0

نشانه های کودک بی اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس روانشناسی کودک روانشناسی نوجوان نشانه های نداشتن اعتماد به نفس درمان اعتماد به نفس پایین داشتن کودکی فعال و با اعتماد به نفس بالا
ثبت شده 3 سال پیش توسط سیده فاطمه موسوی ویرایش شده در 1400/3/13

می خواهم بدانم که ایا کودکم اعتماد به نفس دارد یا خیر؟نشانه نداشتن اعتماد به نفس در کودکان چیست؟از چه سنی باید نگران این موضوع باشیم؟


1 جواب

0
3 سال پیش توسط: پریسا قلی زاده

۶ رفتار مخربی که اعتماد به نفس کودکان را خدشه‌دار می‌کند

 

اعتماد به نفس کودکان

 ۱

 اشتراک‌گذاریWhatsAppTelegramFacebookLinkedin

ازجمله مهم‌ترین ویژگی‌های والدین موفق توانایی بالا در مهارت‌های فرزندپروری است. کودکانی که والدین‌شان با مهارت‌های فرزندپروری آشنایی دارند، با اعتماد‌به‌نفس‌تر بار می‌آیند. البته اعتماد‌به‌نفس کودکان فقط از رفتارهای والدین ریشه نمی‌گیرد و عوامل دیگری مانند خصوصیات شخصیتیِ خود کودک و تربیت فرهنگی نیز در شکل‌گیری اعتماد به نفس کودکان نقش دارند. در بزرگسالی، کودکانِ با اعتماد‌به‌نفس پایین از فرصت‌های پیشرفت بسیاری، چه در زمینه‌ی زندگی شخصی و چه در زمینه‌ی زندگی شغلی، محروم خواهند شد.

در ادامه، قصد داریم به‌طور خاص روی نقش والدین تمرکز کنیم و به معرفی رفتارهای غلطی بپردازیم که نتیجه‌شان تخریب اعتماد به نفس کودکان است. پس در ادامه با ما همراه باشید تا ۶ مورد از این رفتارهای تربیتی مخرب اعتماد‌به‌نفس را بیشتر بشناسید.

 

حتما بخوانید:

۱. فرصت خطر کردن را از کودک‌تان می‌گیرید

این دنیا پر از خطرها و تهدیدهایی است که والدین را می‌ترساند. معمولا پدرومادرها برای اینکه کودک‌شان را از مواجهه با این خطرها و تهدیدها دور نگه دارند، به مراقبت بیش‌از‌حد و احتیاط افراطی روی می‌آورند. درست است که والدین باید از کودکان‌شان محافظت کنند، اما گاهی این نوع ابراز عشق در قالب مراقبت بیش‌از‌حد می‌تواند مانع یادگیری و رشد فردی کودک شود. نتایج برخی مطالعات انجام‌گرفته در کشورهای اروپایی نشان داده است، کودکانی که برای مثال اجازه‌ی بازی در بیرون از منزل را ندارند، به بزرگسالانی گرفتار ترس یا فوبیا تبدیل می‌شوند. به همین ترتیب، نوجوانانی که فرصت تجربه‌ی شکست عشقی پیدا نمی‌کنند، از لحاظ احساسی به رشد و بلوغ کافی نمی‌رسند و در بزرگسالی قادر به برقراری روابط پایدار نخواهند بود. بنابراین، به والدین هلیکوپتری (والدینی که تمایل به مراقبت بیش‌از‌حد دارند و به‌گونه‌ای افراطی خود را درگیر زندگی فرزندشان می‌کنند) توصیه می‌شود که گاهی با توجه به شرایط، به فرزندشان فرصت خطرکردن بدهند تا کودک ضمن تجربه‌ی زندگی، شجاع‌تر بار بیاید و در بزرگسالی به فردی خودبین و بی‌اعتماد‌به‌نفس تبدیل نشود.

۲. به کودک‌تان فرصت یادگیری حل مشکلات را نمی‌دهید

اعتماد به نفس کودکان - احساس ناتوانی

این‌روزها بسیاری از والدین همه‌چیز را بدون اینکه خودِ بچه هیچ زحمتی بکشد، در اصطلاح برایش راست‌وریست می‌کنند، به‌قدری که بچه حسابی لوس بار می‌آید و چون پدرومادر در همه‌ی مسائل مداخله می‌کنند و به قول خودشان هوای فرزندشان را دارند، کودک از یادگیری برخی مهارت‌های اساسی زندگی باز می‌ماند. اگر قرار باشد که تمامی مشکلات کودک‌تان به دست شما حل شود، آن‌وقت دلبندتان یاد نمی‌گیرد که گاهی هم باید سختی بکشد و راه خودش را از میان دشواری‌های زندگی پیدا کند. درواقع، با این رفتار فرصت استقلال را از کودک‌تان می‌گیرید. این درحالی است که توانایی‌ حل مسئله‌ کودک‌ به پرورش نیاز دارد و درصورتی‌که این فرصت از او گرفته شود، کودک به‌ فردی وابسته و غیرمستقل تبدیل خواهد شد، یعنی فردی که همیشه به کمک دیگران نیاز دارد و به‌عنوان بزرگسال دارای قابلیت‌های ناکافی است.

۳. رویکرد صحیحی در تشویق کودک‌تان ندارید

اعتماد به نفس کودکان - پیروزی

هیچ اشکالی ندارد که کودک‌تان را به‌خاطر موفقیت‌هایش تشویق کنید، البته تشویق اصولی، زیرا تشویق باعث شکل‌گیری این ذهنیت در کودک می‌شود که فردی با توانایی‌های خاص است. اما مطالعات جدید نشان می‌دهد که گاهی تشویق در بعضی از کودکان باعث می‌شود که در پی هر کاری انتظار تشویق داشته باشند و از ارتکاب خطا در قبال والدین و هر کس دیگری بترسند و اگر تشویق نشوند، به توانایی‌های خودشان شک کنند. پس به‌جای اینکه در تشویق رفتارهای پسندیده و انتقاد از رفتارهای نسنجیده‌ی کودک‌تان زیاده‌روی کنید، حد وسط را بگیرید تا مبادا کودک‌تان برای اینکه همیشه برنده باشد یا خودش را برنده نشان بدهد، به هر وسیله‌‌ای مانند تقلب، بزرگ‌نمایی‌، خودستایی یا داستان‌پردازی چنگ بیندازد. چنین کودکی در بزرگسالی از خصیصه‌ی روراستی برخوردار نخواهد بود و چه بسا که توانایی رویارویی با دنیای واقعی را نیز نداشته باشد.

۴. کودک‌تان را صرفا با مشوق‌های مادی به انجام کار درست ترغیب می‌کنید

اعتماد به نفس کودکان - مشوق‌های مادی

بعضی اوقات بچه‌ها طوری رفتار می‌کنند که باعث رنجش والدین‌شان می‌شود. اما لازم نیست که در چنین مواقعی کودک‌تان را با ایجاد احساس گناه و وعده‌ی جایزه وادار به انجام کار درست کنید. در شیوه‌ی تربیتی کودک خود، به‌جای برقراری سیستم پاداش یا تنبیه سعی کنید به کودک‌تان بفهمانید که موفقیت به‌خاطر اراده و رفتار و کردار خوب خودش است؛ نه از جایزه‌ای که در قبال انجام کار درست از شما یا دیگران دریافت می‌کند. گاهی جایزه‌ی سخت‌کوشی تلاش بیشتر است، به این معنی که مثلا جایزه‌ی نمره‌ی خوب همیشه قرار نیست یک هدیه‌ی مادی باشد. در کنار مشوق‌های مادی، به کودک‌تان تجربه‌ی انگیزش درونی را بیاموزید و به او یاد بدهید که انگیزه‌ی تصمیم‌گیری درست را نباید با باج‌گیری عاطفی به‌دست بیاورد. به این ترتیب به فرزندتان کمک می‌کنید تا به فردی قوی تبدیل شود؛ کسی که چالش‌های روزگار بزرگسالی را به‌عنوان فرصتی جهت تقویت اعتمادبه‌نفس می‌بیند و نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف.

۵. اشتباهات‌تان را نمی‌پذیرید و مدام فرزندتان را در مقام مقایسه با دیگران قرار می‌دهید

اعتماد به نفس کودکان - عدم درک متقابل

انسان جایزالخطاست و بالاخره پدرومادرها نیز از این قضیه مستثنی نیستند و کاملا طبیعی است که آنها نیز اشتباهاتی داشته باشند. وقتی کودک‌تان از دوره‌ی کودکی به نوجوانی می‌رسد، دیگر فقط کافی نیست که پدرومادرش باشید، بلکه بیشتر باید به‌عنوان یک دوست به فرزندتان نزدیک شوید. نوجوانان ممکن است تحت تأثیر تصوری که از بزرگسالی در ذهن دارند، رفتارهای نابه‌هنجار یا سرکشانه از خود بروز بدهند. این حالت به‌ویژه اگر به فرزندتان فرصت اینکه خودش باشد را نداده باشید یا او را دائما با دیگر هم‌سالانش مقایسه کنید، وخیم‌تر خواهد شد. درعوض، بپذیرید که هر بچه‌ای منحصربه‌فرد است و نیاز دارد که درکش کنید و به او اجازه بدهید که در همان چهارچوب شخصی خودش عمل کند. نوجوانان سالم‌تر کسانی هستند که در تلاشند تا مستقل باشند و سعی می‌کنند که در انجام کارها از والدین‌شان کمک نگیرند. البته نه اینکه فرزندتان را رها کنید تا هر کاری دلش خواست بکند، بلکه باید در عین اینکه به او آزادی عمل می‌دهید، از تجارب خودتان نیز برایش بگویید. با فرزندتان درمورد اشتباهاتی که در نوجوانی مرتکب شدید و عواقبی که این اشتباهات برای‌تان در پی داشتند، حرف بزنید. به‌ویژه اگر می‌بینید که فرزندتان درگیر تجربه‌ی مشابهی است، می‌توانید با به‌اشتراک گذاشتن تجارب‌تان به او کمک کنید. فرزندتان با مشاهده‌ی این طرز رفتار احساس خواهد کرد که به او به‌عنوان یک فرد بالغ و فهیم ارزش و احترام می‌گذارید. رفتارتان نباید طوری باشد که فرزندتان احساس کند فردی ناتوان است و احتمالا از پسِ هیچ کاری برنخواهد آمد، بلکه طوری با فرزندتان رفتار کنید که در جهت توانمندتر شدن پیش برود.

۶. حرف و عمل‌تان یکی نیست

اعتماد به نفس کودکان - الگوی نامناسب

والدینی هستند که فرزندان‌شان را درمورد رفتار و کردار درست نصیحت می‌کنند، اما خودشان به خلاف چیزی که می‌گویند عمل می‌کنند. حواس‌تان باشد که همیشه حرف و عمل‌تان یکی باشد. با اذعان به نقاط ضعف خود به کودک‌تان نشان بدهید که منش مهم‌تر از شخصیت است. به این ترتیب، کودک‌تان نیز یاد می‌گیرد که به نقاط ضعف خود اذعان داشته باشد و به فردی فروتن، معتمد و مسئولیت‌پذیر تبدیل شود. لازم است فرزندتان یاد بگیرد که در این دنیای پرحیله خودش باشد و از اخلاقیات دور نشود. الگوی او باشید و نشانش بدهید که اگر انسانی قوی و دور از خودپرستی باشد، اگر با مردم خوب رفتار کند و همیشه پای حرف و عملش بایستد، پاداشش را از زندگی خواهد گرفت.

 اعتماد به نفس پایین یا اعتماد به نفس بالا، مانند سایر ویژگی‌های شخصیتی کودکان، دارای نشانه‌های مختلفی است. با شناخت این نشانه‌ها، می‌توانید میزان اعتماد به نفس کودک دلبندتان را تشخیص داده و در راستای بهبود یا تقویت آن اقدام کنید.

 در این بخش تعدادی از نشانه های کودکانی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند، ارایه شده است. هر چه کودک نشانه های بیشتری داشته باشد و شدت این نشانه ها بیشتر باشد، اعتماد به نفس او پایین تر است. این نشانه ها عبارتند از:

*  کودک خود را حقیر و بی‌ارزش می‌داند.
* از انجام کارهای جدید اجتناب می‌کند.
* آرزو دارد که فرد دیگری باشد.
* تصمیم گیری برایش دشوار است.
*   به آینده امیدوار نیست.
*  به بچه‌های کوچک‌تر از خود تمایل به زورگویی دارد.
*  در برابر همسالانش احساس ضعف می‌کند.
*  تحت سلطه همسالان خود است.
*  درباره خودش اطلاعات کمی به دیگران می‌دهد.
* گوشه‌گیر است و در مهمانی ها و مجالس شرکت نمی‌کند.
*  درباره همسالانش به ویژه کسانی که از او برتر هستند، بدگویی می‌کند.
*  در رویایی با شرایط جدید مضطرب می‌شود.
*  در مدرسه و کلاس درس، کم حرف می‌زند.
*  نیاز دارد که به او توجه کنند.
*  از شکست می‌ترسد.
*  در دوست‌یابی و حفظ دوستانش مشکل دارد.
*  نیاز شدیدی به تشویق و جلب توجه دیگران دارد.

 نشانه‌های کودک دارای اعتماد به نفس بالا
در این بخش تعدادی از نشانه‌های کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، ارایه شده است. هر چه کودک نشانه های بیشتری داشته باشد و شدت نشانه ها در او بیشتر باشد، اعتماد به نفس او بالاتر است. این نشانه عبارتند از:

*  کودک برای خود ارزش و احترام قایل است.
*  با دیگران به خوبی ارتباط برقرار می‌‌کند.
*   به توانایی های خود اعتماد دارد.
*  انتقاد را بدون احساس خشم و گرفتن حالت تدافعی می‌پذیرد.
*  تجارب جدید را می‌پذیرد.
*  توانایی تحمل شکست را دارد.
*  می‌تواند احساساتش را ابراز کند.
*  می‌تواند نظرش را برای دیگران بیان کند.
*   در موقعیت‌های اجتماعی احساس راحتی و شادی می‌کند.
*   در موقعیت‌های اجتماعی شرکت می‌کند.

علائم پایین بودن عزت نفس در کودکان

 

 

 

عزت نفس  کودک به خودی خود کم یا زیاد نیست و شبیه ابر لایه لایه ای است که روزانه تغییر شکل و شدت می دهد و با خلق و خوی هر کودک و میزان آگاهی وی نسبت به محیط زندگی اش و نیز طرز فکر مردم اطراف او فرق می کند.

زندگی های روزمره کودکان پر از موفقیت و شکست است . زمانی که در امتحان دیکته موفق می شوند بی نظیرند، اما اگر فراموش کنند تکلیف علوم خود را بنویسند ، سرزنش می شوند و صدها نمونه دیگر، چون کودکان به ندرت می توانند بین مسائل جزئی و مهم به ندرت تفاوت قائل شوند و موفقیت های بزرگتر نمی توانند شکست های کم اهمیتشان را جبران کنند.

عزت نفس شامل احساسات ، باورها و آرزوهای پیچیده کودک براساس مهارت های در حال تغییر وی در تأثیر متقابل و نفوذ به دنیای اطرافش است.

چون عزت نفس بسیار پیچیده، و ارزیابی آن بسیار پردردسر و دشوار است، در زیر فهرستی در مورد علائم امکان پایین بودن عزت نفس در کودکان ارائه شده است. این علائم به والدین می آموزد که اگر کودکی عزت نفس اندک داشته باشد، چگونه رفتار می کند و چه طرز فکری خواهد داشت.

کودکی که عزت نفس اندکی دارد در خانه چنین رفتارهایی از خود بروز می دهد:

 

1 - آرزو دارد کس دیگری باشد.

کودکی که دائم دوست دارد شخص دیگری باشد، معمولاً بیش از حد خیال پرداز است و آرزو دارد که کوچک تر شده و از مسئولیت های بزرگسالی خلاصی یابد.

 

2 - احساس بی ارزش بودن می کند.

این احساس زمانی به وجود می آید که کودک نسبت به جلب توجه دیگران امید کمی به خود دارد، در نتیجه به ندرت در جستجوی توجه دیگران است.

 

 

 

3 - اغلب به هنگام برخورد با وظایفِ مشکل یا جدید، گریه می کند.

بعضی از کودکان هنگام روبه رو شدن با وظایف دشوار، صبور نیستند و دائم مضطرب اند که چگونه آنها را انجام دهند و به همین دلیل به شدت اشک می ریزند .

 

4 - از خود به طور منفی یاد می کند .

کودکان در هنگام صحبت در مورد توانایی هایشان غلو می کنند و اکثر والدین به شنیدن این حرف ها عادت دارند اما کودکی که عرت نفس اندکی دارد ممکن است بگوید که از خودش بیزار است یا ای کاش مرده بود.

بیشتر کودکان آنقدر از نظر انرژی اشباع شده اند که به نظر می آید در حال انفجارند . اما کودکی که احساس درماندگی می کند، نشانه ای از تلاش در او دیده نمی شود .

 

6 - نمی تواند ابهام را تحمل کند .

وقتی که کودکی به قوت تشخیص خود اعتمادی ندارد می خواهد که هر چیزی را برایش چندین و چندبار توضیح دهند. اگر موضوعی به اندازه کافی واضح نباشد، باور نمی کند که بتواند آن را درک کند و نگران پیامدهای سوء تعبیر خود می شود .

 

7 - خود ویرانگر است .

بعضی از کودکان از خود بیزارند و حتی ممکن است به خودشان آسیب برسانند و این کار را معمولاً با گاز گرفتن یا خراشیدن خود شروع می کنند.

 

 

 

8 - از نظر ظاهر، سر و وضع مرتبی ندارد.

البته این مسئله در مورد کودکانی که مسائل زیادی برای فکر کردن دارند رایج است، اما می تواند علامتی باشد نسبت به اینکه کودک از فکر کردن و توجه به ظاهر خود لذتی نمی برد .

 

9 - تصمیم گیری برایش مشکل است .

این علامت دیگری است که نشان می دهد کودک به قوه تشخیص خود ایمان ندارد و نگران پیامد انتخابش است و در تصمیم گیری مشکل پیدا می کند .

 

10 - نسبت به آینده اش بدبین است .

وقتی که کودکتان با بیحوصلگی و ناامیدی از آینده اش سخن می گوید باید نگران شوید. بعضی از کودکان چون آینده شان را چندان پربار نمی بینند، اهمیتی نمی دهند که بعدها چه اتفاقی بیفتد.

 

کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد در بین کودکان دیگر بعضی از رفتارهای زیر را از خود نشان می دهد :

 

 

11 - به کودکان کوچکتر و ضعیف تر از خود زور می گوید.

کودکی که احساس ضعف می کند و به سبب عدم اعتماد به نفس ناامید است، سعی می کند با ترساندن بچه های دیگر، مخصوصا آنهایی که ترسو هستند، احساس قدرت کند یا لااقل بدین ترتیب شخص دیگری را در ترس خود شریک کند.

 

12 - ستیزه جواست.

معمولاً بعضی از دوستان هم سن وسال گاهی نسبت به یکدیگر پرخاشگرند، اما اگر کودکی به طور دائمی پرخاشگری داشته باشد نگران کننده است، چون او بدین طریق نشان می دهد که از هم سن وسال هایش به طور کلی بیزار است. کودکی که به طور کلی دیگر کودکان را از خود می راند احتمالاً می ترسد که دیگران او را نپذیرند .

 

13 - در برخورد با بزرگسالان قوی تر یا همسن و سال های تازه وارد، اعتماد به نفس ندارد .

کمرویی در کودکان رایج است و به طبیعتی که با آنان متولد می شوند ارتباط دارد، ولی اگر کودکی با دیدن هر غریبه ای یخ می زند، نشان دهنده این است که می ترسد اشخاص تازه وارد او را بد یا نالایق تصور کنند .

 

14 - درک دیدگاه های دیگران برایش مشکل است.

روی هم رفته کودکان، تفکرات و احساسات دیگران را سریع درک می کنند، اما اگر کودکی معتقد باشد که نمی تواند دیگران را بفهمد یا در این زمینه تلاش کمی کند، توانایی درک سریع او تحلیل می رود و اگر عزت نفس کودک اندک باشد دیگر برای درک احساسات دیگران تلاش نمی کند.

 

 

 

15 - بیش از حد به عقاید افراد مقتدر یا هم سن و سال های با اقتدار تکیه می کند .

کودکی که به خود اعتمادی ندارد با قادر به ابتکار نیست، پیرو عقاید اشخاصی است که با اعتماد به نفس اند.

 

16 - معلومات عمومی کمی دارد

کودکی که عزت نفس اندکی دارد، فکر می کند که نسبت به دیگران از جذابیت کمتری برخوردار است و به این سبب، افکار خود را ابراز نمی کند و بر این باور است که عقاید و احساساتش برای دیگران اهمیتی ندارد و کسی علاقه مند به شنیدن آنها نیست .

 

17 - نقش رهبری را نمی پذیرد.

کودکانی که عزت نفس اندکی دارند، اغلب معتقدند که در سازمان دهی دیگران و یا تصمیم گیری ناتوان اند.

 

18 - به ندرت داوطلب می شود .

کودکی که احساس می کند بعید است کاری را کامل یا به طور رضایت بخش انجام دهد، در هیچ کاری شرکت نمی کند .

 

19 - اغلب از اجتماع دوری می کند.

کودکی که عزت نفس اندکی دارد، نمی داند که چگونه توجه دیگران را به خود جلب کند و این توجه را حفظ کند. به همین علت از کودکان دیگر دوری می کند و زمانی هم که تلاش می کند وارد گروهی شود، بسیار ناشیانه عمل می کند و تلاشش بی فایده می ماند .

 

20 - هم سالانش به ندرت او را انتخاب می کنند .

کودکی که به ندرت داوطلب می شود و از تفکرات و احساساتش کمتر سخن می گوید و عقایدش را ابراز نمی کند، در بازی و کارهای مشارکتی به ندرت انتخاب می شود. او از بودن با دیگران هرگز لذتی نمی برد و به ندرت می تواند بر فکر گروه تأثیر بگذارد و بدین ترتیب عدم اعتماد به نفسش شدت می یابد.

 

21 - دم دمی مزاج است.

وقتی کودکی به قوه تشخیص خود اعتماد ندارد، کفّ نفس مناسب را از دست داده و رفتار متناقضی از خود نشان می دهد، مثلاً در زمین بازی خیلی ساکت است اما وقتی در کلاس است با سر و صدا کردن توجه معلم را به خود جلب می کند چرا که می داند می تواند این کار را انجام دهد.

 

22 - مطیع است.

هنگامی که کودکی نسبت به ارزش خود بی اطلاع است، به راحتی تسلیم هوس ها و دستورات دیگران می شود.

 

23 - با پز دادن، توجه ها را به سمت خود جلب می کند .

از آنجا که عزت نفس ِ اندک، انواع بسیار متفاوتی دارد، مسلماً به طور متناقضی نیز بروز می کند. بعضی از کودکان فکر می کنند بی ارزشند و از خود چیزی ندارند که اظهار نمایند، آن گاه در تلاش اند که با پز دادن توجه دیگران را به خود جلب کنند.

 

24 - به ندرت می خندد یا لبخند می زند.

 

هدف از تنظیم این فهرست به صدا در آوردن زنگ خطر به گونه ای نیست که والدین را نگران کند بلکه مقصود هوشیار کردن آنها نسبت به رفتار کودکان شان است.

 

25 -از هم سن و سال های خودش با اهانت یاد می کند .

کودکی که نمی تواند تأیید دیگران را به دست آورد برای این که رنج خود را کاهش دهد، دیگران را سرزنش می کند. مثلاً می گوید فلان کودک بی ادب و کثیف است، یا نق می زند، یا احمق واقعی یا کودن است.

 

26 - تابع امیال آنی خود است .

کودکی که به خود ا عتماد ندارد، بی اندازه نگران است که نتواند کاری را به خوبی انجام دهد و اغلب بدون فکر عمل می کند.

 

27 - حواسش زود پرت می شود و زمان قدرت تمرکزش کوتاه است.

این ویژگی از آنجا ناشی می شود که کودک فکر می کند نمی تواند کار دشواری را انجام دهد و به محض این که به قسمت دشوار کار می رسد توجه و تمرکز او از بین می رود. اگر مطلبی را که می خواند زود درک نکند، یا به سرعت نتواند مسئله ریاضی را حل کند دچار حواس پرتی می شود.

 

28 - در محیط های جدید و ناآشنا دچار اضطراب شدیدی می شود .

بعضی از کودکان که از عزت نفس اندکی برخوردارند در محیط های آشنا خوب عمل می کنند، چون احساس می کنند کسی از آنها کاری خارج از توانشان نمی خواهد، اما وقتی که محیط تغییر می کند بی اندازه نگران می شوند و می ترسند که انجام دادن کارهای متفاوتی را از آنها بخواهند .

 

29- انگیزه تلاش را از دست می دهد.

وقتی کودکی فکر می کند که هرگز موفق نمی شود، دلیلی برای تلاش کردن نمی یابد و تصور می کند که باز در نهایت بیچاره و درمانده است .

 

30 - به طور کلی پشتکارش را از دست می دهد.

هر کسی که فکر کند شانس نسبتاً خوبی دارد، می تواند کاری را تا آخر ادامه دهد اما کسانی که عزت نفس اندکی دارند این احتمال را می دهند که در کارشان شکست خواهند خورد .

 

31 - از الگوهای فکری ثابتی پیروی می کند.

کودکی که به خود اعتماد ندارد فکر می کند که نمی تواند واکنش های دیگران را درک کند، بنابراین گرفتار یک سری الگوهای فکری ثابت می شود از قبیل : من باید خوب و آرام باشم و مثلاً حتی اگر معلم در تلاش باشد که بچه ها را تشویق کند نمایشی بازی کنند او واکنشی از خود بروز نمی دهد .

 

32 – توانایی هایش را بی اندازه دست کم می گیرد یا در باره شان غلو می کند.

بعضی مواقع کودکی که دارای عزت نفس اندکی است درباره توانایی هایش غلو می کند که این عمل حالت تدافعی رایجی است. او قادر به روبه رو شدن با توانایی های واقعی اش نیست پس به دنیایی تخیلی قدم می گذارد و بدین ترتیب احساس بی کفایتی اش را جبران می کند .

 

33 - موفقیت را در نتیجه تأثیر چیزی خارج از وجود خود می داند .

مثلاً اگر امتحانی را خوب دهد یا در مسابقه ای برنده شود، دلیل موفقیتش را آسان بودن امتحان یا خوش شانسی می داند.

 

34 - شکست را در نتیجه تأثیر عمل شخص خود می داند .

کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد، شکست را نتیجه مستقیم بی استعدادی و بی ذکاوتی خود می داند و معتقد است درس را نمی فهمد یا احمق است.

 

35 - هر نوع شکست، حتی شکست جزئی را مهم تلقی می کند .

 

36 - مستقل کارکردن برایش دشوار است.

کودک با عزت نفس اندک، چون ابتکار عمل ندارد به هم سن و سال های مستبد یا کودکان توانای بزرگ تر از خود متکی می شود و دوست دارد که دیگران به او بگویند چه کاری انجام دهد.

 

38 - کم سؤال می کند.

با این که در جستجوی دیگران است احتمال دارد در بعضی مواقع بسیار کم سئوال کند، چون می ترسد دیگران به حماقتش پی ببرند .

منبع : مقاله اعتماد به نفس کدام کودک پایین است

نویسنده: تری ابتر، ترجمه: نادیا زکالوند

 

 


منبع:ravvan.com

loader

لطفا شکیبا باشید ...