من افسردگی دارم و میخواهم بدانم چ مدت طول میکشد تا حالم خوب شود لطفا ب من کمک کنید
طول درمان افسردگی | تا کی باید درمان را ادامه دهیم؟
افزایش طول دوره درمان افسردگی گاه بسیاری افراد را از ادامهی آن باز میدارد. برخی نیز اصلا به دنبال درمان نرفته و باور دارند تنها برای مقابله با علائم افسردگی نیاز به زمان دارند. این در حالی است که اختلال افسردگی از پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک بیماری مادام العمر برخوردار است. افسردگی تنها خلق فرد را تحت تأثیر قرار نمی دهد، به دنبال افسردگی در عملکرد اجتماعی، شغلی و تحصیلی افت شدیدی رخ خواهد داد. شاید سرعت این افت به قدری باشد که کسی متوجه آن نشود. در واقع در چنین شرایطی فرد به بیماری مبتلاست که به صورت پنهان زندگی او را تخریب میکند. معمولا زمانی که نشانههای شدید افسردگی بهبود مییابد، بیمار پیش از اتمام طول درمان از درمان خارج میشود. در ادامه بیشتر درباره طول درمان افسردگی صحبت خواهیم کرد.
قبل از پرداختن به علائم و نشانه های افسردگی بهتر است بدانید این اختلال از کجا سرچشمه می گیرد. واقعیت این است که نمی توان دلیل مشخصی را برای این اختلال در نظر گرفت، لذا دلایل متعددی می تواند موجب ظهور این اختلال شوند. حتی در برخی مراجعین علائم افسردگی بدون دلیل مشخصی ایجاد می شود.
برخی از روانشناشان علت بروز افسردگی را فعل و انفعالات شیمی مغز می دانند. از این جهت می توان افسردگی های بی دلیل را با این رویکرد توجیه کرد. این تغیرات شیمی مغز می تواند از والدین به ارث برده شوند و در واقع خبر از یک اختلال ارثی باشند.
بنابراین صرف وجود رخدادی خاص در زندگی نمی تواند علت افسردگی را توجیه کند. این نکته در برخی اختلللات که افسردگی در آن ها نشانه غالب است، مثل اسکسزوفرنی و یا اختلال دو قطبی مشهود است.
نوع درمان چه تاثیری بر طول درمان افسردگی دارد؟
ممکن است بدون آن که درمانی دریافت کرده باشید، پس از مدتی نشانههای افسردگی از بین برود. با این حال توجه داشته باشید که به احتمال خیلی زیاد، بازگشت یا عود افسردگی را تجربه خواهید کرد. با این تفاوت که در مرحله عود، علائم و مدت زمان افسردگی با شدت بیشتری تجربه میشود.
خطر عود برای افرادی که درمان را نیمه کاره رها میکنند نیز وجود دارد. زمانی که افسردگی بدون درمان رها میشود، طول درمان نیز افزایش پیدا میکند؛ پس آسیب و افت بیشتری خواهید داشت.
کاندیدهای مناسب برای درمان افسردگی
افراد افسردهای که علائم باقی مانده افسردگی را نشان میدهند، همزمان دچار بیماریهایی هستند. کسانی که عوامل استرس زای زیادی در زندگیشان وجود دارد از خدمات درمانی بیشترین بهره را میتوانند بگیرند. پیگیری و درمانهای نگهدارنده برای بیمارانی که دورههای تکرار شونده افسردگی را تجربه میکنند طراحی شده است.
طول درمان افسردگی چه مدت است؟
در ابتدا بیمار درمان دارویی دریافت میکند به محض اینکه به یک داروی ضد افسردگی پاسخ مثبت نشان دهد یعنی علائم افسردگی کاهش یابد، دوره حاد افسردگی فروکش کرده و عملکرد کلی فرد بهبود پیدا میکند. ادامه درمان افسردگی به صورت روان درمانی، به منظور جلوگیری از عود افسردگی است. روان درمانی معمولا تا 6-4 ماه بعد از دوره حاد افسردگی ادامه پیدا میکند.
درمان نگهدارنده در افسردگی چیست؟
درمان نگهدارنده در افسردگی، برای جلوگیری از بازگشت افسردگی است. بازگشت افسردگی به این معناست که پس از یک دوره بهبودی کامل از افسردگی، دوباره افسردگی بازگردد. طول بازه درمان نگهدارنده بین 24-6 ماه است. البته در مورد برخی بیماران خاص شاید لازم باشد درمان نگهدارنده به صورت جلسات نامحدود مشاوره افسردگی ادامه داشته باشد. مشاوره افسردگی در درمان این بیماری ضرورت بسیاری دارد. چرا که بسیاری از افراد اغلب در طول درمان خودسرانه بارها شکست میخورند و در نتیجه امید خود را از دست میدهند. مشاور روانشناس با استفاده از روشهای اصولی و متناسب با شدت و نوع بیماری درمانها مناسب را ارائه میدهد.
درمان نگهدارنده افسردگی برای چه افرادی توصیه می شود؟
متغیرهای تعیین کننده اصلی برای دریافت درمان نگهدارنده طولانی مدت، به تعداد دورههای افسردگی و فراوانی عودها بستگی دارد. افرادی که دو دوره افسردگی را در چندین سال تجربه کردن یا در طول زندگی سه دوره افسردگی را تجربه کردهاند، بهتر است از مزایای درمان پیشگیرانه بلند مدت بهره مند شوند.
همچنین افرادی که تحت استرسهای شدید مانند فشارهای شغلی و وضعیت اقتصادی، دعوا و مشاجرههای خانوادگی، بیماریهای مزمن، از دست دادن عزیزان و... قرار دارند؛ میتوانند از درمانهای بلند مدت که به منظور حمایت از فرد برای سازگاری بیشتر با شرایط و توانایی تنظیم هیجان برای بهبود حل مسائل زندگی است، بهره ببرند. افرادی که سابقه ابتلا به افسردگی فصلی را دارند، نیز باید درمان افسردگی را بلند مدت پیگیری کنند.
مشکلاتی که در طول دوره درمان افسردگی اتفاق میافتد
صحبت کردن شما با مشاور و بیان درد و رنجهایتان، در شما احساس تنها نبودن و شنیده شدن ایجاد میکند اما در طول جلسات درمانی ممکن است خاطرات و وقایع ناخوشایند و تلخی را به یاد بیاورید که برایتان عذابآورتر باشند. گفتگو در مورد احساسات منفی، ممکن است منجر به افزایش آنها شود. البته این مشکل در مورد تمامی افراد صدق نمیکند و برخی دیگر با بیان مشکلاتشان احساس سبکی میکنند. این موضوع به نوع نگرش شما و شدت افسردگی بستگی دارد در صورتی که با بیان احساساتتان حالتان بدتر میشود، بهتر است این موضوع را با مشاور خود در میان بگذارید اما در هر صورت از درمان دست نکشید مطمئنا روشهای دیگری نیز برای سبک شدن از افکار و وقایع گذشته و درمان افسردگی وجود دارد. یکی از همین راهحلها نوشتن به جای صحبت کردن است.
برای درمان افسردگی چهار روش اصلی وجود دارد: روان درمانی، داروهای ضد افسردگی، نورومدولاسیون و تغییر سبک زندگی که هر کدام به جنبههای مختلف این اختلال میپردازد. افسردگی شدید و مزمن به ترکیب دارو و درمان شناختی رفتاری بهتر جواب میدهد. نشانههایی نظیر کاهش کجخلقی، افزایش انرژی، پریشانی کمتر، عادی بودن اشتها، افزایش توانایی تمرکز، بازگشت میل جنسی و داشتن حس بهتر نسبت به خود حاکی از واکنش مثبت افسردگی به درمان است.
افسردگی مقاوم به درمان یعنی چه ؟
درصورتیکه برای بیمار دارو تجویز شود، پزشک طی ویزیتهای منظم میزان تاثیر دارو را از طریق ارزیابی شدت علائم مورد بررسی قرار میدهد. اگر علائم تا ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده باشد، یعنی افسردگی به دارو واکنش مثبت نشان داده است. اما این واکنش کافی نیست.
حتی علائم خفیف نیز اثرات زیانبار روی مغز میگذارد و نه تنها احتمال عود افسردگی را بالا میبرد، بلکه در واقع بروز آن را تسریع میبخشد. اگر افسردگی نسبت به چند دارو، که به تنهایی یا در کنار سایر داروها مصرف میشود، واکنش نشان ندهد یا عوارضی در پی داشته باشد که غیر قابل تحمل است، میگوییم افسردگی نسبت به درمان مقاوم است.
برای رفع افسردگی مقاوم به درمان و رفع افسردگی شدید باید حتما به پزشک مراجعه کرد. پزشک به شما میگوید که برای درمان افسردگی چه باید کرد و بهترین درمان افسردگی و اضطراب برای شما کدام است.
آمارها نشان میدهد …
افسردگی در میان شایعترین مشکلات روانپزشکی قرار دارد. نرخ شیوع ۱ ساله برای افسردگی اساسی، ۶٫۷% است که معنایش آن است که در طول یک سال حدود ۷ درصد از جمعیت به افسردگی مبتلا هستند. مسلماً این میزان برای طول عمر افراد بسیار بیشتر است.
تا قبل از نوجوانی، دختران و پسران به میزان برابری به افسردگی دچار میشوند؛ ولی پس از نوجوانی زنان همواره دو برابر بیش از مردان افسردگی را تجربه میکنند.
افسردگی اساسی بدون درمان بین ۴ ماه تا یکسال طول میکشد. اکثر افراد (۶۵ تا۷۰ درصد) در ظرف یکسال بهبود مییابند، ولی تعدادی نیز در طول یکسال بهبود نمییابند و گروهی نیز حتی پس از گذشت پنج سال بهبود حاصل نمیکنند.
مشخصه افسردگی، عود و بازگشت بیماری است. بین ۵۰ تا ۸۵ درصد بیماران افسرده، دورههای متوالی افسردگی را تجربه میکنند. با هر دوره افسردگی، ریسک دورههای آتی افسردگی افزایش یافته و مدت زمان بین دو دوره کاهش مییابد.
توسط الناز طرزمنی منتشر شده در آبان 1397 آخرین بهروزرسانی بهمن 1397زمان مطالعه: ۵ دقیقه
اشتراکگذاریWhatsAppTelegramFacebookLinkedin
منظور از افسردگی یا اختلال افسردگی عمده، اختلال در حالات رفتاری است. افسردگی فراتر از حس ناراحتی و دلگرفتگی است؛ بیماری افسردگی به دلیل نامتعادلبودن برخی مواد شیمیایی در مغز بروز پیدا میکند. برای تأیید ابتلای فرد به بیماری افسردگی، باید دستکم ۵ نشانهی افسردگی روزی یکبار و بهمدت ۲ هفته در او دیده شود. افسردگی ممکن است چند هفته، ماه یا حتی چند سال طول بکشد. در این مقاله در مورد اپیزودها و طول درمان افسردگی و اینکه بهطورکلی افسردگی چه مدت طول میکشد صحبت خواهیم کرد و در ادامه با علل افسردگی تکرار شونده و ۵ روش درمان افسردگی آشنا خواهیم شد.
افسردگی میتواند بهشدت بازگشتپذیر باشد. دستکم نیمی از افرادی که یک دورهی افسردگی را پشت سر گذاشتهاند، در طول زندگی دوباره دچار افسردگی میشوند. اینکه افسردگی چه مدت طول می کشد، به سبک زندگی و برخورداری از درمان مناسب بستگی دارد. بسته به این عوامل افسردگی ممکن است چند هفته، ماه یا حتی چند سال طول بکشد.
بیماری افسردگی بهطور دورهای شدت میگیرد، مانند عود دورهای ام اس یا رماتیسم مفصلی. اپیزود یا دوره، زمانی شناسایی میشود که فرد بهمدت دستکم ۲ هفته دارای علائم افسردگی باشد. از این رو، طول دورهی افسردگی ممکن است متفاوت باشد. درحالیکه افسردگی برخی افراد تکدورهای است، بسیاری از مبتلایان به افسردگی دورههای تکرارشوندهی افسردگی را پشت سر میگذارند. به همین دلیل درمان مناسب خیلی مهم است.
بیتوجهی به دریافت درمان، ممکن است به تشدید تدریجی بیماری و تأثیر منفی چشمگیر بر زندگی، خودآزاری یا خودکشی بینجامد.
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است بهطور موقت یا کامل درمان شود و دیگر نشانههای افسردگی را نداشته باشد. برمبنای پژوهشها، فاکتورهای افزایشدهندهی احتمال ابتلا به دورههای افسردگی تکرارشونده عبارتند از:
اگر احتمال ابتلا به افسردگی تکرارشونده در فرد بالا باشد، میتواند با درمان مناسب، نشانههای افسردگی را مدیریت و احتمال تکرار را به کمترین حد برساند.
درمان افسردگی امکانپذیر است؛ هرچه زودتر درمان آغاز شود، مؤثرتر خواهد بود. حفظ و ادامهی درمان در پیشگیری از بازگشت بیماری در افرادی که افسردگی تکرارشونده را پشت سر گذاشتهاند، مؤثر است.
روش درمان افسردگی برای افراد مختلف، متفاوت است. ویژگیهای فردی، نشانهها و موقعیت فرد در انتخاب روش درمان نقش دارند. معمولا ترکیبی از روشهای درمانی، بیشترین اثرگذاری را دارد اما هر فرد ممکن است به روش درمانی متفاوتی پاسخ دهد. روشهای درمان شامل دارو درمانی، روان درمانی، بستریشدن و شوکدرمانی است.
انواع گوناگون داروهای ضد افسردگی وجود دارند که در افراد مختلف، تأثیر متفاوتی بهجا میگذارند. هر دارویی روی هر فردی اثرگذار نیست؛ شاید لازم باشد بیمار چند داروی مختلف را آزمایش کند تا بهترین دارو برای او شناسایی شود.
انواع داروهای ضدافسردگی عبارتند از:
اگر دارویی اثرگذار نبود، پزشک داروی جدیدی تجویز میکند؛ تازمانیکه داروی مناسب شناسایی شود. بسته به موقعیت بیمار و مانند داروهای ضد اضطراب، گاهی ممکن است ترکیبی از داروها مؤثر باشند.
منظور از رواندرمانی معمولا «صحبتکردن» با پزشک یا رواندرمانگر است. افراد بسیاری به دلایل گوناگون به رواندرمانگر مراجعه میکنند، حتی اگر افسرده نباشند. صحبتکردن دربارهی مشکلات با فرد متخصص و آموزشدیده در زمینهی سلامت روانی، میتواند بسیار سودمند و راهگشا باشد.
رواندرمانی انواع گوناکونی دارد، ازجمله رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) و رفتار درمانی شناختی (CBT).
رواندرمانی میتواند در موارد زیر راهگشا باشد:
رواندرمانی متناسب با هر شخص و مختص او تعریف میشود؛ با صحبت دربارهی اهداف و انتظاراتتان، درمانگر میتواند به شما کمک کند با افسردگی بهتر کنار بیایید.
در موارد زیر ممکن است بستریشدن بیمار ضروری باشد:
در طول دورهی بستری، بر مصرف داروها نظارت میشود، ممکن است داروهای بیمار تغییر کند و همچنین درمان فردی یا گروهی لازم باشد. این کارها با هدف ارائهی حمایت و درمان مؤثر برای بیمار، تازمانیکه افسردگی فروکش کند، انجام میشوند.
شوکدرمانی، درمان رایجی نیست و برای همه هم مناسب نیست. اما میتواند در افراد مقاوم به درمان و موارد افسردگی شدید بازگشتپذیر، مؤثر باشد.
در این روش درمانی، با استفاده از جریان الکتریسته به بیمار در حالت بیهوشی شوک وارد میکنند. معمولا شوکدرمانی وقتی توصیه میشود که درمانهای دیگر بیاثر باشند. شوکدرمانی آخرین گزینهی درمانی است زیرا با عوارض جانبی شدیدی مانند ازدستدادن حافظه همراه است.
هرچند درمان خانگی ویژهای برای افسردگی وجود ندارد، فرد میتواند با انجام برخی کارها بهتر از خودش مراقبت کند. برخی از این اقدامات عبارتاند از:
افسردگی بیماری جدی و بغرنجی است. بیشتر افرادی که دچار افسردگی هستند، در طول زندگی دورههای تکرارشوندهی افسردگی را پشت سر میگذارند. اما این به هیچ وجه بهمعنی ناامیدی از درمان نیست.
روشهای گوناگونی برای کاهش نشانهها و درمان افسردگی و همچنین کاهش احتمال بازگشت دورهها، وجود دارد. همچنین ابزار گوناگونی وجود دارند که به فرد کمک میکنند بهتر با دورههای افسردگی کنار بیاید. بهیاد بسپارید که هرچند افسردگی بیماریای مزمن است اما میتوان آن را مدیریت کرد.
افزایش طول دوره درمان افسردگی گاه بسیاری افراد را از ادامهی آن باز میدارد. برخی نیز اصلا به دنبال درمان نرفته و باور دارند تنها برای مقابله با علائم افسردگی نیاز به زمان دارند. این در حالی است که اختلال افسردگی از پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک بیماری مادام العمر برخوردار است. افسردگی تنها خلق فرد را تحت تأثیر قرار نمی دهد، به دنبال افسردگی در عملکرد اجتماعی، شغلی و تحصیلی افت شدیدی رخ خواهد داد. شاید سرعت این افت به قدری باشد که کسی متوجه آن نشود. در واقع در چنین شرایطی فرد به بیماری مبتلاست که به صورت پنهان زندگی او را تخریب میکند. معمولا زمانی که نشانههای شدید افسردگی بهبود مییابد، بیمار پیش از اتمام طول درمان از درمان خارج میشود. در ادامه بیشتر درباره طول درمان افسردگی صحبت خواهیم کرد. توصیه میکنیم پیش از آن مقاله افسردگی را مطالعه کنید تا بیشتر با این بیماری آشنا شوید.
ممکن است بدون آن که درمانی دریافت کرده باشید، پس از مدتی نشانههای افسردگی از بین برود. با این حال توجه داشته باشید که به احتمال خیلی زیاد، بازگشت یا عود افسردگی را تجربه خواهید کرد. با این تفاوت که در مرحله عود، علائم و مدت زمان افسردگی با شدت بیشتری تجربه میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد علائم افسردگی کلیک کنید.
خطر عود برای افرادی که درمان را نیمه کاره رها میکنند نیز وجود دارد. زمانی که افسردگی بدون درمان رها میشود، طول درمان نیز افزایش پیدا میکند؛ پس آسیب و افت بیشتری خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه عود افسردگی کلیک کنید.
افراد افسردهای که علائم باقی مانده افسردگی را نشان میدهند، همزمان دچار بیماریهایی هستند. کسانی که عوامل استرس زای زیادی در زندگیشان وجود دارد از خدمات درمانی بیشترین بهره را میتوانند بگیرند. پیگیری و درمانهای نگهدارنده برای بیمارانی که دورههای تکرار شونده افسردگی را تجربه میکنند طراحی شده است.
در ابتدا بیمار درمان دارویی دریافت میکند به محض اینکه به یک داروی ضد افسردگی پاسخ مثبت نشان دهد یعنی علائم افسردگی کاهش یابد، دوره حاد افسردگی فروکش کرده و عملکرد کلی فرد بهبود پیدا میکند. ادامه درمان افسردگی به صورت روان درمانی، به منظور جلوگیری از عود افسردگی است. روان درمانی معمولا تا 6-4 ماه بعد از دوره حاد افسردگی ادامه پیدا میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر از داروی ضد افسردگی کلیک کنید.
درمان نگهدارنده در افسردگی، برای جلوگیری از بازگشت افسردگی است. بازگشت افسردگی به این معناست که پس از یک دوره بهبودی کامل از افسردگی، دوباره افسردگی بازگردد. طول بازه درمان نگهدارنده بین 24-6 ماه است. البته در مورد برخی بیماران خاص شاید لازم باشد درمان نگهدارنده به صورت جلسات نامحدود مشاوره افسردگی ادامه داشته باشد. مشاوره افسردگی در درمان این بیماری ضرورت بسیاری دارد. چرا که بسیاری از افراد اغلب در طول درمان خودسرانه بارها شکست میخورند و در نتیجه امید خود را از دست میدهند. مشاور روانشناس با استفاده از روشهای اصولی و متناسب با شدت و نوع بیماری درمانها مناسب را ارائه میدهد.
متغیرهای تعیین کننده اصلی برای دریافت درمان نگهدارنده طولانی مدت، به تعداد دورههای افسردگی و فراوانی عودها بستگی دارد. افرادی که دو دوره افسردگی را در چندین سال تجربه کردن یا در طول زندگی سه دوره افسردگی را تجربه کردهاند، بهتر است از مزایای درمان پیشگیرانه بلند مدت بهره مند شوند.
همچنین افرادی که تحت استرسهای شدید مانند فشارهای شغلی و وضعیت اقتصادی، دعوا و مشاجرههای خانوادگی، بیماریهای مزمن، از دست دادن عزیزان و... قرار دارند؛ میتوانند از درمانهای بلند مدت که به منظور حمایت از فرد برای سازگاری بیشتر با شرایط و توانایی تنظیم هیجان برای بهبود حل مسائل زندگی است، بهره ببرند. افرادی که سابقه ابتلا به افسردگی فصلی را دارند، نیز باید درمان افسردگی را بلند مدت پیگیری کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی کلیک کنید.
صحبت کردن شما با مشاور و بیان درد و رنجهایتان، در شما احساس تنها نبودن و شنیده شدن ایجاد میکند اما در طول جلسات درمانی ممکن است خاطرات و وقایع ناخوشایند و تلخی را به یاد بیاورید که برایتان عذابآورتر باشند. گفتگو در مورد احساسات منفی، ممکن است منجر به افزایش آنها شود. البته این مشکل در مورد تمامی افراد صدق نمیکند و برخی دیگر با بیان مشکلاتشان احساس سبکی میکنند. این موضوع به نوع نگرش شما و شدت افسردگی بستگی دارد در صورتی که با بیان احساساتتان حالتان بدتر میشود، بهتر است این موضوع را با مشاور خود در میان بگذارید اما در هر صورت از درمان دست نکشید مطمئنا روشهای دیگری نیز برای سبک شدن از افکار و وقایع گذشته و درمان افسردگی وجود دارد. یکی از همین راهحلها نوشتن به جای صحبت کردن است.
برای دریافت مشاوره در زمینه طول دوره درمان افسردگی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
در اکثر بیماران، دورههای افسردگی یا دورههای اپیزودیک افسردگی طی مدت زمان محدودی ادامه دارند. این علائم حداقل تا دو هفته ادامه دارند و طول درمان دارای میانگین زمانی حدود 20 هفته است. برای برخی بیماران با علائمی که بیش از دو سال ادامه یابند، این بیماری مزمن میشود. تفاوتها بین افسردگی اپیزودی و مزمن فراتر از تفاوت تنها در دوره زمانی است. افسردگی مزمن باعث اختلالات عملکردی شده، خطر خودکشی را افزایش داده و معمولا همراه با سایر اختلالات روانپزشکی رخ میدهد و به همین علت درمان افسردگی مزمن اهمیت بسیار زیادی دارد.
در بیماران مبتلا به افسردگی مزمن نسبت به بیماران مبتلا به افسردگی اپیزودی، ضربه روحی روانی دوران کودکی و سابقه خانوادگی اختلالات خلقی بیشتری گزارش شده است. از آنجا که افسردگی مزمن در مقایسه با افسردگی اپیزودی مدت طولانیتری ادامه دارد و اغلب شدیدتر میباشد، لذا درمان آن نیز سختتر است. عود بیماری نیز مشکل دیگری است.
حدود نیمی از بیماران مبتلا به افسردگی مزمن که به درمان افسردگی مزمن پاسخ میدهند (خواه اینکه درمان با داروهای ضدافسردگی یا رواندرمانی و یا هر دوی این موارد باشد) اگر درمان خود را متوقف کنند، بیماری آنها ظرف یک یا دو سال به طور مجدد عود خواهد کرد. به همین دلیل ممکن است برخی انواع درمانهای نگهدارنده برای درمان افسردگی مزمن ضروری باشند.
علائم در اپیزود افسردگی حاد حداقل دو هفته و در افسردگی مزمن حداقل تا دو سال ادامه مییابند. از آنجا که افسردگی مزمن اغلب شدیدتر از افسردگی عادی یا اپیزودی است، لذا درمان افسردگی مزمن نیز دشوارتر است. افسردگی مزمن چندین نوع دارد، اما همه آنها اثرات طولانی مدت مشابهی بر سلامت و کیفیت زندگی دارند.
قبل از تشخیص بیمار مبتلا به افسردگی مزمن، مهم است که سایر وضعیتهای پزشکی (نظیر بیماری تیروئید و اختلالات خواب) که ممکن است این علائم ناشی از آنها باشد، رد شوند و بیماری به درستی تشخیص داده شود. شناخت انواع افسردگی مزمن در انتخاب روش مناسب برای درمان افسردگی مزمن مهم است. چندین نوع افسردگی مزمن در منابعی مثل DSM-IV و یا در منابع پژوهشی شرح داده میشوند. گرچه برخی از انواع افسردگی متفاوت از یکدیگر هستند، ولی همه آنها بر سلامت و کیفیت زندگی، اثرات طولانی مدت مشابهی دارند.
اختلال افسردهخویی: تعریف اختلال افسردهخویی تکامل یافته است، اما DSM-IV آن را به عنوان نوعی از افسردگی مزمن با علائمی خفیفتر و کمتر که معیارهای افسردگی حاد را برآورد نمیکند توصیف کرده است. اختلال افسردهخویی حدود 6 درصد از عموم مردم را در مراحلی از زندگی تحت تاثیر قرار میدهد، و 36% این افراد اساسا به صورت سرپایی درمان سلامت روان را دنبال میکنند.
زمانیکه تنها اختلال افسردهخویی رخ دهد (که گاهی اوقات "افسردهخویی محض" نامیده میشود)، نشانه آن خلقوخوی افسرده همراه با حداقل دو علائم اضافی افسردگی حاد میباشد. برخی محققان نشان میدهند که اختلال افسردهخویی ممکن است منجر به علائم شناختی مانند عزت نفس پائین شود، تصمیمگیری و تمرکز را مشکل میسازد و احساسات فراگیر نومیدی به شخص مبتلا دست میدهد، در حالیکه افسردگی حاد منجر به علائم نباتی مانند از دست دادن اشتها یا پرخوری، بیخوابی یا خواب مفرط و همچنین انرژی کم یا خستگی میشود. با اینحال اختلال افسردهخویی به ندرت به تنهایی رخ میدهد و اغلب به دنبال آن افسردگی حاد نیز اتفاق میافتد.
افسردگی مضاعف: گرچه این مورد در منابع مربوط به افسردگی مثل DSM-IV شرح داده نشده است، ولی سایر منابع افسردگی مضاعف را به عنوان اپیزود افسردگی حاد که حداقل دو سال پس از تجربه بیمار بزرگسال (یا یکسال پس از تجربه بیمار کودک یا نوجوان) از اختلال افسردهخویی رخ دهد تعریف میکنند. بیش از 75 درصد بیماران مبتلا به افسردهخویی در مراحلی از زندگی خود افسردگی مضاعف را تجربه میکنند. همچنین 25 درصد بیمارانی که درمان افسردگی حاد را دنبال میکنند به یاد میآورند که در گذشته افسردهخویی را تجربه کردهاند. محققان هنوز نمیدانند که آیا اختلال افسردهخویی نشانه اولیه افسردگی حاد است یا اینکه آنها اختلالات جداگانه ولی با علائم مشترکی هستند.
افسردگی حاد مزمن: بیماران مبتلا به افسردگی حاد مزمن حداقل به مدت دو سال همه معیارهای مربوط به یک اپیزود افسردگی حاد را دارند. متاسفانه این وضعیت رایج است. حدود 20 درصد بیماران که به افسردگی مزمن مبتلا شدهاند طی دو سال و همچنین 12 درصد آنها نیز پس از پنج سال بهبود نیافتهاند.
بهبودی نسبی: برخی بیماران پس از درمان افسردگی حاد همچنان علائم زیرآستانه و یا عود بیماری ظرف دو ماه تجربه را میکنند. ضمن اینکه این علائم خفیفتر ممکن است اختلال افسردهخویی را نشان دهند، ولی این الگو (علائمی که کمتر از دو سال پس از اپیزود افسردگی حاد باقی مانده یا رخ میدهند) به عنوان اپیزود افسردگی حاد در بهبودی نسبی تعریف میشوند.
شناخت علائم این بیماری، نقش مهمی در درمان افسردگی مزمن دارد. مشخصات افسردهخویی شامل دورهای تمدید شده از خلقوخوی افسرده همراه با حداقل دو نشانه دیگر است، این نشانهها ممکن است شامل بیخوابی یا پرخوابی، خستگی یا انرژی کم، تغییرات غذایی (کمتر یا بیشتر شدن)، عزت نفس کم یا احساسات ناامیدی باشند.
تمرکز ضعیف و تصمیمگیری دشوار نیز به عنوان سایر نشانههای احتمالی درمان میشوند. افسردهخویی خفیف ممکن است باعث شود تا افراد از عوامل استراسزای دوری کرده و به دلیل ترس از شکست فرصتها را از دست دهند. در موارد شدیدتر افسردهخویی، افراد حتی از انجام فعالیتهای روزانه نیز خودداری میکنند و سرگرمیها و فعالیتهای روزانه برای آنها چندان خوشایند نیست. تشخیص افسردهخویی ممکن است به دلیل ماهیت ظریف علائم دشوار باشد و بیماران اغلب در موقعیتهای اجتماعی این علائم را پنهان میکنند، و این تشخیص علائم توسط دیگران را با چالش مواجه میکند.
علاوه براین افسردهخویی اغلب همزمان با سایر اختلالات روانشناسی رخ میدهد و این بویژه بدین دلیل که اغلب علائم اختلالات مشابه هستند تعیین حضور افسردهخویی را پیچیدهتر میکند. در افراد مبتلا به افسردهخویی شیوع بیماری چندابتلایی بالا است. یکی از مشکلات خاص افراد مبتلا به افسردهخویی، رفتار خودکشی است. بررسی علائم افسردگی حاد (اختلال هراس، اختلال اضطراب فراگیر، سوءمصرف الکل و مواد و اختلال شخصیت) بسیار حائز اهمیت است.
هیچ علت بیولوژیکی که بطور یکسان با همه موارد افسردهخویی مرتبط باشد شناسایی نشده و این نشان میدهد که دلایل ابتلا به این اختلال گوناگون و متفاوت است. اما نشانههایی مبنیبر برخی عوامل ژنتیکی مستعد ابتلا به افسردهخویی وجود دارد: "میزان افسردگی در خانوادههای با اعضای مبتلا به افسردهخویی 50 درصد برای حمله اولیه این اختلال بیشتر است." سایر عوامل مرتبط با افسردهخویی عبارتند از: استرس، انزوای اجتماعی و فقدان پشتیبانی اجتماعی.
نتایج مطالعهای بر دوقلوهای همسان و غیرهمسان نشان داد احتمال اینکه دوقلوهای همسان هر دو به افسردگی مبتلا باشند، نسبت به دوقلوهای غیرهمسان بیشتر است. این مطالعه از ایدهای مبنیبر اینکه افسردهخویی تا حدودی به شکل موروثی ایجاد میشود، پشتیبانی میکند.
این درمان به بیمار کمک میکند تا شرایط را به روشی مثبتتر بهبود بخشند. از آنجا که ممکن است بیماران مبتلا به افسردگی مزمن دچار احساسات نومیدی نیز شده باشند، لذا ممکن است نسبت به حد معمول به تکنیکهای CBT شدیدتری نیاز شود. یک بررسی اجمالی نشان میدهد که درمان (بجای هفتهای یکبار) دوبار در هفته انجام میشود، و هدف از آن این است تا رفتارها و فرآیندهای فکری به تغییرات بیشترین پاسخ را داده و شانس اینکه بیماران پیشرفت خود را ببینند افزایش یابد.
در طول درمان، بیمار مبتلا به افسردگی مزمن ممکن است اظهارات انتزاعی دراماتیک و خودشکنانه مانند "من بدترین دشمن خودم هستم" و "من کثیف هستم" بیان دارد، این موجب میشود تا بیمار بر چیزهای بخصوصی مانند جزئیات شرایطی یا مسئلهای تمرکزنماید.
این روش که نوعی روش درمانی CBT است، توسط دکتر جیمز مککالو در دانشگاه ویرجینیا کامنولث ایجاد شده است. تغییرات براساس این فرض است که شیوه تفکر، رفتار و برقراری ارتباط افراد مبتلا به افسردگی مزمن، درمان مرسوم را مشکل و دشوار میکند. آنها اغلب بر خودشان که غیرمشارکتی هستند و با کنترل احساسات خود مشکل دارند، تمرکز میکنند. همچنین آنها اغلب شرایط فعلی را به صورت بازگشت رویدادی منفی در گذشته و یا به صورت پیشدرآمدی بر وضعیتی مشابه در آینده میبینند.
درمان CBASP شامل آشکارسازی و به چالش کشیدن این ادراکات و رفتارها است. برای مثال با استفاده از تکنیک شناخته شده با عنوان تحلیل وضعیت، درمانگر تلاش میکند تا به بیمار که به دلیل رویدادی مضطربکننده در دنبالهای از رویدادها اندوهگین شده کمک کند، و سپس مراحلی که ممکن است پیامدی متفاوت داشته و بیمار رفتار و واکنشها خود را تغییر داده پیدا کند.
مطالعهای تصادفی کنترل شده از 662 بیمار که CBASP، نفازودون (سِرزون) یا ترکیبی از آنها را مقایسه کرده نشان میدهد که (با 48% بیماران پاسخدهنده تنها به یکی از آنها) CBASP هم اندازه با داروها موثر و کارآمد است (ترکیب هر دو میزان پاسخ را به 73% افزایش میدهد). مطالعات پس از تشخیص درمان شامل زیرمجموعهای از بیماران که به CBASP پاسخ دادهاند و درمان را یکسال دیگر ادامه دادهاند، نشان میدهد که نشستها ماهانه CBASP به جلوگیری از عود بیماری کمک میکند.
هدف از درمان میانفردی در معالجه افسردگی مزمن این است تا شیوهای که بیمار خودش را درک کرده و میفهمد تغییر یابد، یعنی بیمار از شخصیتی با نقطه ضعف (ایدهای که پس از سالها خلقوخوی افسرده ایجاد میشود) به کسی که مبتلا به بیماری مزمن ولی قابل درمان است تغییر یابد. همچنین این درمان به بیمار کمک میکند تا خشم خود را به صورت سازندهای بیان کرده، و به شخصی اظهارکننده تبدیل شده و مخاطرات اجتماعی را بپذیرد.
استفاده از درمان میانفردی در افسردگی مزمن، تنها در تعداد مطالعات اندکی مورد بررسی قرار گرفته است. ولی این شواهد اولیه نشان میدهند که درمان میانفردی برای برخی بیماران کاربرد داشته و مفید است، اما به زمان طولانی نیاز دارد
در آزمایشات بالینی کوتاه مدت تحت کنترل، داروهای ضدافسردگی سهحلقهای و مهارکنندههای بازجذب سروتونین انتخابی برای درمان افسردگی مزمن مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهند که داروهای ضدافسردگی موثر هستند و هیچ داروی خاصی بهتر از دیگری نیست. مطالعات از شش تا 12 هفته ادامه داشته و گزارش شد که 45 تا 55 درصد شرکتکنندگان به دارو پاسخ دادهاند (پاسخ به دارو معمولا به صورت 50 درصد کاهش علائم که توسط نمره مقیاس افسردگی همیلتون اندازهگیری شده تعریف میشود). اما تنها 25 تا 35 درصد بیماران مبتلا به افسردگی مزمن میتوانند از طریق دارو (حداقل در کوتاه مدت) بهبود یابند.
ممکن است برای بیماران مبتلا به افسردگی مزمن قبل از بهبودی، استفاده طولانی مدت داروهای ضدافسردگی الزامی باشد. برای مثال در تحقیقاتی که در آنها درمان فعال به مدت چهار ماه ادامه داشته است، 30 تا 40 درصد بیماران مبتلا به افسردگی مزمن کسانی که در ابتدای فاز درمان تا حدی پاسخگو بودهاند در پایان مطالعه بهبودی کامل یافتهاند.
دیگر مطالعات نشان میدهند که استفاده از درمان نگهدارنده خطر عود بیماری را کاهش میدهد. از اینرو برخی متخصصان بالینی توصیه میکنند که بیماران مبتلا به افسردگی مزمن برای افزایش شانس ماندگاری بهبودی، درمان را به مدت شش تا 12 ماه ادامه دهند.
https://draleyasin.com/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%86
لطفا شکیبا باشید ...