می خوام بدونم شستا چیه و چرا ایجاد شده و چه تاثیری بر روند بورس ایران گذاشته؟
در دوره ناامیدی به آینده اقتصاد ایران، برای بسیاری بورس به تنها نقطه امید بدل شدهاست، از دولت که قصد کرده تمام درآمدهای برباد رفته خود را با واگذاری سهام شرکتهای خود در بورس جبران کند تا سرمایه گذاران خردی که برای کسب سود راهی بازار سرمایه شدهاند.
در حالی که اقتصاد ایران بر اساس پیش بینی مرکز آمار در سالی که گذشت رشد منفی ۷.۲ درصدی را به ثبت رساند، بورس تهران با نرخ بازدهی کمتر از ۲۰۰ درصد، جذاب ترین نقطه سرمایه گذاری بود.
روند باورنکردنی سوددهی در بورس حتی در روزهای آغاز به کار سال ۱۳۹۹ که با بحران شیوع کرونا آغاز شد نیز ادامه یافت، بورس در همین روزها نیز بازدهی بیش از ۲۰ درصد را تجربه کرده است تا همچنان سیل نقدینگی در تالار شیشهای سهام آرام گیرد.
اما جذب سیل نقدینگی در بورس و جذبه این بازار برای ورود خریدارانی جدید، دولت را نیز بر آن داشته تا با آماده کردن سهام شرکتهایی برای عرضه در این بازار، هم عطش بازار را آرام کند و هم به این بازار به عنوان منبع مناسبی برای کسب درآمد بیندیشد.
تداوم تحریمها در کنار کاهش شدید قیمت نفت در پی بروز بحران کرونا و افت تقاضای جهانی طلای سیاه، دولت را مطمئن کرده است که حتی به نزدیکیهای رقم پیشبینی شده از محل درآمدهای نفتی هم نخواهد رسید.
از طرفی اقتصاد ایران در پی تجربه رکودی فراگیر، در سال جدید با بحران شیوع کرونا به شرایطی رسیده است که احتمال رفتنش به عمق رکودی شدیدتر را بیشتر میکند، از این رو چندان امیدی به مالیات ستانی از کسب وکارهای کم رونق نیز نیست.
دیگر درآمدها از جمله صادرات غیرنفتی نیز درگیر قرنطینه و مسدود شدن مرزها و کم رمقی چین شریک نخست اقتصادی ایران است.
با این حساب تنها امید بورس تهران است و سهام شرکتهایی دولتی که میتواند به درآمدهای ریالی دولت کمک برساند. آماده کردن واگذاری و عرضه ۸ میلیارد سهم معادل ۱۰ درصد از سهام ابرهلدینگ شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی یا شستا را در بورس میتوان از این منظر، درک کرد.
این عرضه بزرگترین رقم برای عرضه اولیه در تاریخ بورس به حساب می آید که ۶.۷ میلیارد سهم برای فروش به عموم و ۱.۳ میلیارد سهم برای فروش به صندوقهای سرمایه گذاری در نظر گرفته شده است.
ارزش بازار شستا حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود و احتمالا هر سهم این ابرهلدینگ در محدوده قیمتی ۸۵۰ تا ۸۶۰ تومانی عرضه خواهد شد.
تمام این اعداد و ارقام چه از رقم ارزش شرکت شستا، چه از منظر اهمیت این شرکت در بورس و اقتصاد ایران و چه از میزان عرضه اولیه در یک روز و رقم این سهم ۱۰ درصدی از سهام شستا، همگی بخشی از تاریخ بورس محسوب خواهند شد.
اما این واگذاری برای بورس به این آسانیها نیست، بحث و جدل پیشینی حتی قبل از پرداختن به قیمت، نحوه عرضه و بقیه ماجراهای مربوط به این واگذاری، بحث ماهیتی درباره شستاست.
در همین روزهایی که اخبار مرتبط با واگذاری شستا بالا گرفته، معلوم شده است که بر سر ماهیت شستا، اختلاف نظرهایی جدی وجود دارد.
شستا شرکت سرمایهگذاری متعلق به سازمان تامین اجتماعی، ماهیتی عمومی و نه دولتی دارد و در واقع صاحبان سازمان تامین اجتماعی یعنی بازنشستگان و بیمه شدگان این سازمان مالکان اصلی آن محسوب می شوند هر چند که در نهایت اختیار تعیین مدیرعامل و هیئت مدیره این سازمان با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و در عمل زمام امور در دست دولتیهاست.
روانه کردن شستا به بازار دوم برای آمادگی عرضه سهام آن در بورس نیز نشان میدهد که دولت این مشکل را پیشتر رفع و رجوع کرده است. مگر آنکه این احتمال وجود داشته باشد در ادامه با ثبت شکایتی در دیوان عدالت اداری این روند با دستاندازهایی روبرو شود.
اما همچنان این موضوع مورد سوال است که عرضه اولیه شستا به بازار و فروش سهام آن به مردم، بخشی از درآمدهای تامین اجتماعی محسوب خواهد شد یا منبعی خواهد بود برای تسویه بدهیهای دولت به تامین اجتماعی، یا اینکه دولت آن درآمدها را در اختیار خواهد گرفت؟
سازمان تامین اجتماعی در سالهای اخیر با مشکلات تامین مالی قابل توجهی روبرو بوده است.
اما گذشته از این شبهه، موضوع عرضه سهام شستا به بورس یک بار دیگر موضوع کارآمدی خصوصی سازی، واگذاریهای دولتی و بحثهای پیرامون آن را زنده کرده است.
هم اکنون پیش از آنکه شستا به بازار عرضه شود خود نزدیک به ۱۰ درصد از بازار سرمایه ایران را در اختیار دارد، به طوریکه ۸۲ شرکت از ۱۸۷ شرکت مدیریتی سبد داراییهای شستا در بازار حضور دارند.
شرکتهای متعلق به شستا در بازار سرمایه در قالب ۹ هلدینگ عظیم شامل سرمایه گذاری نفت، گاز و پتروشیمی تامین، سرمایه گذاری دارویی تامین، سرمایه گذاری سیمان تامین، سرمایهگذاری صدر تامین، سرمایه اری صبا تامین، سرمایهگذاری صنایع عمومی تامین، رایتل، سرمایهگذاری توسعه انرژی تامین و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، لایههای مختلفی از سهامداری، شراکت و مالکیت تو در تو را تشکیل داده است.
با ورود شستا به عنوان ابرهلدینگ این هلدینگها به بازار، لایه جدیدی به این لایههای سهامداری این مجموعه افزوده میشود که بر پیچیدگیهای پیشین میافزاید.
اما مهمترین اتفاق در این عرضه سهام که نقد و گلایه دیرین به جریان خصوصیسازی در ایران است، همچنان پابرجا باقی میماند و آن واگذاری سهام و تغییر مالکیتها بدون تغییر در ساختار مدیریت بنگاههاست.
واگذاریهای دولتی در قالب خصوصی سازی در طول سه دهه گذشته با این مشکل و انتقاد روبرو بودهاند که با هدف کسب درآمد و تامین مالی صورت گرفتهاند و تغییر مالکیتها به گونهای طراحی شده است که منجر به از دست رفتن حاکمیت مدیریتی دولت در این بنگاهها نشود.
برای همین منتقدان میپرسند اگر دولت قصد خصوصی سازی دارد چرا باقیمانده سهام مدیریتی خود در بسیاری از بنگاهها و شرکتهای بورسی را واگذار نمیکند تا هم کسب درآمد کرده و هم اجازه دهد تا مدیریت این بنگاهها به بخش خصوصی رسیده و بهینه و کارآمد شود؟
تو در تو کردن شرکتها و واگذاری بخشی از سهام یک شرکت به شرکت بالادستی و پس از آن واگذاری بخشی از سهام هر دو شرکت بدون از دست رفتن سهام مدیریتی و واگذاری توان اعمال قدرت در اداره و تصمیم گیری بنگاهها و شرکتها، ترفندی ۳۰ ساله است که دولت در تمام این سالها آن را تجربه کرده است.
واگذاری بخشی از سهام شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی نیز همچون همان رویه سابق، هیچ تغییری در نحوه تعیین و تغییر مدیران دولتی در این زنجیره شرکتداری ایجاد نمیکند. از این رو این واگذاری با مواهب و فواید احتمالی خصوصیسازی همچون کاهش تصدی گری دولتی، بهینه شدن مدیریت و کارآمدی مدیران و بهبود فرآیندهای کاری ارتباطی نخواهد داشت.
گذشته از عرضه سهام شستا به بازار، دولت برنامه واگذاری سهام تحت مالکیت خود را نیز در سر دارد که گویا از نیمه دوم اردیبهشتماه در دستور کار قرار می گیرد.
آن طور که روزنامه «دنیای اقتصاد» گزارش داده این برنامه واگذاری در قالب سه صندوق قابل معامله سامان می یابد و هر ایرانی قادر خواهد بود با ارایه کد ملی تا حداکثر دو میلیون تومان از این سهام خریداری کند.
نخستین دوره از واگذاریها، با فروش باقیمانده سهام دولت در ۱۳ شرکت فعال در بورس و فرابورس انجام خواهد شد و تخفیفی ۲۰ تا ۲۵ درصدی برای آن درنظر گرفته شده است.
ظاهرا این تخفیف بر میانگین قیمت این سهام در ۳۰ روز گذشته اعمال میشود. با این حساب باید نوسانات قیمتی سهام این شرکتها در یک ماه قبل از واگذاری را باید با دقت دنبال کرد.
اما مهمترین ترجیح بورس بر دیگر شیوههای واگذاری و فروش شرکتها، شفافیت در روند واگذاری در این شیوه و کشف قیمت سهام شرکتها در فرآیند بورس است، حال آنکه تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی، میتواند رویهای برخلاف این روند به حساب آید و از اساس ترجیحات انتخاب شیوه واگذاری در بورس را زیر سوال میبرد، ضمن آنکه این تخفیف قیمتی به خریداران جدید روا داشتن تبعیض در حق دارندگان پیشین این سهام است و میتواند بر تغییرات قیمت جاری سهم نیز اثرگذار باشد.
پرسش مطرح دیگر بر سر راه این واگذاریها و فشار دولت روی بورس برای کسب درآمد از این بازار، پرسش درباره توان این بازار در جذب نقدینگی جدید است.
بورس تا کجا میتواند برای دارندگان سرمایههای خرد و جریان نقدینگی، جذاب باشد؟ به نظر میرسد دولت و برنامه ریزان، شرایط فعلی بورس را ثابت فرض کردهاند به این معنا که شرایط بازار پس از این عرضهها و برنامه دولت برای واگذاریها، متفاوت از اکنون خواهد بود.
عرضههای اولیه با استقبال روبرو شده است، اما این استقبال تا کجا ادامه خواهد داشت؟
روز سه شنبه بازار سرمایه شاهد فشار سهامداران برای فروش سهمهایشان بود که نشان میداد آنها در تدارک خرید سهام شستا در روز چهارشنبه هستند و در واقع سرمایه جدیدی برای این منظور در نظر نگرفتهاند و قرار است بخشی از سرمایه خرید شستا در عرضه اولیه از بازار تامین شود.
شماری از کارشناسان معتقدند تا زمانی که تورم وجود دارد، چشمانداز قیمت ارز رو به افزایش است و موج نقدینگی اینچنین خروشان به رگ و ریشه اقتصاد ایران میدود، بورس و سهام آن همپای این رشد عمومی قیمتها، روند رو به رشد خود را ادامه خواهد داد.
دیگرانی بر این باورهستند که حتی اگر قایل به وجود حباب در کل بازار به معنای غیرواقعی بودن قیمتها نباشیم، اما شماری از سهام شرکتها در بازار حبابی است و امکان ترکیدن این حباب قیمتی از جمله نگرانیهای آنهاست.
شماری دیگر نیز به این میاندیشند که هر افزایش قیمتی در بازار با تعدیلی متوقف خواهد شد، اما معمولا تعدیل قیمتی در بورس ایران شدید نیست و آرام آرام صورت می گیرد.
با اینهمه بورس همچنان برای سرمایه گذاران خرد جذابیتهایی دارد، ورود و خروج به آن آسان و با کمترین سرمایهای مقدور است. همچون بازار ارز، طلا و سکه امنیتی نیست و از قضا اجزای حاکمیت برای حفظ روند آن کوشش میکنند.
بورس همچون بازار مسکن دور از دسترس و در رکود نیست و هنوز میتوان از آن کسب سود کرد، هرچند ریسکهای سیاسی و اقتصادی همواره در بین اعداد و ارقام سبز و سرخ آن، شبحی از نگرانی را زنده نگاه میدارد.
کما اینکه نگرانهای آینده بازار میگویند این چه بازاری است که در سقوط تمام بازارهای جهان از بیم کرونا و سقوط نفت و دیگر بدبختیهای اقتصادی، راه خود را میرود و رکورد میکشند؟
https://www.google.com/amp/s/www.bbc.com/persian/business-52281595.amp
لطفا شکیبا باشید ...