من میخوام درباره شیوه درست بازاریابی اطلاعات بدست بیارم. راهنماییم کنید لطفا!
انواع بازاریابی
انواع بازاریابی را میخواهیم در این مقاله مطرح کنیم. بازاریابی با یک تولید کننده شروع میشود و به یک مصرف کننده پایان مییابد. همان فرآیندی است که توسط آن مشتریان از شرایط محصول باخبر میشوند و یا آن را به دست میآورند. کسب و کارها براساس شرایط خود یکی از انواع بازاریابی را انتخاب میکنند. در ابتدا میخواهیم انواع بازاریابی را معرفی کنیم و سپس به توضیح کوتاهی از هر یک بپردازیم تا با مفهوم هر کدام از روشهای بازاریابی آشنا شوید.
آنچه در این مقاله می خوانید
اگر از شما به عنوان یک متخصص بازاریابی بپرسند “بازاریابی چیست؟”، یا از شما بخواهند آن را تعریف کنید، به راحتی قادر به تعریف آن خواهید بود؟ به راستی بازاریابی در ذهن شما چه معنایی دارد؟
موسسه خبرگان بازاریابی (Chartered Institute of Marketing)، بازاریابی را اینگونه بیان کرده است: “مدیریت فرایند شناسایی، پیش بینی و ارضای نیازهای مشتری به شکلی سود آور.”
فرآیند بازاریابی حتی قبل از آنکه مشتری وارد چرخه ی کسب و کار شود، آغاز میشود، نه زمانی که محصول آماده فروش است.
در پاسخ به اینکه بازاریابی چیست باید گفت بازاریابی فرایند مشتاق کردن مخاطبین به محصولات و یا خدمات است. این فرآیند با انجام تحقیقات بازار آغاز و با تحلیل رفتار مصرف کننده یا مشتریان، بهبود سفر مشتری، شناخت کامل خواسته ها و نیازهای بازار هدف، نگهداشت مشتریان، و افزایش سهم بازار ادامه خواهد داشت.
بازاریابی یکی از بخش های اصلی کسب و کار است که تمرکزش بر افزایش و نگهداشت مشتریان فعلی و دستیابی بیشتر به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل است.
بازاریابی چهار بخش را در بر میگیرد:
ما در اینجا هستیم تا با بررسی انواع روش های بازاریابی به این مسئله برسیم که با بازاریابی درست میتوانیم تحولی شگرف را در کسب و کار خود ایجاد کنیم و همیشه رضایت مشتریان خود را داشته باشیم. البته کسب رضایت مشتریان در مرحله پس از خرید یا استفاده از خدمات صورت میگیرد که خود نیز بخشی از بازاریابی است که به اصطلاح در بازار به آن خدمات پس از فروش میگویند.
یکی از انواع بازاریابی ، بازاریابی اینترنتی است. بازاریابی اینترنتی در تعریف ساده، برقراری ارتباط با مشتریان از طریق ابزارهای آنلاین است.
با گسترش فضای اینترنتی و آنلاین، بازاریابی اینترنتی (آنلاین) در واقع همان جذب و حفظ مشتری به صورت اینترنتی است. آنلاین مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی یا تبلیغات آنلاین همگی بیانگر یک مفهوم هستند. کاهش هزینه ها، انعطاف پذیری، قابلیت اندازه گیری و تحلیل داده دقیق، کنترل بیشتر، توانایی برقراری ارتباطات موثرتر و … از مزایای این شکل از بازاریابی هستند.
در کسب و کارهای سنتی، بعد از راه اندازی کسب و کار، مهم ترین مسئله، جلب و حفظ مشتریان است که در قدم اول صاحبان مشاغل به آن میپردازند و به این فرآیند در اصطلاح، “بازاریابی” گفته می شود. با حضور چشمگیر اینترنت در فضای معمولی زندگی انسان ها، کسب و کارها نیز میل به ورود در این فضاها را پیدا کرده اند و حضور کسب و کارهای اینترنتی به طبع بازاریابی اینترنتی را نیز میطلبد.
بازاریابی اینترنتی نیز همانند بازاریابی سنتی باید توسط بازاریابان اینترنتی صورت بگیرد. شما در راه میتوانید از آژانس های بازاریابی دیجیتال و بازاریابی اینترنتی کمک بگیرید.
شما اگر قصد ایجاد یک “کسب و کار اینترنتی” دارید، ناچارید برای بهتر دیده شدن و جلب اعتماد بیشتر، به سراغ طراحی وب سایت بروید. ایجاد ترافیک برای وب سایت از اهداف بازاریابی اینترنتی محسوب میشود که شامل دو روش بازاریابی درون گرا و برون گرا میباشد.
در بازاریابی درون گرا، بیشتر توجه مدیران وب سایت ها به تولید محتوای سودمند برای مخاطبان شان می باشد که البته در تولید این محتواها، توجه به کیفیت حرف اول را می زند. دقت نمایید که “بازاریابی محتوا” به علت اثر بخشی طولانی مدت و همچنین پروسه زمانی طولانی می تواند یک رابطه طولانی دو طرفه را بین سایت شما و مخاطبان تان فراهم کند.
فقط برای ایجاد تنوع سعی کنید از انواع محتوا چه دیداری وچه شنیداری بهره ببرید، حتی با نشر همین محتواها در شبکه های اجتماعی یا وبلاگ شخصی خود به بالا رفتن ترافیک و سئو سایت تان کمک کنید.
بازاریابی آنلاین همان طور که از نامش پیداست، به معنای 24 ساعته حاضر بودن در فضای اینترنت است که شما را قادر میسازد در هر ساعت از شبانه روز به تعامل با سایت ها و مخاطبان پرداخته و پرسش و پاسخ مطرح نمایید، به انواع مختلف کالاها دسترسی پیدا کرده و قیمت آن ها را به راحتی بیابید. این ها بخشی از مزایای بازاریابی آنلاین است.
از معایب آن می توان به غیر ملموس بودن کالاهای ارائه شده در این فضاها، وابستگی شدید به اینترنت، نبود این فناوری در بسیاری از مناطق هدف و بالا بودن فضای رقابتی بین شرکت ها، برندهای بزرگ و کسب و کارهای نوپا نام برد.
بازاریابی اینترنتی از انواع بازاریابی است
یکی از انواع بازاریابی ، بازاریابی تلفنی است. برای تعریف بازاریابی تلفنی میتوانیم بگوییم بازاریابی تلفنی (گاهی اوقات به عنوان فروش داخلی و یا فروش تلفنی نامیده میشود) یک روش بازاریابی مستقیم است که در آن فروشنده تلفنی مشتریان احتمالی را تشویق میکند که کالا ها و خدمات را بخرند. این مبحث بازاریابی حتی میتواند شامل محتواهای ضبط شده فروش که از طریق تماس تلفنی خودکار با مخاطب ارتباط میگیرند، باشد.
فرآیند استفاده از تلفن برای تولید و ایجاد سرنخ های فروش، ایجاد فروش یا عمل جمع آوری اطلاعات بازاریابی میباشد. بازاریابی تلفنی خصوصاً برای کسب و کار های کوچک ابزاری ارزشمند میباشد. در بازاریابی تلفنی در مقایسه با فروش شخصی و رودر رو در زمان و هزینه صرفه جویی میشود. متخصصان تخمین میزنند بازاریابی تلفنی یک پنج ام هزینه نسبت به فروش حضوری داشته باشد.
بازاریابی تلفنی خصوصاً زمانی که یک مشتری یک کسب و کار کوچک در مکانی با دسترسی سخت قرار دارد و یا برای بدست آوردن یک مشتری بالقوه با بسیاری از مشتریان احتمالی باید تماس گرفت بسیار مفید است. اگر چه برخی از کسب و کار های کوچک به صورت انحصاری از تلفن استفاده میکنند، بازاریابی تلفنی بخشی از برنامه بازاریابی است تا تبلیغات و تلاش های بازاریابی را به هم گره بزند.
برای مثال میتوانید اطلاعات اولیه معرفی را به وسیله نامه ارسال کنید، سپس با مشتری تماس بگیرید تا به فرد علاقه مند دسترسی پیدا کنید و در نهایت یک فروشنده برای ملاقات با مشتری بفرستید. پیشنهاد می کنم برای یادگیری هر چه بهتر این نوع از بازاریابی، حتماً مقاله تکنیکهای مکالمه تلفنی را هم مطالعه کنید.
یکی-از-انواع-بازاریابی-تلفنی-است
یکی از انواع بازاریابی ، بازاریابی حضوری است. بازاریابی حضوری یک نوع بازاریابی مستقیم است که بیشتر به منظور معرفی یک محصول و یا موارد وابسته به آنها، توسط یک فرد انسانی با هدف جلب سفارش و یا معرفی صرف، صورت می پذیرد.
بازاریابی حضوری روشی از بازاریابی و فروش است که در آن، فروشنده ها و بازاریابان شرکت، به صورت مستقیم با مشتری ملاقات میکنند و سعی در فروش و جذب مشتری دارند.
بازاریابی حضوری، حرفه ای است که میتواند شروع خوبی برای گام نهادن به دنیای بازاریابی تلقی شود. در حرفۀ بازاریابی حضوری بیشتر از افرادی استفاده میشود که انرژی، قدرت انتقالی، قدرت ایجاد اعتماد، بیان مناسب و از سخت کوشی بالا برخوردار باشند.
براساس آنچه که گفته شد، بازاریابی حضوری دو هدف کلی را تعقیب می کند:1-معرفی 2-جلب سفارش دلایل زیادی برای استفاده از بازاریابی حضوری وجود دارد. معمولاً میبینیم که شرکت های کوچک و شرکت های بزرگ هر دو از این روش بازاریابی استفاده میکنند.
شرکت های کوچک عموماً به این دلیل از این روش بازاریابی استفاده میکنند که بازاریابی حضوری اثر بخشی بالا و هزینه ی به نسبت پایینی دارد. از طرفی در بازاریابی حضوری، میتوان به صورت مستقیم بازار هدف را انتخاب کرد و مستقیماً وارد بازار هدف شد.
به همین دلیل در شرکت های کوچک، استفاده از بازاریابی حضوری مزیت خوبی در بازار به این نوع شرکت ها میدهد. در شرکت های بزرگ نیز، به این دلیل از بازاریابی حضوری استفاده میشود که میزان ارتباط با مشتریان کنترل شود. این امر به حفظ مشتریان شرکت و وفادار سازی مشتریان میانجامد.
یکی از انواع بازاریابی حضوری است
یکی از انواع بازاریابی ، بازاریابی مستقیم است. هنگامی که تولیدکنندگان بهصورت مستقیم با مصرف کنندگان تعامل میکنند، در بازاریابی مستقیم شرکت کردهاند. منظور از این نوع تعامل این است که هیچ واسطهای بهعنوان شخص ثالث، مانند خرده فروش و یا عمده فروش در میان نباشد. بازاریابی مستقیم میتواند از طریق پست، تلفن و اینترنت انجام شود، زیرا شرکتها، محصولات و خدمات خود را به طور مستقیم به دست مصرف کنندگان خود میرسانند و بدین ترتیب فروش میکنند.
بازاریابی مستقیم به دنبال توسعه روابط مستقیم مستمر با مشتریان است، چراکه اکثر بازاریابان براین باورند که هزینه جذب مشتریان جدید، پنج برابر حفظ مشتریان فعلی است. براین اساس فعالیت های بازاریابی مستقیم، به عنوان ابزاری برای رضایتمند نگه داشتن مشتریان و تشویق او به هزینه کردن خواهد بود.
این نوع بازاریابی نوعی تاکتیک تهاجمی محسوب میشود و باید با تعبیرات و برنامه ریزی خاصی انجام شود . این مسئله که شما از چه روشی و با چه نوع برخوردی این کار را انجام میدهید میتواند زمینه ساز بازاریابی موثر یا بازاریابی غیر موثر و بعضا بازاریابی مضر باشد، بنابراین برای بازاریابی مستقیم در نظر گرفتن حریم خصوصی افراد ، عدم ایجاد مزاحمت و در نظر گرفتن شرایط افراد بسیار مهم میباشد.
این نوع بازاریابی روش منطقی و سود آوری است که توسط مجموعه های مختلف تولیدی و خدماتی با تعابیر مناسب انجام میشود . همچنین این روش به عنوان ابزاری برای بررسی واکنش رفتار مشتری و تصمیمات ابتدایی بازاریابی نیز در نظر گرفته میشود . پس میتوان نتیجه گرفت بازاریابی مستقیم میتواند نقش کلیدی برای مجموعه های نوپا در بررسی میزان جلب توجه و تقاضا داشته باشد .
یکی از انواع بازاریابی مستقیم است
یکی از انواع بازاریابی ، بازاریابی ویروسی است. در ابتدا میخواهیم بدانیم که چرا به این نوع از بازاریابی دیجیتال، بازاریابی ویروسی اطلاق میشود؟ پاسخ کاملاً واضح است. بازاریاب کسب و کار یا برند در این شیوه از بازاریابی دیجیتال، پیام، شعار یا اسم برند را به صورت یک ویروس در بین مخاطبان پخش میکند تا سپس این تبلیغ به صورت اپیدمی در بین آحاد جامعه رسوخ کند.
بازاریابی ویروسی هر استراتژی است که افراد را به انتقال پیام بازاریابی به دیگران تشویق میکند و ایجادکننده امکان رشد ترویجی در نمایش و نفوذ پیام است.
مبنای بازاریابی ویروسی بر انتشار پیام اغلب در شبکه های اجتماعی پرمخاطب برای بالا بردن آگاهی مردم نسبت به برند یا کسب و کار مورد نظر است. در گذشته که حوزه دیجیتال، پیشرفت کنونی را نداشت، این شیوه از بازاریابی معمولاً با استفاده از تبلیغات بیلبوردی یا تلویزیونی همراه بود؛ اما امروزه بازاریابی ویروسی معمولاً در بستر شبکه های اجتماعی رخ میدهد. از این روست که میتوان بازاریابی ویروسی را یک نوع از بازاریابی دیجیتال دانست.
معمولاً کمپین های بازاریابی ویروسی عمر طولانی ندارند و نهایت یک ماه دوام میآورند اما در همین زمان کوتاه، اگر پیام ارزشی مورد نظر برند ما، به اندازه کافی خلاقانه و جذاب باشد، موفقیت های بزرگی کسب خواهد شد.
شبکههای اجتماعی کاملاً به سمت وب حرکت کردهاند. اکنون بخش بزرگی از دوستان و اعضای خانواده هر شخص روی خط است یا به زودی به آن متصل میشود. تماس شخصی بر روی وب تقریباً به صورت رایگان است. هر شخص می تواند در عرض کمتر از یک روز با صد نفر ارتباط برقرار کند و هر کدام از این صد نفر نیز به نوبه خود میتوانند با بیش از صد نفر دیگر ارتباط برقرار سازند.
در واقع هرم ارتباطی میتواند در مدت یک روز ساخته شود، تاثیر شبکه نقش مهمی را ایفا میکند. همان طور که افراد بیشتری ثبتنام میکنند، آنها میتوانند با گروه بزرگتری ارتباط برقرار کنند و به زودی تعداد کل به صورت تصاعدی افزایش مییابد.
بازاریابی ویروسی از دیگر انواع بازاریابی است
یکی از انواع بازاریابی ، بازاریابی عصبی است. تحلیل های بازاریابی از بازاریابی عصبی برای سنجش ترجیهات مشتری استفاده میکنند، زیرا پاسخ کلامی مشتری به پرسش “چرا شما این محصول را می پسندید” ممکن است همیشه پاسخ درستی نباشد. این دانش به بازاریاب ها کمک خواهد کرد تا محصولات و خدمات مؤثرتری ارائه بدهند و کمپینهای بازاریابی تشکیل دهند که تمرکز بیشتری روی واکنش مغز داشته باشند.
بازاریابی عصبی به بازاریاب نشان میدهد که مشتری به چیزی واکنش نشان میدهد، حال این واکنش میتواند نسبت به رنگ بسته بندی کالا باشد یا به صدایی که کارتن کالا هنگام تکان دادن ایجاد میکند و یا این ایده که آنها صاحب چیزی شده اند که دیگر مشتریان در اختیار ندارند.
بازاریابی عصبی به معنای کاربرد علم اعصاب در بازاریابی است. بازاریابی شبکه ای شامل استفاده مستقیم از عکس برداری مغز و اسکن مغز و استفاده از هر وسیله دیگری که با آن میتوان واکنشهای مغزی مشتری را نسبت به یک محصول، بسته بندی، تبلیغات و یا هر عنصر دیگری که در بازاریابی کاربرد دارد، می شود.
در بعضی مواقع پاسخهایی که مغز از طریق این تکنولوژی ها به ما میدهد ممکن است به صورت خودآگاه برای خود شخص قابل ادراک نباشد و به همین دلیل این اطلاعات میتواند بیش از برآوردهای حضوری که توسط مشتریان در گروههای کانونی انجام میشود، مؤثر باشد.
این روش بسیار انعطاف پذیر است و میتوانند تمایل کاربر و وفاداری او به مارکی را تعیین کند، زیرا میتوان این روش را تقریباً روی هر کسی که نسبت به محصول یا شرکتی نظری دارد، پیاده کرد. روش بازاریابی به این صورت است که بر روی ایجاد تاثیری مثبت و ماندگار بر روی ذهن مخاطب تاثیر بگذارد و فرقی هم نمیکند که به چه صورت این کار را انجام دهد.
بازاریابی عصبی، همان تاثیرات را میسنجد؛ با این حال، هر کسی هم میتواند موارد پایه ای را در مورد کاربر بیابد و محصول یا خدمات خود را برای تاثیر بر نیاز های ضمیر ناخودآگاه کاربر، تطبیق دهد.
https://mostafaee.com/types-of-marketing/
✔ مدیریت بازاریابی
«۳۲ کلمه شد. در ۳۲ کلمه توانستیم تعریف بازاریابی را خلاصه کنیم.»
اینها جملههای رابرت لوش (Robert Lusch) رییس کمیته تعریف بازاریابی در انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) پس از تلاشهای طولانی و بیوقفه برای ارائهی تعریف بازاریابی نوین در سال ۲۰۰۴ است.
این نوع حساسیت و حتی گزارش از تعداد کلمات، نشان میدهد که تعریف یک واژه و به طور خاص، تعریف مدیریت بازاریابی تا چه حد میتواند مهم و حیاتی باشد.
این کار باعث میشود دقیقاً بدانیم به دنبال چه باشیم و چه چیزهایی را از اولویت یادگیری خارج کنیم.
بازاریابی (Marketing) واژهای چنان گسترده است که مباحث بسیار گسترده و متنوعی را پوشش میدهد (چنانکه پیش از این گفتهایم، به چنین اصطلاحاتی، Umbrella-term یا واژههای چتری میگویند).
در مورد چنین واژههایی، تعریف مناسب، اهمیت مضاعف پیدا میکند.
به همان اندازه که در تاریخچه بازاریابی، شاید تغییر و تحول بوده و هستیم، تعریف مارکتینگ و بازاریابی هم، پیوسته دچار تحول و دگرگونی شده است.
در اینجا پنج تعریف را با هم مرور میکنیم (اگر حوصلهی خواندن همهی تعریفها را ندارید، مستقیم به سراغ تعریف بازاریابی کاتلر بروید):
بعد از مرور تعریف های بازاریابی، به پاسخ دو سوال هم میپردازیم:
نخستین تعریف مارکتینگ یا بازاریابی به شکل رسمی توسط انجمن اساتید بازاریابی آمریکا ارائه شد.
آنها بازاریابی را در سال ۱۹۳۵ چنین تعریف کردند:
بازاریابی اجرای فعالیتهایی در فضای کسب و کار است که جریان کالا و خدمات را از تولیدکننده به سمت مصرفکننده هدایت میکند.
همانطور که میتوانید حدس بزنید، این تعریف تحت تأثیر بازار کالا و خدمات در اوایل قرن بیستم است. بازاری که بخش عمدهی آن را کارخانجات تشکیل میدادند و پس از اینکه محصول از خط تولید خارج میشد، بازاریابی باید آن را به سمت بازار مصرفی هدایت میکرد (به زبان خودمان باید بگوییم: Push میکرد و سعی میکرد زودتر کالا و محصول به مصرف برسد).
حدود نیم قرن، تعریف انجمن اساتید بازاریابی آمریکا، در کتابها و مقالهها نقل میشد و به عنوان تعریف استاندارد بازاریابی پذیرفته شده بود.
انجمن بازاریابی آمریکا در سال ۱۹۸۵ تعریف جدیدی از بازاریابی را ارائه کرد:
بازاریابی یکی از وظایف سازمانی و مجموعهای از فرایندهای مرتبط با خلق ارزش، اطلاعرسانی دربارهی آن ارزش و تحویل آن به مشتریان است.
بازاریابی همچنین مدیریت ارتباط با مشتریان را، به شکلی که منافع سازمان و ذینفعان آن را تأمین کند، شامل میشود.
پنجاه سال گذشت تا در اواخر قرن بیستم، مفهوم ارزش و ارزش آفرینی، در فضای مدیریت و بازاریابی جایگاه خود را یافت.
اصطلاح مشتری هم جای مصرف کننده را گرفت و ارتباط با مشتری معنا پیدا کرد (با خواندن این تعریف، میتوانید حس کنید که رقابت، در آن سالها به تدریج معنا پیدا کرده است).
بازاریابی فرایند برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای مربوط به شکلگیری، قیمت گذاری، ترویج و توزیع ایدهها، کالاها و خدمات است؛
به شکلی که در تبادلات انجام شده، اهداف فردی و سازمانی تأمین شوند.
شاید بتوان گفت کلمهی کلیدی تعریف در سال ۲۰۰۴، ایده است.
البته به جای واژهی تولید هم از اصطلاح شکل گیری (Conception) استفاده شده و قیمت گذاری هم در تعریف جای خود را پیدا کرده است.
باز هم تشخیص این نکته دشوار نیست که توسعه دنیای دیجیتال، باعث شد که در کنار واژههای کالا و خدمت، واژهی ایده هم به فضای مارکتینگ راه پیدا کند.
تعریف زیر، جدیدترین تعریف بازاریابی است که در سال ۲۰۰۷ ارائه شد و ۲۰۱۳ هم پس از بازنگری و بررسی مجدد، همچنان مورد اتفاق نظر بود (منبع):
Marketing is the activity, set of institutions, and processes for creating, communicating, delivering, and exchanging offerings that have value for customers, clients, partners, and society at large.
بازاریابی مجموعهی نهادها، فعالیتها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط [اطلاعرسانی و کسب اطلاع]، تحویل و تبادل پیشنهادها (Offerings) مربوطند.
مبادلههایی که برای مشتریان، کارفرما، شرکا و در مقیاس بزرگتر، جامعه، ارزشمند محسوب میشوند.
آخرین تعریف انجمن بازاریابی آمریکا – که هنوز هم همان تعریف مورد اشاره و استناد قرار میگیرد – دو نکتهی کلیدی را در خود دارد:
نکتهی اول، استفاده از اصطلاح پیشنهاد (Offering) است.
بعد از اینکه در کنار واژهی کالا، واژهی خدمت هم قرار گرفت، اصطلاح محصول (Product) متولد شد. به نظر میرسد که پس از توسعه دنیای دیجیتال و عرضهی امکانات جدیدی که به سادگی نمیشد آنها را کالا یا خدمت نامید، دنیای بازاریابی اصطلاح پیشنهاد (Offering) را ترجیح میدهد.
شاید نمودار زیر، این بحث را شفافتر کند:
بیایید به یک مثال فکر کنیم. آیا شما در گفتگوهایتان جملهی «من از خدمات اینستاگرام استفاده میکنم» را به کار میبرید؟
احتمالاً حتی در ذهنتان هم چنین تصویری از اینستاگرام ندارید (خدماتی که ارائه میشود و من استفاده میکنم).
ما معمولاً میگوییم: اینستاگرام داری؟
یا میگوییم: توی اینستاگرام هستی؟
این نوع ارزش آفرینی، با آنچه به شکل سنتی به عنوان کالا و خدمت (= محصول) میشناختیم، تفاوت دارد.
به همین علت، به نظر میرسد کارشناسان بزرگ بازاریابی جهان، به نتیجه رسیدهاند که اصطلاح پیشنهاد (Offering) جامعتر از اصطلاحات پیشین است.
نکتهی دومی که حتماً به آن توجه کردهاید، توجه به نقش کسب و کارها در سطح کلان جامعه است. این نکته، به مباحثی مانند مسئولیت اجتماعی شرکتها و در شکل کلیتر، نگرش سیستمی اشاره دارد.
اگر حوصلهی جزئیات تعریفهای آکادمیک را نداشته باشید، میتوانید تعریف کاتلر از بازاریابی را بخوانید و به خاطر بسپارید.
تعریفی ساده و زیبا که میتوان آن را کمی عملیاتیتر هم دانست.
فیلیپ کاتلر که کتاب مدیریت بازاریابی او، یک منبع و مرجع معتبر جهانی برای آموزش بازاریابی است، بازاریابی را به صورت زیر تعریف میکند:
بازاریابی، دانش و هنر کشف، خلق و ارائهی ارزش،
با هدف تأمین نیازهای یک بازار هدف، همزمان با کسب سود است.
بازاریابی، نیازها و خواستههای تأمین نشده را تشخیص میدهد؛
بازارِ آنها را تعریف کرده، حجم این بازار را اندازه گیری و سود بالقوهاش را برآورد میکند.
مشخص میکند که کدام بخش از بازار را میتواند بهتر تأمین کند؛
و سپس محصولات و خدمات مناسب را طراحی و ترویج میکند.
برای کسانی که علاقه و تعصب ویژه روی برندسازی و تبلیغات دارند، ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا در تعریف بازاریابی، اشارهای به این دو حوزهی مهم نشده است.
در پاسخ باید گفت: در اینکه برندسازی و تبلیغات، زیرمجموعهی مدیریت بازاریابی است، تردیدی نیست.
اما این دو مفهوم زیر عنوان Communicating (ارتباط و ارسال پیام) جا گرفتهاند. به عبارت دیگر، تبلیغات و برندسازی، از جنس برقراری ارتباط با مشتری (یا بازار هدف) و ارسال پیام دربارهی ویژگیهای کسب و کار، محصولات آن و نیز پیشنهادهای ارزشمند برای مشتری است.
گاهی اوقات، اصطلاح بازاریابی (یا مارکتینگ) چنان به شکل عمومی مورد اشاره قرار میگیرد که فروش را هم شامل میشود.
اما اگر بخواهیم دقیق باشیم، بهتر است فروش (Selling) را جدای از بازاریابی (Marketing) در نظر بگیریم.
در کتابهای بازاریابی هم، معمولاً اگر اشارهی مختصری به فروش میشود، بیشتر بحثِ سیستم فروش است و نه فروشندگی.
کاتلر هم در کتاب بازاریابی خود با حجم بیش از هشتصد صفحه، بحث فروش را صرفاً به عنوان یک موضوع فرعی در انتهای فصل Communication مطرح کرده و اگر اشارات او به سیستم فروش را جدا کنیم، اشارههای بسیار محدودی به بحث فروش شخصی و آموزش فروش در کتاب او باقی میماند.
بنابراین به نظر میرسد بهتر است فروش و فروشندگی را بیشتر زیرمجموعهی مذاکره فرض کنیم تا مدیریت بازاریابی.
lما این بحث را به تفصیل، یک بار با عنوان تفاوت ویزیتور و بازاریاب و یک مرتبه هم در مرور مقالهی نزدیک بینی بازاریابی (نوشتهی تئودور لویت) مطرح و بررسی کردهایم.
مقاله – تاریخچه تعریف بازاریابی توسط انجمن بازاریابی آمریکا
مقالهی زیر، تاریخچه تعریف بازاریابی را از اوایل قرن بیستم تا قبل از آخرین تعریف (۲۰۰۷) مرور میکند و در صورت تمایل میتوانید فایل PDF آن را دانلود کرده و مرور کنید:
The American Marketing Association Definition of Marketing (PDF)
دیدگاه خود را بنویسید / کسب و کار، مقالات / از تیم تحقیقات دکتر پدرام شهدوست / ۳۱ زمان خواندن
آنچه در این مطلب خواهید خواند نمایش فهرست محتوای این متن
بازاریابی، یکی از مهمترین قسمتهای فروش موفق هر محصول یا خدمت است. مراحل بازاریابی اگر به صورت اصولی انجام شوند احتمال فروش موفق محصول یا خدمت بیشتر میشود. بازاریابی اصولی باعث میشود شرکت شما در فروش خدمت یا محصولهایتان بسیار موفق عمل کند. حتما برای شما جالب است که بدانید مفهموم بازاریابی برای اولین بار در سال ۱۹۳۵ توسط ”انجمن اساتید بازاریابی کشور آمریکا” ارائه شد. هرچند این تعریف در سالهای اخیر دچار تغییرات ریز و درشت زیادی شده است اما تا حد زیادی مفهوم آن بدون تغییر باقی مانده است.
بازاریابی در حقیقت کمک میکند تا شرکت شما با مشتریانتان ارتباط موثری برقرار کند. امروزه بازاریابی با شیوههای قدیمی دیگر کارساز نیست و هر روزه روشهای جدید و موثری به میان میآیند و شرکتهای بزرگ از آنها استفاده میکنند تا بتوانند فروش بیشتری را برای محصولات و خدماتشان بهدست آورند.
البته این نکته را هم در نظر بگیرید که بسیاری از شرکتهای کوچک و سنتی هم در حال بازاریابی برای محصولاتشان هستند اما اگر از آنها بپرسید که آیا از بازاریابی استفاده میکنند جواب منفی میدهند. علت این موضوع این است که با مفهوم بازاریابی به شیوهی آکادمیک آشنایی ندارند و نمیتوانند مفهوم آن را درک کنند اما در اصل در حال استفاده از آن هستند.
اگر نگاهی به لیست پردرآمدترین شغلهای جهان بیاندازید یکی از این شغل ها بلاگر بودن است. امروزه بلاگرها در دنیا ی مجازی درآمد بسیار بالایی دارند. در سال های اخیر بسیاری از جوانان به این شغل علاقه مند شدهاند و به سمت بلاگر شدن در فضای مجازی رفته اند. باید حتما قبل از انتخاب این شغل، بدانید که بلاگر کیست؟
در ضمن به یاد داشته باشید مقالات مرتبطی با بازاریابی در سایت دکتر ویز قرار دارند که مطالعه آنها میتواند کمک بسیار زیادی به شما داشته باشد.
برای مثال بسیاری فروشگاههای بزرگ و قدیمی محل زندگیتان از بروشورهای تبلیغاتی و محلی استفاده میکنند و یا یک بنر را در قسمت پرتردد شهر نصب میکنند. همهی این مجموعه کارها در زیر پرچم بازاریابی قرار میگیرد که ممکن است بعضی از آنها را دیده باشید و یا از طرف دیگر، شاید هم اسم بعضی از انواع بازاریابی حتی به گوشتان هم نخورده باشد. در این مطلب سعی داریم مهمترین نکاتی که در مورد بازاریابی باید بدانید را بهصورت دستهبندی شده بیان کنیم.
همانطور که در ابتدای مطلب گفته شد اولین بار مفهموم بازاریابی در سال ۱۹۳۵ مطرح شد و تعریف آن بهصورت زیر بود:
”بازاریابی اجرای فعالیتهایی در فضای کسب و کار است که جریان کالا و خدمات را از تولیدکننده به سمت مصرفکننده هدایت میکند.”
این مفهوم رفته رفته شکل کاملتری بهخود گرفت و البته در سالهای ۱۹۸۵ و ۲۰۰۴ مورد بازبینیهایی قرار گرفت و در آخرین تعریف که در سال ۲۰۱۳ میلادی توسط ”انجمن بازاریابی آمریکا” مطرح شد به تعریف زیر رسید:
”بازاریابی مجموعهی نهادها، فعالیتها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط [اطلاعرسانی و کسب اطلاع]، تحویل و تبادل پیشنهادها (Offerings) مربوطند. مبادلههایی که برای مشتریان، کارفرما، شرکا و در مقیاس بزرگتر، جامعه، ارزشمند محسوب میشوند.”
مراحل بازاریابی چیست؟ ۲۵ مرحله +۴ مرحله مخصوص ایران!
| تولیدات خانگی پر سود”]
پس با توجه به تغییر تعریف بازاریابی در سالهای اخیر میتوان اینگونه گفت که بازاریابی به مجموعه کارهایی گفته میشود که قرار است به تبادل بیشتر شما با مشتریانتان منجر شود که البته این فعالیتهای بازاریابی برای مشتریانتان نیز بسیار ارزشمند است. در این مطلب از دکتر ویز سعی میکنیم مراحل بازاریابی را به شکل کامل توضیح دهیم. مراحل بازاریابی در هر سازمان و شرکت متناسب با حیطهی کاری این شرکت میتواند متفاوت باشد؛
بازاریابی در کسب و کارهای مختلف انواع گوناگونی دارد که میتواند بسته به نوع هر کسب و کار کمی متفاوت باشد اما در بیشتر موارد این اصول بهصورت یکسان هستند و داشتن درک کلی از اصول بازاریابی میتواند کمک زیادی به شما و کسب و کارتان داشته باشد تا بتوانید مراحل توسعهی کسب و کارتان را سریعتر و اصولیتر دنبال کنید. پیروی از این اصول باعث میشود شما و کسب و کارتان رشد سریعی را تجربه کنید و رقیبان سنتی خود را کنار بزنید. البته درنظر داشته باشید که برای گرفتن نتیجه، بهتر است تمامی این اصول در کنار هم و توأمان انجام شوند.
البته اگر میخواهید در زمینهی بازاریابی بهروزترین اطلاعات را داشته باشید بهتر است وب سایتهایی مانند ”هاب اسپات” و ”مجلهی فوربز” را دنبال کنید تا اطلاعات شما دائم آپدیت شود و بیشترین بازده را در بازاریابی خود داشته باشید.
در ادامه، مراحل بازاریابی را به شکل مفصل توضیح دادهایم تا با استفاده از آن بتوانید کسب و کارتان را به پیشرفت چشمگیری برسانید.
بعد از این که تصمیم به شروع بازاریابی در سازمان گرفته شد قبل از هر کاری هدف و چشم انداز شرکت را از بازاریابی مشخص کنید تا بدانید دقیقا به چه چیزی باید برسید؟!
هدف هر سازمان میتواند متفاوت و منحصر بهفرد باشد؛ بهطور مثال ممکن است هدف یک شرکت اپراتور که بهتازگی وارد بازار شده است این باشد که تعدادی از کاربران، صرفا با این اپراتور آشنایی اولیه پیدا کنند و اصلا قرار نیست هیچ سود مادی را برای شرکت بههمراه داشته باشند. اما در یک شرکت دیگر ممکن است بازاریابی بهمنطور فروش بیشتر یک محصول قدیمی شروع شود.
پس بهتر است در هر سازمان و شرکتی که فعالیت میکنید ابتدا هدف سازمان را بررسی و مشخص کنید و سپس متناسب با آن هدف، شروع به برنامه ریزی و صرف هزینه کنید. اگر قرار است کسب و کار شما رشد کند و به توسعهی پایداری برسد باید هدف اصلی و هدفهای جزیی آن مشخص باشند.
شاید از خود بپرسید که هدفهای جزیی سازمان چیست؟! منظور از هدف جزیی سازمان، هدفهایی است که برای هر بخش بهطور مجزا تعریف میشود و کارمندان آن بخش باید طی مدت زمانی خاص به آن دست یابند.
بهعنوان مثال، برای واحد فروش اینگونه هدف میگذاریم که تا ماه آینده باید تعداد فروش محصول نسبت به ماه قبل دو برابر شود. به این آماری که برای هر قسمت مشخص میشود در بازاریابی اینترنتی KPI میگویند که به معنای سنجش کارهای انجام شده است.
به عقیدهی کارشناسان بازاریابی اینترنتی، وجود KPI در بازاریابی سازمان میتواند مسیر رشد کسب و کار را هموارتر کند چراکه این دادههای مشخص، هدف کسب و کار را به سادگی برای کارمندان شرح میدهند و آنان را برای رسیدن به آن هدف تشویق میکنند.
بهتر است در هر ماه جلساتی را مشخص کنید و از همهی کارمندان بخواهید که در این جلسات شرکت کنند و دادههای بدست آمده را به اشتراک بگذارید. این کار باعث تعامل بیشتر کارمندان در بازاریابی میشود و به کسب نتایج بهتر میانجامد.
بعد از آن که در سازمان اهدافتان را مشخص کردید بهتر است اولویت اهداف را نیز مشخص کنید. اگر شما بهعنوان مدیر مجموعه فعالیت دارید قطعا فرصت نمیکنید تمامی اهداف مشخص شده را بررسی کنید و برای آنها برنامه ریزی کنید پس سعی کنید با مشورت از شخصی که بازاریابی مجموعه را بهدست گرفته است، اهدافی را زیر ذره بین قرار دهید که اهمیت بیشتری برای شما و سازمانتان دارد. شاید با خود بگویید که پس تکلیف بقیهی اهداف سازمان چه میشود و دقیقا چه کسانی و به چه شکلی میخواهند دیگر اهداف سازمان را ساماندهی کنند.
در مقاله اهمیت کار تیمی در وبسایت دکتر ویز بدین موضوع پرداختیم که اگر در شرکت و یا سازمانتان بتوانید کار تیمی را فرهنگ سازی کنید مجبور نیستید که هر روز و هر ماه نگرانهای کارهای عقب افتادهی شرکتتان باشید این موضوع کمک میکند که کارمندان نیز وظایفشان را بهتر بشناسند و همچنین در حل مشکلات شرکت شما احساس وظیفه کنند.
مراحل بازاریابی تعداد کاملا مشخصی ندارد اما قرار است در ادامهی مطلب ۴ مرحلهی دیگر از مراحل بازاریابی را برای شما بررسی کنیم که انجام همهی این مراحل میتواند کسب و کار شما را به موفقیت برساند. بازاریابی اصولی و درست برابر است با فروش بیشتر محصولات و خدمات سازمان شما.
شاید برای شما جالب است که بدانید حتی شرکتهای بزرگی مانند اپل و سامسونگ قبل از شروع ساخت هر محصول جدیدشان، هزینههای زیادی میکنند تا تحقیقات بازار را به درستی انجام دهند و در نهایت، نیاز واقعی بازار را طراحی کنند.
استراتژی (Strategy) چیست؟ + معرفی 21 استراتژی مدیریتی
به گفتهی یکی از بزرگترین افرادی که در زمینهی بازاریابی فعالیت میکند، کوچکترین خطا و بیدقتی در قسمت تحقیقات بازار باعث میشود تا سازمان محصولی را روانهی بازار کند که نیاز اصلی بازار نیست و هر چقدر هم از تکنیکهای فروش در بازاریابی برای آن محصول استفاده شود، آن محصول یا خدمت به موفقیتی دست پیدا نمیکند.
البته شاید اولویت بندی اهداف سازمان کمی برای شما سخت باشد که توجه به موارد زیر میتواند این اولویتها را برای شما واضحتر و مشخصتر کند.
دقت به تمامی این موارد میتواند چشم انداز روشنی را به کسب و کار شما ارائه دهد. اگر در مباحث بازاریابی محتوایی، دانش کمی داشته باشید متوجه میشوید که این موارد همان پرسونای مخاطبی است که در مباحث بازاریابی محتوایی به آن پرداخته میشود و بسیار ارزشمند است.
بعد از اینکه موارد بالا را بررسی کردید و محصول یا خدمتی را روانهی بازار کردید، میبایست دقت داشته باشید که بازاریابی اصلی تازه شروع شده است و باید از روش بازاریابی حضوری و اینترنتی استفاده کنید تا فروش محصول یا خدماتتان راضی کننده باشد. یکی از مراحل بازاریابی بسیار مهم، بعد از انجام تحقیقات بازار، ”نحوهی معرفی محصول” است که در یک مقالهی جدا بهصورت کامل به آن پرداختهایم و جدیدترین روشهای آن را به شما گفتهایم.
تیم مارکتینگ شما باید تیم قدرتمندی باشد که توانایی اجر کردن کمپینهای بازاریابی و تبلیغاتی را داشته باشد. این تیم بهتر است از مجموعه افراد مجربی تشکیل شده باشد که تجربهی موفقی در بازاریابی دیجیتالی و اینترنتی داشتهاند.
اگر قرار است بهدرستی مراحل بازاریابی را طی کنید این قسمت را جدی بگیرید. فرقی نمیکند که شما قصد دارید بیشتر بودجهی بازاریابیتان را صرف بازاریابی سنتی کنید یا برای بازاریابی اینترنتی هزینه کنید. همهی ما میدانیم که هزینههای بازاریابی کم نیستند و بسیار مهم است که این هزینه مدیریت شود و بهدرستی خرج شود.
امروزه کانالهای زیادی برای بازاریابی وجود دارد و به شدت مهم است که این کانالها را بهدرستی انتخاب کنید. کانالهای انتخابی شما میتوانند تاثیر بسیار زیادی بر روی موفقیت یا عدم موفقیت بازاریابی کسب و کار شما داشته باشد.
پس سعی کنید در ابتدای کار، سنتی بودن یا اینترنتی بودن بازاریابی خود را مشخص کنید و حتی اگر قرار است به هر ۲ شکل سنتی و اینترنتی، بازاریابی خود را انجام دهید بهتر است مشخص کنید که هر کدام قرار است چند درصد از کل بودجهی شما را به خود اختصاص دهند. پس سعی کنید شفافیت هزینههای مالی را برای خودتان و تیم مارکتینگتان انجام دهید تا مشکلات شما به حداقل برسد.
شاید این کانالهای بازاریابی برای شما هنوز بهصورت واضح مشخص نشدهاند برای همین چند مثال میزنیم تا بهطور کامل این موضوع را متوجه شوید. فرض کنید شما یک مجموعهی آموزشی دروس کنکور هستید که میخواهید در زمینهی تولید ویدیوهای باکیفیت آموزشی فعالیت کنید.
پس با توجه به اینکه شما ویدیو تولید میکنید قطعا قرار دادن بعضی از این ویدیوها در پیجهای اینستاگرامی کمک میکند که شما بیشتر دیده شوید و حتی اگر تبلیغات زیادی هم در این شبکهی اجتماعی انجام دهید ضرری نخواهید کرد و کانال مناسبی را برای بازاریابی خود انتخاب کردهاید. اما در مقابل فرض کنید که شما یک تولید کنندهی آرد باکیفیت هستید که میخواهید آرد خود را به نانواییهای شهرتان بفروشید؛ حالا به نظر شما اگر روش قبل استفاده کنیم و سراغ اینستاگرام برویم موفق میشویم؟
قطعا جواب منفی است و با این کار فقط هزینهی بازاریابی را دور ریختهایم اما اگر برای فروش آرد بهسراغ پیدا کردن شماره موبایل نانوایان شهر برویم و با یک پیامک جذاب آنها را دعوت به خرید آرد کنیم بهنظر شما احتمال موفقیتمان بیشتر نمیشود؟
البته چگونگی همین پیامک زدن نیز میتواند در میزان موفقیت ما نقش زیادی داشته باشد؛ برای مثال سعی اگر در پیامک خود یک ارزشی ارائه کنید(مثلا ارائه آرد بهصورت چکی) که شخص نانوا قانع شود که از شما آرد تهیه کند حتما در بازاریابی پیامکیتان موفق بودهاید.
برای راحتی شما در شناخت کلی کانالها تعدادی از پرکاربردترین کانالهای بازاریابی را برای شما آماده کردهایم که میتواند بسیار مفید باشد.
اگر قصد بازاریابی برای محصول یا خدمات شرکتتان را دارید بهتر است قبل از شروع این کار مقدار بودجه را مشخص کنید البته اگر شرکت کوچکی هستید بعد از مشورت با متخصصان مارکتینگ و بازاریابی متوجه خواهید شد که در بیشتر موارد بودجهی زیاد و مناسب(بهشرطی که درست خرج شود) در بازاریابی میتواند نقش ویژهای برای میزان موفقیت کمپین بازاریابی شما داشته باشد.
برای مثال یکی از شرکتهای موفق لبنیات ایران در تابستان ۹۸ در حدود ۱۰ میلیارد تومان هزینهی بازاریابی برای یکی از کمپینهای خود کرد که شاید این میزان از دارایی کل بسیاری از شرکتهای دیگر بیشتر باشد اما هدف از این مثال این بود که بدانید هزینههای بازاریابی به هیچ وجه کم نیستند و شما به عنوان مدیر یک کسب و کار فقط میتوانید در بهینه کردن این هزینهها نقش داشته باشید.
۰ تا ۱۰۰ بوم کسب و کار: ۴۸ نمونه بوم مدل کسب و کار
البته شاید برای شما جالب باشد که بدانید تیم مارکتینگ و بازاریابی باید برای جز جز هزینههایی که انجام داده است دلیل موجهی داشته باشد و حتی شرکتهایی که هزینههای میلیارد دلاری را برای کسب و کارشان دارند، ریز هزینهها را از تیم بازاریابیشان میخواهند. اتلاف هزینههای سازمان موضوعی است که میتواند باعث قطع همکاری سازمان با شخص یا تیم بازاریابی شود.
همچنین مشخص بودن بودجهی بازاریابی کمک میکند که تیم بازاریابی شما بداند که قرار است با چه بودجهای کار کند و در حین کار انتظار بودجهی بزرگی را نداشته باشد. پس بهعنوان مدیر مجموعه، تیم بازاریابیتان را به قطره چکانی خرج کردن عادت دهید.
اگر یک تیم خوب برای بازاریابیتان داشته باشید تقریبا خیالتان جمع است که هزینههایی که برای بازاریابی میکنید به شکل درستی خرج میشود. جمع کردن یک تیم حرفهای و کاربلد نهتنها کار سختی است بلکه ممکن است هزینههای زیادی را نیز به شما و شرکتتان وارد کند. در این مطلب از دکتر ویز سعی کردیم مراحل بازاریابی را به شکل کامل توضیح دهیم. مراحل بازاریابی در هر سازمان و شرکت متناسب با حیطهی کاری این شرکت میتواند متفاوت باشد؛
همانطور که میدانید بازاریابی امری تدریجی و زمانبر است. به عبارت دیگر بازاریابی زمانی اثر بخش خواهد بود که بهصورت تدریجی و در طی زمانی مشخص انجام شود. برای اینکه بتوانید بهترین بهره را از مراحل بازاریابی ببرید باید فرآیندی مشخص را در نظر بگیرید و در بازههای زمانی مشخص مراحل انجام شده را بررسی کنید.
زمانیکه میخواهید اولین مرحله بازاریابی را در شرکت و یا سازمانتان آغاز کنید بهتر است روشی برای کنترل آن در بازههای زمانی مشخص تعیین کنید. این کار کمک میکند تا در طول زمان بتوانید روند کلی فعالیتهای بازاریابی را بررسی کنید. اگر میخواهید در علم بازاریابی به شیوه موفق عمل کنید توصیه میشود حتما کتاب اصول بازاریابی نوشته فیلیپ کاتلر را مطالعه کنید. گرچه این کتاب به لحاظ حجمی بسیار پرمحتوا و سنگین است اما مطالعه آن میتواند نتایج بسیار مطلوبی را برای شما و کسب و کارتان داشته باشد.
اگر مطالب بالا را با دقت خوانده باشید متوجه شدهاید که بازاریابی را در ۶ مرحله خلاصه کردهایم؛ البته این ۶ مرحله میتواند مقدمهای در بازاریابی باشد و قطعا این تعداد مرحله برای هر کسب و کار مقداری متفاوت است. در موضوعات بازاریابی بودجهای که در مسیر بازاریابی مشخص میکنید نقش بسیار مهمی دارد.
برای مثال فرض کنید میخواهید بازاریابی یک محصول آرایشی را با بودجه ۱۰۰ میلیون انجام دهید. حال ممکن است همین بازاریابی را با بهینه کردن هزینهها بتوان با ۶۰ میلیون تومان انجام داد. تمامی این کارها وظیفه شخص یا تیم بازاریاب است. به پایان رساندن یک پروژه زمانی موفق تلقی میشود که شما بتوانید با کمترین هزینه بازاریابی یک محصول یا یک سازمان را به بهترین شکل به انجام رسانید.
بازاریابی محصولات و شرکتها همیشه به یک صورت نیست و متناسب با نوع محصول بازاریابی آن فرق میکند. مطالعه کتاب نسل چهارم بازاریابی فیلیپ کاتلر به شما کمک میکند تا بتوانید تفاوتهای بازاریابی در گذشته و حال را بهطور کامل متوجه شوید.
در سالهای دور بازاریابی شرکتها بهصورت کاملا ساده و روانی صورت میگرفت اما کم کم علم بازاریابی پیشرفتهای فراوانی را تجربه کرد و آرام آرام روشهای بازاریابی محصولات و خدمات در کل دنیا تغییر کرد. تغییرات بازاریابی أن چنان در همه دنیا فراگیر شد که بسیاری شرکتها بلافاصله به سراغ جذب یک نیروی بازاریاب رفتند. البته بعدها بازاریابی به شکل دیجیتال مارکتینگ در آمد و جالب است که این شغل در این روزها جز پردرآمدترین شغلها است.
دیجیتال مارکتینگ تلفیقی از بازاریابی و همچنین تکنولوژی است که به شرکتها کمک میکند تا محصولات و خدماتشان را به شیوه بهتری به مشتریان ارائه دهند. شرکتهایی که میخواهند کمترین هزینه را برای بازاریابیشان داشته باشند معمولا یک شخص بازاریاب استخدام میکنند. اما باید در نظر داشته باشید که در شرکتهای بزرگ این موضوع با حساسیت بیشتری پیگیری میشود.
در حقیقت بازاریابی در شرکتهای کوچک و بزرگ، زمین تا آِسمان فرق میکند. برای مثال در شرکتهای بزرگ بازاریابی به ۲ شاخه سنتی و دیجیتال تقسیم میشود و هر کدام از این دو قسمت شامل زیر مجموعههای زیادی میشوند. بازاریابی دیجیتال به خودی خود شامل مهارتهایی شامل محتوا، گوگل ادز، سئو و بسیاری شغلهای دیگر میشود. ساماندهی و پیوند میان این شغلها برعهده شخص سرپرست در سازمان است.
بازاریابی در کسب و کار میتواند کسب و کار شخصی یا سازمانی شما را با پیشرفتهای زیادی روبهرو کند. البته بازاریابی بسیاری از شرکتها و سازمانها در کشور ایران اصولی نیست و بسیاری از شرکتها و افراد از روشهایی استفاده میکنند به روشهای زرد مرسوم است.
این روشها در طول زمان اثری جز تخریب برند ندارد اما ممکن است در زمانهای کوتاه، موجب رشد برخی پارامترهای بازاریابی شود. پس اگر قرار است بهصورت حرفهای بازاریابی را یاد بگیرید و یا از بازاریابی استفاده کنید بهتر است از اصول آن استفاده کنید. همانطور که در قسمت قبل هم توضیح داده شد بازاریابی اصولی را میتوانید از کتاب مرجع فیلیپ کاتلر مطالعه کنید.
این کتاب در کشور ایران ترجمه شده است و به خوبی میتواند اصول اولیه بازاریابی را به شما تفهیم کند. بعد از مطالعه این کتاب میتوانید به سراغ کتاب مدیریت بازاریابی بروید که در حقیقت نسخه دوم کتاب اصول بازاریابی است. این کتاب به شکل پیشرفتهتری مباحث بازاریابی را بیان میکند و برای کسانی مناسب است که میخواهند بازاریابی شرکتشان را به شکل حرفهای انجام دهند.
البته اطلاع از این مفاهیم بازاریابی برای صاحبان مشاغل نیز مناسب است. البته کلاسها و وبینارهای زیادی نیز در مورد بازاریابی برگزار میشود که برای برخی افراد مناسبتر است اما قطعا به کاملی دو اثر معرفی شده فیلیپ کاتلر نیست. بازاریابی در کسب و کارها تمایز اصلی کسب و کارهایی است که محصولات و خدماتشان زبانزد است. بعد از شروع بازاریابی ممکن است تا یک سال زمان ببرد تا نتیجه کارهایتان مشخص شود اما به شما اطمینان میدهیم که با استفاده از تکنیکهای بازاریابی بررسی شده در این مطلب میتوانید به بهترین نتیجه در کمترین زمان ممکن برسید.
لطفا شکیبا باشید ...