخر برود، آیا دلیلش این است که از آب و غرقشدن میترسد؟ یا اینکه از صدای سوت غریقنجات وحشت دارد؟ تنها راهِ فهمیدن، این است که بپرسیم.
در مورد کودکان کمسنوسال میتوانید از نقاشیکشیدن استفاده کنید. از او بخواهید دو نقاشی بکشد؛ یک نقاشی از خودش در شرایط ترسناک و یک «حباب نگرانی» روی سرش که فکر میکند در آن شرایط چه اتفاقی خواهد افتاد. بعد از کودک خود بخواهید نقاشی دیگری از خودش در همان شرایط بکشد. ولی یک «حباب باهوشتر» روی خودش بگذارد. حبابی که در آن آرامش بیشتر و افکار واقعگرایانهتری دارد.
کودکی که از عصبانیت معلم خود میترسد ممکن است بگوید: «اگر تکالیفم را فراموش کنم معلم من رو به دفتر مدیر میفرسته». ولی «حباب باهوش» ممکن است به او بگوید: «دوستم الکس تکالیفش رو فراموش کرده بود، معلم بهش گفت که گوشهی دفترچه یادداشت کنه که دیگه یادش نره.»
چانسکی میگوید: «این روش به کودک کمک میکند رابطهی بین احساسات خود را در این دو داستان مختلف درک کند.»
کودکانی که از حوادث طبیعی میترسند نیز میتوانند نقطهنظر خود را تغییر بدهند. این کودکان میتوانند آنچه را که در مدرسه در مورد طوفان، تندباد یا زلزله آموختهاند، به والدین خود یاد بدهند. این کار به آنها کمک میکند نگاهی نو به این شرایط داشته باشند.
چانسکی توضیح میدهد که این روشها برای کودکانی که تواناییهای شناختی بیشتری دارند، مفید است. برای کودکانی که تنشهای فیزیکی دارند، شبها اضطراب دارند و نمیتوانند بخوابند، روشهای آرامشبخشیدن مفیدتر هستند.
لوری لیت (Lori Lite) متخصص اجرای تکنیکهای آرامشبخشیدن به کودکان است. او این تکنیکها را برای کودکان خودش هم امتحان کرده است. یکی از فرزندان او دچار بیش فعالی بود و همیشه بیمار بود، فرزند دیگر او شبها نمیخوابید و کابوس میدید.
او داستانهایی دربارهی نفس عمیق کشیدن و شلکردن ماهیچهها را برای فرزندانش تعریف میکرد و کمکم توانست به کودکان خود کمک کند. لیت میگوید: «خوبی چنین داستانهایی این است که لازم نیست به کلاس بروید. لازم نیست برای خواندن آنها مدرک داشته باشید. لازم نیست پول زیادی برای تهیهی آنها خرج کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که سیدی را روشن کنید یا کتاب را بخوانید.»
وقتی کودک شما میترسد، چه ۵ ساله باشد چه ۱۵ ساله، سعی کنید حتما به او احترام بگذارید. چانسکی این روشهای اولیه برای کمک به او را پیشنهاد میکند:
ترس واکنشی عاطفی، هیجانی و فیزیکی است که هر فردی هنگام روبرو شدن با خطر واقعی، از خود بروز می دهد و احساس امنیت خود را از دست می دهد. این واکنش از بدو تولد دیده می شود و پرهیز از خطر برای کودک زمانی که خیلی شدید نباشد بسیار مفید است.
کودکان هنگام مواجهه با ترس مضطرب می شوند، پس بهتر است چگونه کنار آمدن با این عواطف را به آنها بیاموزید تا در آینده بهتر بتوانند با چنین احساساتی مواجه شوند. در این بخش از نمناک به دانستنی های مهم درباره ترس کودکان خواهیم پرداخت.
ترس کودک از 6 تا 8 ماهگی آغاز می شود و قبل از یک سالگی طبیعی است اما رفته رفته نوع ترس کودک با سن او تغییر می کند. کودک زیر یک سال از افراد نا آشنا افراد ناآشنا می ترسد و احساس ناراحتی می کند و به مادر می چسبد .
دومین دوره ترس طبیعی، هنگام شروع به راه رفتن کودک است ،در این دوره کودک احساس استقلال می کند و از مادر جدا می شود وهنگام ورود به محیط های تازه و ناشناخته به علت نداشتن تجربه در برخورد با محیط تازه احساس ترس می کند.
محرک های ترسناک مانند صدای جیغ و داد، رعد و برق، هیجانات مثبت و منفی از طرف اطرافیان یا والدین همزمان با حرکت اسباب بازی در کودکان زیر دو سال سبب می شود که کودک شرطی شود و همزمان با حرکت اسباب بازی از آن بترسد. همچنین کودک ممکن است با دیدن ترسیدن سایر بچه های همبازی از آن اسباب بازی، ترس از آن اسباب بازی را از آنان یاد بگیرد.
هنگام استقلال کودک از مادر و راه رفتن او ، ترسیدن هایشان بیشتر می شود و والدینی که نگران ترسیدن کودکانشان هستند، انسان های مضطرب یا وسواسی هستند که به روان شناختی نیاز دارند.
پدر و مادر این بچه ها به جای نگرانی، بهتر است در کنارشان باشند تا بعد از احساس ترس کودک ، او را در آغوش بگیرند و به تدریج کودک را با محرک ترسناک روبرو کنند و به او خوراکی یا اسباب بازی را بدهند.
از علت های مهم ایجاد ترس در کودکان مشکلاتی مانند اضطراب ، ترس از حیوانات، تاریکی و ترس از تنهایی است.
ترس از تاریکی در میان کودکان 7-5 ساله متفاوت بوده و در حال تغییر است ، بیشتر کودکان در این سنین از مرگ می ترسند و سوال هایی درباره مرگ می پرسند. در 7 سالگی و با آغاز دوره دبستان، ترس از مدرسه و پدیده ها و موقعیت های بی خطر در کودکان دیده می شود.
ترس های شدید در کودکان سلامت جسمی و فکری آنها را تهدید می کند و در صورت عدم درمان این ترس ها سبب بروز اختلال های جسمی، فکری و تربیتی در کودک می شوند به طوریکه کودک نمی تواند مناسب از فرصت ها و توانایی هایش استفاده کند. برای درمان و کاهش میزان ترس در کودکان بهتر است نشانه های ترس، علل ایجادکننده و منشاء ترس را بدانیم.
منشاء ترس معقول یا نامعقول کودک را باید در تجارب او جستجو نمود وچنانچه در این بخش از نمناک می خوانید اغلب ترس های کودک از مراحل رشدش تاثیر می پذیرند. مهم ترین علل اساسی ایجاد ترس در کودکان عبارتند از :
1.والدین الگوهای ویژه ای از ترس را به کودکان خود آموزش و منتقل می کنند. (والدین ترسو، کودک ترسو).
2.از علت های ترس کودک از ترس کودک از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان ، تهدید کردن کودک برای برقراری نظم و انضباط در خانه است مثلا هنگام گفتن این جمله:«باید قرصت را بخوری وگرنه می میری» یا «اگر غذا نخوری، می گم دکتر آمپولت بزنه».
3.انتظارات و توقعات نامتناسب و افراطی والدین از کودک
4.از علت های ترس کودکان تجربه ها و خاطرات ناگوار و وحشتناک کودک می باشد
5.از علت های ترس کودکان ویژگی های شخصیتی خود کودک، عوامل زیستی، سرشتی و آمادگی های فطری اولیه و داشتن بدنی آسیب پذیر و نحیف می باشد.
6.رشد ناکافی عاطفی و مغزی کودک از دیگر عوامل ترس در کودک است
7.یکی از عوامل ایجاد ترس در کودک داشتن والدین بیش از حد حمایت کننده، محافظه کار و محتاط می باشد.
8.سخت گیر بودن والدین و اعمال تنبیه های شدید می تواند در کودک ترس ایجاد کند.
9.نداشتن برنامه ریزی قبلی و آماده کردن کودک بیمار برای انجام فرآیند درمان موجب بروز ترس در کودک می شود.
10.یکی از عوامل ایجاد ترس در کودک مواجهه با افراد بیگانه، اشیای جدید، صداهای غیرعادی، ناگهانی و بلند و موقعیت ها و مکان های ناآشنا است.
11.جدایی از مادر، خانه، سایر اعضای خانواده و دوستان از دیگر عوامل ایجاد ترس در کودک است.
12.ترس از نقص عضو و صدمات فیزیکی ناشی از بیماری و ترس از مردن موجب بروز ترس در کودک می شود.
13.ایجاد ترس در کودک به علت پرورش نیافتن کافی قدرت درک کودک در مورد ارتباط زمان و مکان، علت و معلول
14.از عواملی که موجب ترس در کودک می شوند هنگامی است که کودک احساس کند والدین نمی توانند تمام پیشامدهای زندگی را کنترل کنند.
15.تاثیر نامطلوب بعضی فیلم ها، کتاب ها موجب بروز ترس در کودک می شود.
16.ندانسته ها در مورد بیماری و روند درمان موجب بروز ترس در کودک می شود.
17.ترس از گم شدن در مدرسه یا بیمارستان موجب بروز ترس در کودک می شود.
18. دادن پاسخ های اشتباه به سوالات کودک موجب بروز ترس در کودک می شود.
19.ایجاد ترس در کودک به دلیل :نگفتن حقایق به کودک درخصوص مکان هایی مانند مدرسه_بیمارستان که می خواهیم او را ببریم.
هر علتی ممکن است سبب ترس دائمی کودک گردد و این ترس بر بر جسم و روان اواثر نامطلوب و مضر می گذارد و کودک را غمگین می کند به طوری که کودک علائمی مانند :گوشه گیر، خجول، فاقد قدرت تصمیم گیری و وابسته به سایرین از خود بروز می دهند .
در آینده این کودکان نمی توانند پست های حساس شغلی داشته باشند و از آن ترس دارند و همچنین قادر به حل مشکلات زمان حال نمی باشند . مهم ترین علایم ترس کودکان عبارتند از :
1. فرار از موقعیت ترس آور
2. کمک خواستن
3. چنگ زدن بدن
4. خشک شدن دهان
5. جیغ کشیدن
6. لرزش اندام
7. پریدن رنگ صورت
8. تنگی نفس و گرفتگی صدا
9. افزایش ضربان قلب
10. عرق کردن
11. احساس خستگی شدید
12. از دست دادن کنترل ادرار
13. تضعیف قدرت اندیشه و تصمیم گیری
14. لکنت زبان
15. نگاه های غیرطبیعی
16. گوشه گیری، انزواطلبی و کمرویی
17. اختلال خواب
18. اختلال گوارشی
19. شب ادراری
20. خشم و عصبانیت
21. حسادت
22. ناخن جویدن
قبل از آنکه کودک در موقعیت ترسناک قرار بگیرد، او را آگاه کنیم:
1.برای برطرف شدن ترس کودک از رعد و برق در یک روز توفانی کودک را به حیاط یا بالکن ببرید و اگر آسمان برق زد، به او بگویید الان صدای بلندی صدای بلندی می آید که نباید از آن بترسی.
2.هنگامی که کودک به علت بیماری مجبور است در بیمارستان بستری شود و می ترسد، قبل از بردن او به بیمارستان او را پیش از مواجه شدن با این موقعیت آماده کنید تا نترسد.
3.هیچگاه به علت ترس کودک از بیماری و مرگ واقعیت ها را از پنهان نکنید و پاسخ کودک خود را بر اساس سطح درک و اعتقادات مذهبی او بدهید . مطابق با سن و شخصیت کودکتان با او درباره بیماری صحبت کنید واجازه دهید او به بیان احساساتش بپردازد.
4.کودک هنگام روبرو شدن با مرگ یا بیماری شخصی ، احساساتی مانند احساس انکار، ناراحتی، ناامیدی، تقصیر یا ترس را از خود بروز می دهد و او ترس از افتادن این اتفاق برای خود یا افراد وابسته به آن را دارد پس بهتر است اجازه دهید کودک احساس خود را بیان کند و شما به جای انکار احساساتش، به او اطمینان دهید و حمایتش کنید.
5.براساس سن و شخصیت کودک و موقعیت او تصمیم بگیرید که او را به مراسم تشییع جنازه یا تدفین ببرید یا خیر . اعتقاد روانشناسان براین است که حضور کودکان حساس زیر 5 تا 6 سال در مراسم تدفین مناسب نیست.
6.اگر کودک دوست ندارد در مراسماتی مانند ختم یا تشییع شرکت کند ، او را مجبور به شرکت نسازید و به خواست او احترام بگذارید. اما برنامه های مراسم را در قبرستان، مجلس ختم و .. را به کودکتان توضیح دهید و به او بگویید چگونه در این مراسم با چه صحنه هایی روبرو می شوند و چطور عمل می کنند .
ترس کودک خودبه خود برطرف نمی شود و باید با آن مقابله نمود . 2 روش برای برخورد با ترس کودک موثر است :
1. شیوه پیشگیری
2. شیوه کاهش ترس
1.کودک خود را به خاطر ترس هایش مسخره یا تهدید و سرزنش نکنید و از گفتن جملاتی مانند ، تو دیگر بزرگ شدی، یا ببین مگر من می ترسم،پرهیز کنید.
2.کودک برای غلبه بر ترس خود باید به مهر و محبت والدین اطمینان کند و والدین باید در این خصوص هر عمل شجاعانه و کوچک او را تحسین کنند.
3.برای کاهش ترس باید با آن روبرو شد تا محرک های جدید را رفته رفته بتوان با محرک ترسناک جانشین کرد . درباره از بین بردن ترس در کودکان اصول یادگیری، بخصوص اصل خاموشی بسیار پر کاربرد است .
مثلا ، هنگام ترس کودک از گربه ، گربه را به کودک نشان دهید (محرک نامطبوع) و سپس به او مقداری شیرینی (محرک مطبوع) دهید و این کار را چند بار تکرار تا کودک موضوع ترسناک قبلی را فراموش کند.
هنگام مواجهه با کودکی که از تاریکی می ترسد ، ابتدا باید کودک را با تاریکی آشنا کرد و سپس با او بازی پیدا کردن اشیا در تاریکی را انجام می دهیم تا محیط ترسناک برای او جالب گردد و ترسش از بین برود ، برای عادت کردن کودک به تاریکی کم کم میزان تاریکی را افزایش می دهیم.
4.سرمشق دهی می تواند ترس کودک را کاهش دهد مثلا برای کاهش ترس کودک از حیوانات ، بهتر است به او کودکی که از حیوان نمی ترسد نشان دهید و یا برای او نقاشی آن حیوان را بکشید و یا عروسک یا مجسمه آن حیوان را نشان دهید تا ترس او برطرف شود.
5.نقاط مثبت رفتاری – اخلاقی کودکتان را بیابید و برروی آن تمرکز کنید و شهامت کودک خود را بزرگ جلوه دهید و کودک را تشویق نمایید. برای کاهش بخشی از ترس های کودکان می توان از راه نزدیکی تدریجی کودک به موقعیت و منبع ترسناک همزمان با ایجاد همخوانی و محیطی نشاط آور مانند روش اجرای تزریقات را به طریق بازی درمانی همراه با پخش موسیقی شعرهای شاد کودکانه انجام داد تا میزان ترس کودکان از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان کاهش یابد.
6.هنگام مواجهه با ترس شدید کودک و عدم موفقیت هنگام به کارگیری این روش ها بهتر است به روانشناس کودک مراجعه شود تا مشکل کودک حل گردد.
https://www.chetor.com/113663-%D8%AA%D8%B1%D8%B3-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9/
لطفا شکیبا باشید ...