سلام می خوام ببینم میزان مصرف اب در ایران چند است؟
كارشناسان حوزه آب در گفت و گو با ایرنا بحران آب در كشور را جدی دانستند و بیان كردند اگر صرفه جویی و فرهنگ سازی در زمینه كاهش مصرف آب در جامعه نهادینه نشود در 25 سال آینده ایران به بیابانی خشك تبدیل می شود.
امروزه مشكل دسترسی به منابع آب شیرین یكی از مسایل مهم در بسیاری از كشورها به شمار می رود كه ایران نیز از این امر مستثنی نیست. 15 درصد از مساحت ایران از پوشش گیاهی برخوردار است و بیش از 85 درصد كشور جزو مناطق خشك و نیمه خشك محسوب می شود؛ از این رو انتظار بروز بحران آب در كشور وجود دارد و این امر روز به روز ابعاد پیچیده تری می یابد.
مشكل كم آبی و آلودگی آب آشامیدنی می تواند تاثیر گسترده ای را بر روند افزایش مهاجرت و تغییر مشاغل، افزایش تنش های اجتماعی به وجود آورد. ایران از نظر منابع و وضعیت ذخایر آبی درآینده با مشكل های جدی تری رو به رو خواهد شد و اگر جمعیت كشور با افزایش یابد در سال های آینده از نظر تامین آب در وضعیت بحرانی قرار می گیرد.
برای آنكه بتوان با این بحران مبارزه كرد باید به مدیریت یكپارچه منابع آب كشور، داشتن چشم انداز مدیریت آب در سال های آینده، اصلاح و تغییر روش های آبیاری كشاورزی از روش سنتی به روش مدرن و صرف جویی در منابع آب در تمام بخش ها و فرهنگ سازی پرداخت.
اهمیت این امر سبب شد تا همایش بزرگداشت روز ملی آب در 11 اسفند در اتاق ایران با هدف جلب توجه مردم، سازمان های مردم نهاد و كارشناسان برگزار شود.
پژوشگر گروه اطلاع رسانی به مناسبت روز ملی آب با «محمدحسین كریمی پور» محقق و كارشناس مسایل آب و محیط زیست و «مهدی میرزایی» كارشناس حوزه آب و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی به گفت و گو پرداخته است.
كریمی پور با بیان اینكه بیشتر وسعت ایران را بیابان ها تشكیل می دهند، گفت: بارش متوسط در كشور سه برابر متوسط جهانی است. به این معنا كه باران كمتر از متوسط جهانی فرو می بارد و بسیار سریع تر بخار می شود و از دست می رود. از 400 میلیارد متر مكعب بارش تنها 110 میلیارد متر مكعب به صورت «آب شرب تجدید پذیر» هر سال در زیست بوم ایران باقی می ماند. ایران پس از تركیه كه بیش از 200 میلیارد متر مكعب پتانسیل سالیانه آب شیرین تجدید پذیر دارد، با میزان تقریبی 110 میلیارد متر مكعب، مقام دوم خاورمیانه و شمال آفریقا را دارا است. تمامی پتانسیل این منطقه تنها 600 میلیارد متر مكعب به شمار می رود. البته پتانسیل آبی كشور در برابر ابرقدرت های آبی چون برزیل، روسیه، كانادا و اندونزی ناچیز است. دارایی آبی كشور در منطقه تا میزانی خوب به نظر می رسد. خاورمیانه با پنج درصد جمعیت جهانی تنها یك درصد از پتانسیل آب شیرین جهانی را دارا است. گرچه ایران در قیاس با جهان از نظر منابع آب بسیار غنی محسوب نمی شود اما نسبت به بسیاری از كشورهای منطقه از شرایط بهتری برخوردار است.
** ایران در آینده به بیابانی خشك تبدیل می شود
این كارشناس مسایل آب و محیط زیست پتانسیل آبی ایران را تا میزان تقریبی 110 میلیون متر مكعب دانست و توضیح داد: برخی متخصصان ملی آب پتانسیل آبی ایران را به اعدادی حتی تا سطح 90 میلیون متر مكعب می دانند. یك مدیریت صحیح اقتضا می كند كه به صورت تقریبی 40 درصد این آب برای مصرف انسان در كشاورزی، تولید و مصرف مستقیم برداشت شود و دیگر میزان آب برای تداوم چرخه های زیستی در طبیعت باقی بماند، تالاب ها و دریاچه ها را تغذیه و منابع زیر زمینی را تجدید كند و مانع تخریب قدرت حفظ آب در دشت ها شود اما متاسفانه مردم ایران به جای آنكه 40 درصد (كه در بدترین شرایط نباید بیش از 60 درصد باشد) به میزان تقریبی 90 درصد پتانسیل آبی را مصرف می كنند و اینگونه فروپاشی منابع آب و به دنبال آن طبیعت به وقوع خواهد پیوست البته این روندی محسوب می شود كه از دهه 40 با ورود موتور پمپ و طرح های بزرگ آبی در كشور شروع شده و در سه دهه اخیر شدت یافته است و این زیاده روی در مصرف به دلیل رواج رویكردی مبنی بر اینكه آب منبع ثروت قابل توزیع بی نهایتی است، به وجود آمده است.
** چگونگی تهیه 40 میلیون متر مكعب آب در سال
وی با اشاره به اینكه تولید یا واردات 40 میلیون متر مكعب آب با توجه به امكانات كشور و واقعیت های فنی غیر ممكن است، تصریح كرد: آب شیرین سازی شده در لب دریا هر متر مكعب 200 میلیون قیمت خواهد داشت كه چهار برابر قیمت آب تصفیه شده و لوله كشی شده است. هر یكصد كیلومتر انتقال این آب در سطح افقی، به صورت تقریبی هر متر مكعب را 200 تومان گران تر می كند. هر 100 متر بالا بردن این آب از ارتفاعات هم آن را 200 تومان گران می كند به عنوان نمونه اگر بخواهند این آب را برای صنعت به شهر كرمان برسانند، قیمت آب بالای 10 هزار تومان در متر مكعب می شود یعنی 20 برابر قیمت آب شهری تصفیه شده در كشور كه البته كمتر از پنج در هزار تن از مصرف كنندگان آب كشور قادر هستند تا چنین قیمت خوبی را پرداخت كنند. امروزه آب در تجارت جهانی هنوز جا نیفتاده است. پیش بینی می شود از 2050 میلادی آب به تدریج جایگاه نفت را به عنوان نخستین ماده تجاری جهان بگیرد. اما برای واردات علاوه بر مساله قیمت كه هزینه انتقال آن در اعداد بالا عنوان شد، مشكل منابع تامینی در كشور وجود دارد. در شرق، جنوب و غرب كشور منبع تامین قابل ملاحظه ای برای آب رویت نمی شود.
به عنوان نمونه اگر ایران همچون عربستان آب گران را با قیمتی گزاف بخرد، تامین 40 میلیون متر مكعب نیازمند صرف 80 میلیارد دلار در سال است. این هزینه یك و نیم برابر كل فروش سالیانه نفت ایران به شمار می رود و عربستان هم قادر به ادامه این راه نخواهد بود. تنها راه حل ایران، كاهش مصرف است و نه چیز دیگر. اگر نتوانیم در یك برنامه پنج ساله 20 درصد مصرف و در برنامه 15 ساله تا 40 درصد مصرف را كاهش دهیم، ثبات ایران در خطر است. انجام این كار بسیار دشوار خواهد بود. حتی در كشورهای پیشرفته با جوامع دارای سطح بالای سرمایه اجتماعی، فرهنگ بالا و توانایی فنی، نمونه ای برای چنین كاهش مصرف سریع و شدید وجود ندارد. به ویژه وقتی درباره كشوری با ابعاد جمعیت ایران سخن گفته می شود، مورد مشاهبی نمی توان برای آن یافت.
** اهداف والای دولت یازدهم، صرفه جویی در مصرف آب و حفظ محیط زیست
كریمی پور با بیان اینكه دولت یازدهم مدیریت مصرف آب و حفاظت از محیط زیست را در اهداف خود بسیار پر رنگ كرد، اظهار داشت: رییس دولت یازدهم و اعضای هیات دولت مشكل آب را بهتر از پیشینیان درك می كنند و نسبت به آن دغدغه بیشتری دارند. همچنین اینكه حمید چیت چیان وزیر نیرو با صداقت و شفافیت واقعیت ها درباره بحران آب برای مجلس و مردم بیان می كند كه این امر بسیار شیوه مناسب و ستودنی است. در مساله فرهنگ مصرف آب حداقل در لایه بالایی دولت، گامی بزرگ رو به جلو مشاهده می شود اما میان اقدام های به عمل آمده و گستردگی و عمق بحران، رابطه معنا داری نیست. مساله بحران آب تا میزانی جدی به نظر می رسد كه دولت و وزارت نیرو نیز نمی توانند راهكار اساسی در این زمینه بیابند و این امر تنها نیازمند بسیج ملی در باور عمومی است تا تحولی در زمینه مصرف آب ایجاد شود.
** مشاركت جمعی در صرفه جویی مصرف آب
كریمی پور با تاكید بر اینكه مردم باید مساله بحران آب را به درستی درك كنند، بیان داشت: درك درست مردم از این مساله به این امر منجر می شود كه راهكارهای تبلیغاتی را از راه های موثر تشخیص دهند. همگان باید بفهمند مساله آب برای زندگی خودشان و فرزندانشان به مراتب از واریز یارانه بسیار حساس و مهم تر است. چنین مردمی وقتی صرفه جویی در مصرف آب را مطالبه كنند، خواهند توانست مسیر كشور در این مساله را تغییر دهند البته حسن روحانی رییس جمهوری درست عنوان كرده است كه در مساله آب گناه كرده ایم و راه را خطا رفته ایم و این امر نیازمند توجه ملی است. به یقین لزوم درك این قصور و اولویت دادن به حل آن برای سیاستگذاران از همه بیشتر است.
در ادامه این پیوند «مهدی میرزایی» محقق وكارشناس آب و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی درخصوص بحران آب و راهكارهای برون رفت از این بحران گفته است: ایران 12 سال است كه با بحران آب رو به رو شده و البته این امر قابل پیش بینی بود و تمامی آحاد جامعه و مسوولان دریافته بودند كه این بحران آغاز شده اما به صورت جدی به دلیل كمبود امكانات و نبود آینده نگری كافی به این موضوع توجه نكردند و در نتیجه این بحران در كشور صورت پذیرفت. اكنون بحران آب بسیار در ایران شدت یافته است به این معنا كه وقوع درگیری میان 2 استان و كشاورزان بر سر آب نشان دهنده شدت یافتن این بحران است گرچه بحران آب موضوعی نوینی نیست اما هنگامی كه این امر افزایش یابد و تنش بر سر آن زیاد شود، آنگاه می توان دریافت كه بحران آب بسیار جدی به شمار می رود. اگر صفر تا 100 جدی بودن بحران آب عددگذاری شود، ایران از عدد 50 نیز عبور كرده است.
** دلایل ایجاد بحران آب در كشور
این كارشناس حوزه آب در ادامه درباره دلیل های ایجاد بحران آب در كشور بیان داشت: مدیریت نامناسب و بد در زمینه آب اصلی ترین عامل در ایجاد بحران آب در كشور به شمار می رود. به این معنا كه حساب و كتابی در زمینه اینكه چه چیزی در موضوع مصرف آب باید توسعه داده شود، وجود نداشته است. مشكل دیگر این بحران، افزایش جمعیت محسوب می شود كه هر میزان به تعداد آن افزوده شود، این حجم از آب میان افراد بیشتری تقسیم و كشور با بحران رو به رو می شود. بحث های دیگری چون نوع و شیوه بهره برداری و نگاهداری از آب وجود دارد كه نوعی از مدیریت به شمار می روند. در واقع ایران از انواع سازه های آبی برخوردار است كه هرگز از آنان استفاده نمی شود. برخی از سازها به تدریج فرسوده می شوند یا از كار می افتند یا چاه هایی در كشور ایجاد شده كه حتی به آن توجه نشده است. بنابراین با این رویه امكان كمبود بارش و وقوع خشكسالی در كشور وجود دارد و به یقین این عوامل اثر اجتماعی، اقتصادی و .. را تا 6 سال دیگر بر جامعه می گذارد.
** راه های مقابله با كاهش بحران آب
وی با اشاره به راه های مقابله با كاهش بحران آب، عنوان كرد: ابتدا باید آسیب پذیری یا آسیب شناسی در زمینه بحران آب صورت پذیرد البته تا زمانی كه بحث مدیریت منابع آب حل نشود چه به لحاظ علمی و نیز عملی، این آسیب پذیری انجام نمی گیرد. ایران دارای بهترین متخصصان و كارشناسان آب است بنابراین این امكان وجود دارد كه تكنولوژی لازم را دارا نباشد اما با این متخصصان می تواند به حل این بحران كمك كند. مشكل ایران بر سر عملیاتی كردن روش های مدیریتی است كه برای انجام دادن آن همانند دیگر كشورها، بحث های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و... به وجود می آید. گام بعدی در زمینه كاهش بحران آب، فرهنگ سازی در جامعه محسوب می شود كه در زمینه آب هرگز فرهنگ سازی نشده است و مرحله بعدی را می توان صرفه جویی درمصرف آب به وسیله آحاد جامعه دانست كه سبب ذخیره سازی این سرمایه ارزشمند برای نسل پس از خود خواهد شد.
** تاثیر فضای مجازی در فرهنگ سازی در زمینه صرفه جویی مصرف آب
مهدی میرزایی با بیان اینكه فضای مجازی نقش برجسته ای در فرهنگ سازی در صرفه جویی مصرف آب می تواند ایفا می كند، توضیح داد: فضای مجازی قصه پردازی ندارد و حقیقت ها و رخداد ها در آن منعكس می شود البته برخی مواقع كانال های خبری وجود دارند كه اعداد ضد و نقیض و شایعاتی را مطرح می كنند اما در كنار آن واقعیت هایی عنوان می شود و این عرصه مجازی می تواند در فرهنگ سازی ها موثر باشد البته فرهنگ سازی ها باید خیلی بنیادی صورت پذیرد و فضای مجازی و رسانه ای می تواند در این زمینه بسیار تاثیرگذار باشند.
** راهكارهای انتقال آب و سدسازی
این كارشناس حوزه آب راهكارهای انتقال آب برای مبارزه با خشكسالی را مناسب ندانست و تصریح كرد: برای صرفه جویی در مصرف آب باید همگان با الفبای آنچه كه در آب به وقوع می پیوندند، آشنا شوند. راهكار انتقال آب امكان دارد كه مساله و مشكل یكی 2 روز آینده را حل كند اما مساله 25 ساله بعدی را حل نخواهد كرد و بر بحران آب شدت می بخشد. هنگامی كه باران بسیاری ببارد و سدها لبریز شوند، رویداد ناگواری چون سیلاب را رقم می زنند. مدیریت سد مانند یك بازی است كه بخشی از آن از دسترس مسوولان خارج است و فردی نمی تواند بر آن كنترل داشته باشد و بخش دیگر آن را می توان با سازه های آبی كنترل كرد. در برخی مواقع بارش برف و پس از آن بلافاصه بارندگی شدید سبب جمع شدن آب در پشت سد خواهد شد و چون سد از گنجایش میزان كمتر آب برخوردار است بنابراین سد سر ریز می شود و این امر تنها مختص به ایران نیست و در تمامی كشورها به وقوع می پیوندد. بخشی از این مساله در دست مسوولان نیست یعنی آن چیزی كه به طبیعت بازمی گردد گرچه می شود با تكنولوژی بخشی از این مشكل ها را كاهش داد اما در حقیقت یا آن تكنولوژی را ایران دارا نیست یا اطمینانی به این تكنولوژی ها ندارد. امروزه سدهای بزرگ بسیار خوب مدیریت می شوند اما برای بهبود بهتر این مدیریت باید سیستم ها را به روز و مطالعات بیشتری صورت پذیرد، به عنوان نمونه در زاینده رود به صورت كامل و كنترل شده دریچه ها را باز می كنند و هنگامی كه ظرفیت آن تكمیل شد دوباره دریچه بسته می شود بنابراین باید گفت كه این سد با سیستم فكری خوبی كنترل می شود و چقدر خوب است كه برای تمامی سدهای ایران این امر صورت پذیرد.
امید است كه مسوولان و مردم در زمینه صرفه جویی مصرف آب و مقابله با این بحران بسیار بكوشند. رسانه ها باید برای رویارویی با این بحران ستون ثابتی برای آب در نظر بگیرند و مشكلات آن را برای مردم توضیح دهند و اطلاعات عمومی به آحاد جامعه در این زمینه داده شود.
خشکسالی و برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی در سال های اخیر مشکلات عدیده ای برای استان کرمان فراهم ساخته است . از جمله می توان به افت سطح آب های زیرزمینی، نشست سطح زمین حاصل از این افت، تحت تاثیر قرار گرفتن کیفیت آب و مواردی همچون مهاجرت روستاییان به شهرها، حاشیه نشینی، بیکاری و معضلات اجتماعی دیگر اشاره داشت.
به طور کلی خشکسالی به نبود یا اندک بودن باران در یک دوره طولانی گفته می شود که باعث عدم توارن در میزان آب و در نتیجه آن، کمبود آب، نابودی گیاهان، کم شدن شدت جریان آب، کاهش عمق آب های سطحی و خاک مرطوب، فرسایش خاک می شود. به عبارتی دیگر خشکسالی زمانی رخ می دهد که تبخیر سطحی و تبخیر آب از گیاهان از حد معمول در مدت معین بیشتر باشد. ایران تنها کشوری نیست که در سال های اخیر با بحران آب درگیر شده است بلکه جهان در حال تجربه بحران آب می باشد.
ایران با قرار گرفتن در کمر بند خشک کره زمین با مشکل کم آبی مواجه می باشد. رشد فزاینده جمعیت و نیاز به محصولات کشاورزی و دامی و محدودیت منابع آب و خاک به عنوان بستر اصلی تولیدات کشاورزی مسئله کم آبی را به گونه ای بسیار جدی فراروی کشور قرار داده است. در واقع خشکسالی نیز به عنوان یک پدیده طبیعی همچون سایر پدیده های طبیعی به مدد دانش، آگاهی، برنامه ریزی و مدیریت صحیح قابل پیش بینی و کنترل می باشد و با مدیریت صحیح می توان خسارات ناشی از آن را به حداقل رساند.
بر اساس آمارهای موجود وزارت نیرو میانگین سی ساله بارندگی سالانه ایران ۲۵۰ میلی متر بوده است همین آمار نشان دهنده این است که بارش سالانه کشورمان نسبت به جهان خصوصاً کشورهای اروپایی با ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیمتر بارندگی در سال، بسیار کمتر می باشد. میانگین بارندگی در استان کرمان سالانه ۱۴۰ میلیمتر می باشد که با توجه به آمار ثبت شده این میزان نیز طی سال های اخیر کاهش یافته است. بنابراین مسئولین و دست اندر کاران بحران آب در مقطع کنونی نبایستی نگرشی مقطعی و آنی داشته باشند بلکه بایستی بر مبنای مقابله اضطراری و تدوین یک برنامه بلند مدت منظم و مداوم جهت آمادگی و پیشگیری، از گسترش بحران خشکسالی، جلوگیری کنند.
خشکسالی عبارت است از کمبود بارش در دوره ای بلند مدت، به نحوی که باعث کمبود رطوبت در خاک، کاهش آب های جاری و مختل شدن روند طبیعی فعالیت های انسانی، حیات گیاهی و زندگی جانوری می شود.
سه پیامد اصلی کم آبی که هر روز در حال گسترش است:
خشکسالی اثرات مستقیم و غیر مستقیم متفاوتی دارد. اثر مستقیم آن شامل کاهش تولید کشاورزی و کاهش آب زیر زمینی، کاهش جریان آب در رودخانه ها و جویبارها، در معرض خطر قرار گرفتن اکوسیستم های طبیعی یا انسانی، فرسایش خاک، از بین رفتن احشام و حیات وحش. اثر غیر مستقیم شامل کاهش درآمد کشاورزان، کاهش درآمد مالیاتی دولت، افزایش هزینه آب و حمل و نقل، افزایش مهاجرت کشاورزان به شهرهای کوچک و بزرگ، کاهش تولید و کاهش کیفیت غلات می گردد.
۱. پیش بینی خشکسالی: قبل از هر گونه اقدام عملی برای کاهش خسارت های خشکسالی اتخاذ سیاست های راهبردی می تواند مشکل گشا باشد. این سیاست ها باید بر مبنای باور داشتن واقعیت کم آبی در منطقه باشد به طور مسلم این دیدگاه می تواند در سیاست گذاری ایجاد صنایع با مصرف آب کم و کشت های مناسب با وضعیت کم آبی کار آمد باشد. همچنین اتخاذ روش هایی جهت بهره گیری حداکثر ممکن از نزولات جوی (برف و باران) نیز می تواند در جلوگیری از بحران خشکسالی پیش از وقوع آن بسیار مهم تلقی شود. نقشه های پیش بینی هواشناسی قابلیت های مناسبی را برای ارائه آگاهی لازم در خصوص رخداد بارندگی را دارا می باشد. تا به عنوان یک الگوی کلی در اختیار برنامه ریزان قرار گیرد که بر مبنای آن پیش بینی ها صورت گرفته و هشدارهای لازم به بهره برداران داده شود.
۲. کشت گیاهان مقاوم به خشکی: یکی از روش های کاهش اثر خشک سالی کشت گیاهان مقاوم به خشکی و در مورد درختان میوه استفاده از پایه های مقاوم به خشکی و یا کشت دیم برخی از درختان، در مکان های مناسب می باشد.
۳- کشت گیاهان با نیاز آبی کم: بایستی به گونه ای برنامه ریزی شود تا هم در بخش زراعی و هم در بخش باغی گیاهان با نیاز آبی کم جایگزین گیاهان با نیاز آبی بالا شوند.
در کل به منظور مدیریت بحران خشکسالی لازم است طرح مدیریت جامع تهیه گردد که در هنگام وقوع خشکسالی به مورد اجرا گذاشته شود. در طرح مذکور بایستی مطالعات مختلفی صورت گیرد که طی آن ضمن بررسی جوانب مختلف موضوع، وظایف افراد و سازمان های مسئول برای حل معضل مشخص و ارایه می شود. از بهترین مواردی که در طرح جامع خشکسالی باید مورد توجه قرار گیرد می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۱. شناسایی ظرفیت های مقابله با ضایعات ناشی از خشکسالی: یکی از بهترین موضوعات پس از مشخص شدن شدت خشکسالی در یک منطقه بررسی ظرفیت ها و امکانات در منطقه وقوع برای کاهش خسارت های خشکسالی است. از جمله این موارد بررسی درآمد ها، سرمایه گذاری ها، اعتبارات و تسهیلات مالی می باشد. وجود تأسیسات نگهداری میوه، سبزیجات، گوشت و علوفه از مهمترین مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
۲. تشکیل جلسات مشورتی با کارشناسان و بهره برداران: یکی از مهمترین مواردی که در مدیریت بحران نقش اساسی دارد اطلاع رسانی شرایط و ایجاد فضای مقابله در میان مردم است. به همین منظور با تشکیل جلسات و توجیه شرایط، بایستی نسبت به ایجاد فضای مقابله در مردم اقدام کرد و با مشارکت مردم در طرح های صرفه جویی در مصرف آب، حذف فعالیت های پر مصرف آب می توان موفقیت برنامه های جامع مهار خشکسالی را افزایش داد.
۳. تهیه برنامه تامین کمبود آب: تامین اضطراری آب می تواند از چند طریق مختلف صورت گیرد که از جمله مهمترین موارد آن از طریق بطری های آب و یا تانکرهای آب رسانی است. در افق های بلند مدت می توان از طریق لوله های انتقال آب این مسئله مهم را انجام داد.
بعد از سپری شدن دوره بحران خشکسالی، بایستی تجدید حیات منابع در منطقه به عنوان استراتژی کلی مد نظر قرار گیرد. باز ساخت نظام تولیدات زراعی و باغی از مهمترین موارد مورد توجه برنامه ریزی محسوب می شود. تجربه وقوع خشکسالی در این زمینه می تواند راهبرد های خوبی را برای انتخاب روش های کشت ارائه دهد تا از این طریق تجربه خاطرات تلخ خشکسالی مجدداً تکرار نشود. عملاً ملاحظه می شود که وقوع بارش نسبتا خوب بعد از وقوع خشکسالی شرایط سخت را از یاد برده و دوباره روش های غلط پیشین مورد استفاده قرار می گیرد.
تامین آب در مناطق مبتلا به خشکی از برنامه های اصلی است که می تواند مد نظر قرار گیرد:
پس از مطالعه روش های تامین منابع آب می توان بانک منابع آب هر منطقه را متناسب با شرایط نیاز آبی همان منطقه در اختیار داشت. از منابع تامین آب می توان به موارد زیر اشاره نمود.
سخنی با کارشناسان بخش اجرایی، کشاورزان و بهره برداران محترم: ارائه راهکارها و دستورالعمل هایی که منطبق با شرایط اقلیمی کشور می باشد، نیز می تواند کمک شایانی به عبور از وضعیت بحران زای فعلی نماید. لذا ضروری است تا مسئولین و کارشناسان،کشاورزان و بهره برداران و تولیدکنندگان محترم بخش کشاورزی نسبت به اجرای اصولی کلیه موارد ذکر شده که در ادامه آمده است کوشش نمایند.
نمایی در شب از سیوسهپل در بستر بیآبِ زایندهرود.
در پی بحران کمآبی در ایران و با بحران کاهش ریزش برف و باران در سالهای اخیر و تغییر و تحولاتی که در مسیر رودخانه زایندهرود ایجاد شده، آب این رودخانه قبل از رسیدن به اصفهان قطع میشود.
بحران آب در ایران سلسله چالشها و مشکلات ناشی از کمبود آب و استفاده نادرست از منابع آب در کشور ایران است.
ایران هماکنون در حال تجربه مشکلات جدی آب است. خشکسالیهای مکرر توأم با برداشت بیش از حد آبهای سطحی و زیرزمینی از طریق شبکه بزرگی از زیرساختهای هیدرولیکی و چاههای عمیق، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رساندهاست. از نشانههای این وضعیت خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابانزایی و طوفانهای گرد و غبار بیشتر است.[۱]
در اوت ۲۰۱۹ برابر با مرداد ۱۳۹۸ طبق جدیدترین برآورد «مؤسسه منابع جهان» در «اطلس خطرات آبی» ایران در رده چهارم بعد از قطر، اسرائیل و لبنان در نزدیک شدن به «روز آخر» یعنی روزی که منابع آبی در آن ممکن است به پایان برسد، قرار دارد.[۲]
ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است. رشد سریع جمعیت مهمترین عامل کاهش سرانه آب تجدیدشونده کشور در قرن گذشته بودهاست. جمعیت ایران در طی این هشت دهه، از حدود ۸ میلیون نفر در سال ۰۶–۱۳۰۰ به ۸۱ میلیون نفر تا پایان سال ۱۳۹۶ رسیدهاست. بر این اساس میزان سرانهٔ آب تجدیدپذیر سالانهٔ کشور از میزان حدود ۱۳٬۰۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود ۱٬۴۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۹۲ تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد.[۳]
منابع آب تجدیدپذیر کل ایران به ۱۳۵ میلیارد متر مکعب بالغ میگردد. مطالعات و بررسیها نشان میدهد که در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۸۹٫۵ میلیارد متر مکعب جهت مصارف بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خانگی برداشت میشدهاست که حدود ۸۳ میلیارد متر مکعب آن (۹۳ درصد) به بخش کشاورزی، ۵٫۵ میلیارد متر مکعب (۶ درصد) به بخش خانگی و مابقی به بخش صنعت و نیازهای متفرقه دیگر اختصاص داشتهاست.[۴]
بحران آب در ایران تحت تأثیر سه عاملِ عمده است:[۵][۶][۷][۸]
جمعیت ایران در قرن نوزدهم میلادی زیر ۱۰ میلیون نفر تخمین زده میشود. در حالیکه در سال ۱۹۷۹ جمعیت ایران به ۳۵ میلیون نفر و در دو دهه بعد از آن جمعیت ایران به دو برابر یعنی ۷۰ میلیون نفر افزایش پیدا میکند. جمعیت بیشتر به غذای بیشتری نیاز دارد. به همین دلیل تولید محصولات کشاورزی به شدّت افزایش یافته و آبهای زیرزمینی و روان به سرعت مصرف شدند.
محصول سادهٔ این رشد سریع جمعیت، افزایش تقاضای آب و متناسب با آن کاهش شدید سرانهٔ آب در دسترس است. سرانه کنونی آب در دسترس ایران با ۱٬۳۰۰ مترمکعب، کمی بالاتر از متوسط خاورمیانه و شمال آفریقا است. اما این مقدار بسیار پایینتر از متوسط جهانی (۷٬۰۰۰ مترمکعب) است.[۱]
با این حال مصرف خانگی مردم از آبهای زیرزمینی تنها هشت تا هفت درصد است که رقم بالایی محسوب نمیشود. با توجه به این که بیشتر مصرف آب ایران در بخش کشاورزی است و مصرف خانگی سهم کمی در استفاده از آب دارد، صرفه جویی مردم ایران تأثیر زیادی بر بحران کمبود آب کشور ندارد. خانهها تنها ۷ درصد آب موجود در کل کشور را استفاده میکنند و اگر بیست درصد صرفه جویی در مصرف آنها محقق شود صرفاً ۱٫۵ درصد آب کشور نجات پیدا میکند.[۹][۱۰] ولی صرفهجویی در مصرف غذایی میتواند تأثیر زیادی بر مصرف آب در بخش کشاورزی بگذارد.
توزیع مکانی جمعیت افزون بر رشد جمعیت از عوامل عدم تطابق میان آب در دسترس و تقاضای آب است. نابرابری اقتصادی، فرصتهای شغلی و شرایط زندگی بهتر در مناطق شهری باعث افزایش شهرنشینی و مهاجرت از مناطق روستایی و شهرهای کوچک به مناطق عمدهٔ شهری شدهاست، مانند تهران بزرگ، که میزبان ۱۸ درصد از جمعیت کشور است. در حال حاضر، ۷۰ درصد از جمعیت ایران شهرنشین است. توزیع مکانی موجود و افزایش و تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگتر که هماکنون نیز برای تأمین آب مورد نیاز خود دچار مشکل هستند، توازن عرضه و تقاضای آب در مناطق شهری را با چالش روبرو کردهاست. هشدار در مورد خطر جیرهبندی در عرضهٔ آب در ماههای تابستان در شهرهای بزرگتر رایج است.
سرعت شهرنشینی،[۱۱] مهاجرت به شهرهای بزرگ و توسعه اراضی مستلزم افزایش مداوم در تأمین آب با رشد سریع تقاضای آب در مناطق شهری است. افزایش مداوم تقاضای آب بسیار نگرانکننده است. با گسترش سریع شهرنشینی، تمایل به توسعهٔ بخش صنعت و تلاشها برای شناسایی منابع اضافی تأمین آب، تقاضای آب را افزایش دادهاست.[۱]
در حالیکه تنها ۱۲ درصد از مساحت ایران زیر کشت میرفته، حدود ۹۳ درصد از مصرف آب ایران در بخش کشاورزی صورت گرفتهاست. این در حالیست که تنها ده درصد تولید ناخالص ملی کشور از راه کشاورزی به دست میآید و ۱۷ درصد نیروی کار کشور در این بخش مشغول هستند.[۱۰]
ایران به دلیل تکیه بر اقتصاد مبتنی بر نفت، بهرهوری اقتصادی خود در بخش کشاورزی را در تاریخ معاصر نادیده گرفتهاست. تمایل برای افزایش تولید کشاورزی، توسعهٔ مناطق تحت کشت را در سراسر کشور تشویق کردهاست. بخش کشاورزی در ایران از لحاظ اقتصادی ناکارآمد است و سهم این بخش در تولید ناخالص ملی در طول زمان کاهش یافتهاست. این بخش هنوز صنعتی نشده و کشور از شیوههای منسوخ شده کشاورزی و منتهی به بهرهوری بسیار کم در آبیاری و تولید رنج میبرد. شیوهٔ غالب کشاورزی در ایران، کشاورزی آبی است و بازدهٔ اقتصادی حاصل از مصرف آب کشاورزی پایین است. الگوهای محصول در سراسر کشور نامناسب و در بسیاری از مناطق با شرایط دسترسی به آب ناسازگار است.[۱]
توجه به خودکفایی در تولید محصولات عمدهٔ استراتژیک مانند گندم پس از انقلاب ۱۳۵۷ و طی سالهای جنگ با عراق و تحریمهای اقتصادی افزایش یافت و منجر به تحمیل یارانههای سنگین در بخش توسعهٔ کشاورزی شد و باعث فشار بیش از حد در بخش آب گردید. نه تنها برنامهها برای ساخت کشوری با خودکفایی در مواد غذایی شکست خورده، بلکه آرمان دستیابی به امنیت غذایی باعث ناامنی در بخش آب گردیدهاست. در حالی که بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران ظرفیت مورد نیاز برای تبدیل شدن به خودکفایی در مواد غذایی را ندارد، نگرانیهای جدی در مورد وابستگی کشور به واردات مواد غذایی وجود دارد و امنیت غذایی و خودکفایی هنوز هم از موضوعات بحثبرانگیز در ایران هستند.[۱]
گزارش ملی آب: گام اول مواجهه با مسئله مدیریت منابع آب در ایران
فهرست
0:00
مقالهای از محمد فاضلی منتشرشده در شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی، اسفند ۱۳۹۴
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
منابع آب ایران بهطور جدی از ساختار نامناسب حکمرانی و مدیریت آب رنج میبرد. در بخش آب، تعدد ذینفعان و تنظیم منابع آب بهطور طبیعی با درگیریها و رقابتها همراه است. سازمان حفاظت محیط زیست ایران، مسئول حفاظت از محیط زیست کشور، قدرت سیاسی محدودی دارد و فاقد ظرفیت مورد انتظار برای اجرای مقررات جلوگیری از آسیبهای محیط زیستی است. همچنین ساختار سلسله مراتبی سیستم مدیریت آب در ایران فرصتهایی را برای فساد و ناکارآمدی جدی در تبدیل تصمیمات به عمل، ایجاد میکند.[۱]
سازمان محیطزیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی در ایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر تخمین میزند. این برداشت بیرویه عامل خشکیدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران میباشد.[۱۰] همچنین بخاطر عدم رسیدگی به شبکهٔ انتقال آب ۳۵ میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود. مطابق گزارش شرکت آب و فاضلاب، دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تا تاریخ شهریور ماه سال نود چهار ۴۰٪ از شبکهٔ آب کشور فرسوده اعلام شد. ۱۳٪ از کل هدر رفتن آب ایران تا این تاریخ به موجب همین فرسودگی بودهاست.[۱۰]
تلاش ایران برای مدرنیزه شدن، در کنار پیشرفتهای قابلتوجه در توسعه زیرساختها قبل و بعد از انقلاب اسلامی، باعث توجه کمتر به اثرات محیط زیستی طولانیمدت به دلیل تعجیل برای ساخت زیرساختها و توسعه فناوری شد. در نتیجه این وضعیت ارتباط مهم بین توسعه و محیط زیست تا حد زیادی نادیده گرفته شد، و اجرای پروژههای زیربنایی و مهندسی بهطور جدی محیط زیست را تحت تأثیر قرار داد که اثرات منفی آن بر سلامت مردم و بر سیستمهای طبیعی مشاهده شده یا در طولانی مدت دیده خواهد شد. با وجود اثرات محیط زیستی و اقتصادی، تشنگی برای توسعه فنی و تکنولوژی سریع (بهجای توسعه پایدار) هنوز هم عامل اصلی تصمیمگیریهای توسعهای کشور است.[۱]
نابودی دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران بر اثر فعالیتهای مردمزاد
با توجه به میزان منابع آب و سرانهٔ مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایست که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این بدان معناست که حتی با بالاترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تأمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه میباشند.[۱۲]
براساس شاخص فالکن مارک، کشور ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. با توجه به اینکه در دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی حدود ۶۹ درصد از کل آب تجدیدپذیر سالیانه مورد استفاده قرار میگیرد، براساس شاخص سازمان ملل، ایران نیز اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بر اساس شاخص مؤسسه بینالمللی مدیریت آب نیز، ایران در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد.[۴] بنا بر شاخصهای ذکر شده، کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵ باید بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد.[۴]
روزنامه واشینگتنپست در تیرماه ۱۳۹۳، اعلام داشت ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است. واشینگتنپست، بحران ایران را ناشی از برنامهریزی نادرست در دوران جمهوری اسلامی دانست.[۱۳] در خرداد سال ۱۳۹۳ خورشیدی، خبرگزاری جهانی طبیعت با انتشار خبری، بحران شدید آب را برای ایران بزرگترین چالش در دوران معاصر خواند. در این گزارش آمدهاست که بر اساس مستندات راهبردهای بینالمللی آینده (FDI)، ایران از سالها پیش در معرض بحران آب قرار داشتهاست، اما در سه دهه اخیر برای آن گامی برداشته نشدهاست. این گزارش حاکی از آن است که ایران از مرحلهٔ آمادگی برای خطر عبور کرده و هماکنون در خطر قرار دارد.[۱۴]
عیسی کلانتری، که در دههٔ ۱۳۷۰ وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی ایران بودهاست، بحران آب در ایران را تهدیدآمیزتر از خطر اسرائیل خواندهاست.[۱۵] وی که مسئول وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه بودهاست در بهمن ماه ۱۳۹۳ وضعیت آب در ایران را چنین شرح دادهاست:[۱۶] همچنین وی اظهار داشته اگر تا چند سال آینده این معضل رفع نشود هفتاد درصد جمعیت کشور مجبور به ترک ایران میشوند.[۱۷]
یک تحقیق مستقل ۱۰ تن از متخصصان ایرانی حوزه مدیریت منابع آب که در آمریکای شمالی و انگلستان تحصیل کردهاند نشان میدهد که دلیل اصلی کاهش ۸۰ درصدی حجم آب دریاچه ارومیه طی چهار دهه اخیر که سطح آب آن را در ابتدای مهرماه امسال به حدود ۱۰ درصد سطح اولیه آن در سال ۱۳۵۱ شمسی کاهش داده، فعالیتهای انسانی و توسعه سازهای بیرویه در این حوضه آبریز بوده و تأثیر خشکسالی و تغییرات آب و هوایی در منطقه در حدی نبوده که بتواند تغییرات سطحی و حجمی این چنینی در دریاچه ایجاد کند. در نتیجه این پژوهش، احیای فیزیکی دریاچه ارومیه ممکن دانسته شده اما چنین فرایندی را مشروط به یک خواست سراسری سیاسی و اقتصادی درنظرگرفتهاست که در طی سالهای طولانی به نتیجه خواهد رسید.[۱۸]
در فروردین ۱۳۸۷، علیمحمد نوریان رئیس سازمان هواشناسی ایران در بازدید از یکی از ایستگاههای هواشناسی به خبر وقوع خشکسالی و کاهش شدید بارندگی در زمستان ۱۳۸۶ را اعلام کرد.[۱۹][۲۰][پیوند مرده] سازمان هواشناسی ایران از ادامه یافتن خشکسالی برای ۴ سال، یعنی تا پایان سال ۱۳۹۰ خبر داد. این رویداد همچنان ادامه دارد و تاکنون خسارات بسیاری را به ایران وارد کردهاست. مقامات دولتی این خشکسالی را شدیدترین خشکسالی در ۴۰ سال اخیر ارزیابی کردند.
پیش از اعلام دیرهنگام خبر توسط رئیس سازمان هواشناسی در اسفند ۱۳۸۶ و در پی کاهش شدید بارندگی روحانیون محلی در بسیاری از شهرها و استانها اقدام به برپایی نماز باران کرده بودند.[۲۱][پیوند مرده] وزات نیرو نیز پس از سازمان هواشناسی خبر وقوع خشکسالی شدید در ایران را تأیید و خواستار برپایی نماز باران توسط مردم شد.
بنابر اعلام «زرگر» معاون وزیر نیرو، میزان بارندگی در ایران در هفت ماه از سال آبی ۱۳۸۷–۱۳۸۶، حدود ۱۹۰ میلیارد متر مکعب بوده که معادل ۱۱۵ میلیمتر در گستره ایران است. این میزان بارندگی در مقایسه با میانگین ۳۹ساله دوره مشابه، ۴۲ درصد کاهش را نشان میدهد. این میزان بارش نسبت به خشکسالترین سال که ۷۹–۱۳۷۸ بوده نیز کمتر میباشد.[۲۲][۲۳]
میانگین درازمدت بارندگی در ایران ۲۴۲ میلیمتر است؛ ولی بررسی جدول تغییرات میزان بارشها از سال آبی ۸۶–۸۵ تا سال آبی ۹۳–۹۲ نشان میدهد که به غیر از سال ۸۶–۸۵ که میزان بارشها ۲۷۸ میلیمتر ثبت شدهاست، در مابقی سالها، کمتر از میانگین درازمدت بودهاست. بر اساس این آمار در سال ۸۷–۸۶ بهطور متوسط ۱۳۸ میلیمتر بارندگی ثبت شده که تغییرات آن نسبت به میانگین بلندمدت، منفی ۴۳ درصد است. در سال آبی ۸۸–۸۷ بهطور متوسط ۲۱۱ میلیمتر بارش ثبت شده که تغییرات آن نسبت به بلندمدت منفی ۱۳ درصد است. در سال آبی ۸۹–۸۸ بهطور متوسط ۲۳۴ میلیمتر بارندگی ثبت شده که تغییرات آن نسبت به بلندمدت منفی ۳ درصد است. در سال آبی ۹۰–۸۹ نیز تنها ۱۹۷ میلیمتر بارندگی ثبت شده که تغییرات آن نسبت به بلندمدت منفی ۱۹ درصد است. در سال آبی ۹۱–۹۰ بهطور متوسط ۲۰۵ میلیمتر بارندگی ثبت شده که تغییرات آن نسبت به بلندمدت منفی ۱۵ درصد است. در سال آبی ۹۲–۹۱ بهطور متوسط ۲۳۷ میلیمتر بارندگی ثبت شده که تغییرات آن نسبت به بلندمدت منفی ۲ درصد است و در سال آبی ۹۳–۹۲ حدود ۲۱۸ میلیمتر ثبت شده که این مقدار نیز نسبت به میانگین درازمدت ۱۰ درصد کاهش را نشان میدهد.[۲۴]
در شهریور ۱۳۹۵ خورشیدی، پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو اعلام کرد: مجموع ظرفیت کل مخازن ۱۶۹ سد موجود در ایران، تا تاریخ ۱۰ شهریور سال ۱۳۹۵ تقریباً برابر با ۴۹٫۸ میلیارد مترمکعب است که از این میزان حدود ۴۷ درصد آن خالی است. بر طبق این گزارش، از ابتدای مهر ۱۳۹۴ تا ۱۰ شهریور ۱۳۹۵ خروجی آب سدهای کشور که عمدتاً در بخش کشاورزی مصرف شدهاست، در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن، با ۲۸ درصد افزایش، از ۲۸٫۳ میلیارد مترمکعب به ۳۶٫۳ میلیارد مترمکعب رسیدهاست.[۲۵][۲۶]
در آبان ۱۳۹۵ خورشیدی، شرکت مدیریت منابع آب ایران، ظرفیت کل مخازن سدهای کشور در سال ۱۳۹۵ را حدود ۴۹٫۶ میلیارد مترمکعب اعلام کرد و افزود که ۵۴ درصد از مخازن سدهای ایران خالی است.[۲۷][۲۸][۲۹]
حجم بارش برف و باران در سال گذشته[چه سالی؟] ۴۰۰ میلیارد متر مکعب بودهاست که از این مقدار ۳۸ میلیارد متر مکعب جذب زمین، ۲۴۰ میلیارد مکعب آن تبخیر و مابقی بر سطح زمین جاری شدهاست.
خشکسالی منجر به وارد آمدن آسیبهای جدی به محیط زیست ایران نیز شد.[۳۰] شبکه برق ایران دست کم با کمبود ۵۵۰۰ مگاوات برق مواجه میشود و احتمال قطع برق افزایش مییابد.[۳۱][۳۲][پیوند مرده][۳۳][پیوند مرده] همچنین از کیفیت آب آشامیدنی در شهرها نیز کاسته شده و دولت نیز ناچار به بهرهبرداری بیشتر از منابع آب زیرزمینی، برای تأمین آب کشاورزی و آب آشامیدنی خواهد شد.
در سال ۹۴ نزدیک به سیصد میلیون مترمکعب آب از افغانستان وارد سد دوستی ایران شده بود، اما از با افتتاح سد هرات میزان ورودی آب هری رود به داخل سد دوستی از ۳۰۰ به ۳ میلیون مترمکعب کاهش یافت. دریاچه هامون نیز به کلی خشک شدهاست در مورد هری رود بین دو کشور قراردادی وجود ندارد اما معاهده حقابه میان افغانستان و ایران مربوط به هلمند در هر دو مجلس قانونگذاری دو کشور آن را تصویب کردند.[۳۴]
دولت برای جبران خسارات ناشی از خشکسالی لایحهای در دو فوریت تقدیم مجلس کرد تا بر اساس آن مجوز برداشت ۲۰ هزار میلیارد ریال از صندوق ذخیره ارزی را برخلاف آثار تورمی آن بدست آورد درحالیکه معاون وزیر نیرو خسارتهای ناشی از خشکسالی را تنها ۱۵۰ میلیارد تومان اعلام کرده بود. تأکید دولت بر عدم آگاهی مردم از میزان و شدت خشکسالی[۳۵] و وضعیت فعلی کشور منجر به برگزاری غیر علنی جلسه مجلس شد.[۳۶][پیوند مرده] برداشت دولت در نهایت به ۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.[۳۷] دولت هیچ طرحی برای مقابله با خشکسالی و پیشبینی آن نداشت و با وجود آنکه به گفته معاون وزیر نیرو پیشبینی خشکسالی از آبان ۱۳۸۶ صورت گرفته بود ستاد خشکسالی در اردیبهشت ۱۳۸۷ با حضور معاون رئیسجمهور و وزرای کشور، نیرو، بازرگانی، بهداشت، کشاورزی و امور اقتصاد و دارایی تشکیل شد. نخریدن گاز از کشورهای دیگر و اصرار بر تأمین آن از داخل، از جمله با استفاده حداکثر از سدهای آبی منجر به خالی شدن ذخیره آبی سدهای ایران در زمستان شد و بر مشکل تأمین آب افزود. ۷ درصد از برق ایران از سدها تأمین میشود.[۳۸] نبود برنامهریزی استراتژیک برای آب و تصمیمات شتابزده بر آثار خشکسالی افزود.[۳۹]
نوشتار اصلی: بحران ریزگردها در خوزستان
مسئولان محیط زیست و کارشناسان این حوزه، منشأ اصلی بحران ریزگردها در استان خوزستان را خشک شدن بخشی از تالاب هورالعظیم به علت عملیات حفاری وزارت نفت ایران میدانند.[۴۰][۴۱] معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز منشأ بخشی از این ریزگردها را عراق معرفی کرد.[۴۰] این در حالی است که سازمان هواشناسی ایران با تجزیه و تحلیل دادههای دیدبانی منطقه، منشأ گرد و خاک را داخلی دانسته و مکان خیزش گرد و خاک را بخشهای جنوبی استان خوزستان معرفی میکند. در این گزارش آمدهاست: «همانگونه که نقشههای تاوایی نشان میدهد، گرد و خاک تولید شده در سطح زمین، در حد واصل بین هسته تاوایی مثبت و منفی جابجا میشود و این مطلب مؤید این است که منشأ گرد و خاک نمیتواند از عراق باشد.»[۴۲][پیوند مرده]
در تابستان ۱۳۹۴، برنامه توسعه ششم کشور که توسط دولت وقت تدوین و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به بحران کمبود آب اشارهای نشده بود. ایران از نظر غالب شاخصهای ناپایداری محیطی در صدر لیست جهانی قرار دارد. حتی برخی مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران هم اذعان داشتند که به موجب بحران خشکسالی و فرونشست زمین و اتلاف منابع آب زیرزمینی، تا ده سال آینده احتمال تعطیلی مطلق کشاورزی در کشور وجود دارد. اما علاوه براینکه در برنامه ششم توسعه هیچ توجهی به این مسائل دیده نشد، مواردی نیز وجود دارد که به نظر میرسد یا در شرایط خلاء مطلق علمی نوشته شده یا در ضدیت با وضعیت فعلی ایران میباشد. برای نمونه در بند ۲۰ از دولت خواسته شده زمینه افزایش جمعیت روستاها و مهاجرت به این مناطق را ایجاد کند، اما با وجود وضعیت بدخیم منابع آب امکان توسعه فرصتهای شغلی در شرایط خشکسالی وجود ندارد. در مثالی دیگر و در بند پنجاه اشاره شده که تا پایان برنامه ششم باید شمار گردشگران ورودی به جمهوری اسلامی به پنج برابر تعداد فعلی افزایش یابد. بر اساس این ابلاغیه شمار آنها باید به ۲۵ میلیون نفر برسد. متوسط مصرف آب توسط گردشگران بهطور معمول سه برابر شهروندان ساکن هر منطقه است اما آب کافی برای سیراب نمودن این جمعیت از گردشگران که بسیاری از آنها هم قرار است در فصل گرما به ایران بیایند وجود ندارد.[۴۳]
|تاریخ=
(help)|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک)|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک)مسئله کم آبی هر سال دامنگير مردم ايران است و راديو فردا بارها با مهندس بيژن گلشاييان، کارشناس آب، در اين مورد گفت و گو کرده است.
بيژن گلشاييان، سال ها در ايران و ساير نقاط جهان در اين رشته کار و مطالعه کرده و با بانک جهانی در همين زمينه همکاری داشته است.
اين بار نيز مهندس گلشاييان پيرامون مسئله خشکسالی و کم آبی در ايران، چگونگی برنامه ريزی برای آن و ضرورت های موجود برای مقابله با کم آبی، نظرات و توصيه های کارشناسانه خود را مطرح می کند.
راديو فردا: آقای مهندس گلشاييان! کم آبی يکی از مشکلات اساسی ايران است ولی امسال زمستانی سرد و برف و باران در بسياری نقاط، بيشتر از سال های گذشته بود. پس چرا با تابستان خشکی روبرو هستيم؟
بيژن گلشاييان : اين طور که مقامات هواشناسی بيان می کنند، پاييز خشک و زمستان سردی داشتيم. ولی ميزان بارندگی زياد نبوده و درمجموع ميزان باران و برف ۴۰ درصد از سال گذشته کمتر بوده است.
ما کلا دچار بی آبی مزمن هستيم. يعنی (اين موضوع مربوط ) به امسال، سال گذشته و سال آينده نيست. کشوری هستيم در منطقه خشک و نيمه خشک و هميشه دچار بی آبی هستيم.
مسئله بی آبی اخير در ايران نتيجه تغييرات آب و هوايی، گرمای گلخانه ای و گرم شدن کره زمين است يا جنبه مديريتی و منطقه ای دارد؟
بی آبی نتيجه هر فعل و انفعالی که هست، بايد به ۷۰ ميليون جمعيت ايران برای کشاورزی و خوردن و مصارف ديگر، آب رساند. بايد برنامه ريزی کرد و از گذشته دور بايد اين برنامه ريزی انجام می گرفت.
زمانی که ما ۳۰ ميليون جمعيت داشتيم نيز دچار کمبود آب بوديم ولی نه زياد، اما اکنون ۷۰ ميليون جمعيت داريم که بيشتر شهر نشين هستند و مصرف آب تصفيه شده آنها افزايش يافته است، بنابر اين بايد فکر جديدی کرد. البته اين فکر جديد ديروز بايد انجام می گرفت، اگر بخواهد فردا انجام شود، بسيار دير است.
گفته می شود سدهای سراسر کشور با کاهش ذخاير آب روبرو هستند. اين مسئله، حاصل خشکسالی است يا می توان برای آن چاره ای انديشيد؟
به غلط يا درست، تعداد زيادی سد ساخته شده است. يعنی اين که آيا اين سدها جای درست ساخته شده اند و به محيط زيست خسارتی وارد نمی کنند يا سدهايی هستند که بی جهت ساخته شده و محيط زيست و منابع تاريخی ما را دچار مشکل می کنند.
ولی بايد در نظر داشت آبی که پشت سد جمع می شود، حتی اگر ميليون ها متر مکعب هم باشد، اثر اين مقدار آب آن چنان زياد نيست که همه فکر کنند ما سد داريم و دچار خشکسالی نخواهيم شد. کار سد اين است که ميزان مصرف آب را کنترل کند.
بيژن گلشاييان، کارشناس آب
در سدهای چند بهره ای که انرژی هم از آن گرفته می شود، سدها وقتی بارندگی کم باشد ناچار کمتر پر می شوند.
ما چون در منطقه خشک و نيمه خشک قرار گرفته ايم، سدهايمان نيز زياد بهره ور نيستند. سدها در فاصله کوتاهی پر می شوند چون منطقه خشک است و درخت و جنگل کم است و آب، اراضی را می شويد و خاک و ماسه را در سدها انبار می کند.
به عنوان مثال سد دز که بسيار معتبر و در دنيا کم نظير است، مقدار زيادی از آن پر شده و يکی از دريچه هايش کار نمی کند.
در اين زمينه چه کاری می توان کرد؟
سد را می شود لايروبی کرد، ولی اين که مقرون به صرفه است يا نه بايد مطالعه شود. وقتی در منطقه خشک قرار داريم بايد فکر منابع جديد آب باشيم.
منابع جديد را از کجا می توان به دست آورد؟
يکی از منابع جديد، شيرين کردن آب درياست که در بسياری مناطق شروع کرده اند. سواحل جنوبی خليج فارس، همه اين کار را انجام می دهند. استراليا نيز اين کار را آغاز کرده است.
روش های مختلف برای شيرين کردن آب دريا وجود دارد که انرژی کمتری مصرف می کند. در حال حاضر تفاوت يک ليتر آب طبيعی با آبی که از دريا شيرين شده، به پنج سنت آمريکا رسيده است، پس بايد به دنبال اين کار رفت.
کاری که در گذشته دور حدود ۳۰ سال پيش، برای انرژی اتمی در بوشهر مشغول بودند، يکی از فرآورده هايش برای مناطق جنوبی ايران، اين بود که برای خنک کردن راکتورها آب گرم می شود، از اين آب گرم شده، استفاده کرده و با انرژی کمتری اين آب را شيرين کنند. ولی راکتور اتمی بوشهر دچار سی و چند سال تأخير شد و مشخص نيست کی راه اندازی شود و آيا اين پروژه به جايی می رسد يا نه.
به هر حال شيرين کردن آب دريا، يکی از منابعی است که می توان از آن استفاده کرد.
به استفاده از آب در صنعت توسعه انرژی اتمی اشاره کرديد. با توجه به نفت و گاز فراوانی که ايران دارد، آيا از نظر اقتصادی و مديريتی عاقلانه است آب را صرف توليد انرژی کنيم يا برای توليد انرژی غير نفتی يا به اصطلاح تميز از منابع ديگری استفاده کنيم؟ مانند انرژی خورشيدی که ايران به اندازه کافی از آن برخوردار است يا انواع ديگر توليد انرژی.
اگر منظور شما توليد انرژی از سدهای چند بهره ای است، يعنی توربين های توليد انرژی روی سدها گذاشته شود، اين سدها مفيد است و می شود از آبی که به توربين می رود انرژی گرفت و البته آب اضافی برای توليد انرژی را با سدهای پايين دست می توان دوباره ذخيره کرد.
ولی صحبت من در مورد پروژه انرژی اتمی که قرار بود زمانی در بوشهر اجرا شود. در اين پروژه برای خنک کردن راکتورها، درجه حرارت آب دريا بالا می رفت و با انرژی کمتری می شد آن آب را به آب شيرين تبديل کرد.
شيرين کردن آب دريا برای مناطق جنوبی ما يکی از راحت ترين راه حل هاست و بايد به فکر آن باشند. يکی ديگر از راه هايی که بايد اجرا کرد مصرف عاقلانه آب است.
پيشنهاد شده است که برای مقابله با خشکسالی، ستاد بحران بی آبی تشکيل شود. از ديد کارشناسی و مديريت آب، چه توصيه هايی در اين مورد داريد؟ مصرف آب را چگونه بايد کنترل کرد؟
هر اقدامی برای اين که مقدار کم آب را به منابع مصارفی بيشتر برسانند، مفيد است. خواه به صورت ستاد باشد يا اين که وزارت آب و برق کار بهتری انجام دهد. مصرف آب بايد تحت کنترل قرار گيرد.
اگر چنين ستادی تشکيل شود اولويت ها چيست؟ سه اولويت اول را نام ببريد.
اول اين که آب کشاورزی دقيق مصرف شود، يعنی از متدهای مدرن مصرف آب کشاورزی استفاده شود که آب هدر نرود.
دوم اين که مصرف آب های شهری دوباره به شبکه آبياری برگردانده شود، يعنی جمع آوری فاضلاب ها و تصفيه آنها برای آب مصرفی نه آب خوردن.
بیژن گلشائیان
اکنون در رشت مشغول ترميم شبکه آبياری و فاضلاب هستند و بانک جهانی هم ۱۵۰ ميليون دلار پول داده است. البته اين مقدار پول زيادی برای پروژه های آبی نيست ولی به ۲۵۰ ميليون دلاری که قرار است برای شبکه آبياری و آبرسانی هزينه شود، کمک می کند.
اين کارها بايد ديروز انجام می شد و اين پروژه ها بايد سريعتر انجام شود وگرنه اين بحران آب ادامه دارد. سال هايی که بارندگی بيشتر است همه خوشحالی می کنند که ما خودکفا شديم و ۱۴ ميليون تن گندم توليد کرديم. اما امسال کار به جايی رسيده که قرار است ۶ ميليون تن گندم وارد کنند.
يک سوم زراعت ما به صورت آبياری است و دو سوم آن ديم است. اگر چشم به آسمان بدوزيم که بارندگی شود و فرآورده های کشاورزيمان عمل بيايد، کاری است غير عملی.
بخش عمده کشاورزی ما ديمی است که سنتی است از گذشته. آيا شما فکر می کنيد اين نوع کشاورزی را بايد تغيير داد و به يک کشاورزی برنامه ريزی شده با آبياری، تبديل کرد؟
بله، اگر مسئله گرم شدن گلخانه ای ادامه داشته باشد، بايد از زراعت ديم دست کشيد و به زراعت آبی با روش های منطقی آبياری پناه برد.
کشورهای آفريقايی که دارای دو فصل بارندگی و فصل خشک هستند، سال هايی که بارندگی دچار اختلال می شود و باران کافی نمی آيد همه دچار قحطی می شوند و ما می بينيم بيشتر سال ها اين اتفاق می افتد. زيرا کشورهای دو فصلی، تقريبا تمام زراعتشان ديمی است.
زراعت ما نيز به خصوص در منطقه غرب و شمال غربی، ديم زارهای فراوان دارد که به تدريج جواب نمی دهد. زراعت ديم پاسخگوی ۱۵-۱۴ ميليون تن گندمی که کشور ما برای سير کردن ۷۰ ميليون جمعيت لازم دارد، نيست.
هنگام زراعت آبی، بايد آب با دقت کامل مصرف شود و سيستم های جديد آبياری وجود دارد که حداقل آب را مصرف می کند.
در کشوری با شرايط جوی ايران، دولت بايد حد انتظاراتی را برای مردم تعيين کند که از آن حد عدول نکنند؟
بله همين طور است. در حال حاضر کشورهای پيشرفته مانند انگلستان نيز وقتی يک سال تابستان گرم می شود و زمستان بارندگی فراوان نبوده است، پيشنهاد می کنند اتومبيل ها با آب لوله کشی نشسته نشوند. حتی تعيين می کنند در حمام از دوش استفاده شود که ميزان آب مصرفی کمتر شود يا آب استخرها را تصفيه می کنند که لازم نباشد آن را تجديد کنند.
مصرف سرانه آب را بايد کاهش داد. ۲۰۰ ليتر آب برای هر نفر در شبانه روز، برای کشورهای خشکی مانند ايران، مقدار زيادی است. کشور ما نمی تواند با ۷۰ ميليون جمعيت مشکل را حل کند مگر اين که آب را در کمال صرفه جويی مصرف کند.
لطفا شکیبا باشید ...