لطفا در پاسخگویی کمک کنید مقاله ام را که راجب این موضوع است کاملکنم.ممنونم
1- هويت فرهنگي جامعه بر چه مداري شكل مي گيرد؟بر مدار عقايد و ارزشهاي اجتماعي شكل مي گيرد.
2- چه تفاوتهايي بين هويت فرهنگي و هويت اجتماعي وجود دارد ؟ هويت فرهنگي جامعه مربوط به عقايد و ارزشهاي مشتركي است كه افراد يك جامعه آن را پذيرفته اند و به رسميت شناخته اند در حاليكه هويت اجتماعي افراد مربوط به گروههايي است كه افراد عضو آنها هستند يامنشهايي است كه بر عهده گرفته اند و همين طور هويت فرهنگي گسترده تر از هويت اجتماعي افراد است يعني هويت اجتماعي جزئي از هويت فرهنگي است.
3- تاثير هويت فرهنگي در شكل گيري هويت اجتماعي چگونه است ؟ هويت فرهنگي به اقتضاي بخشهاي مختلف اجتماعي فرصت شكل گيري هويت هاي اجتماعي متفاوتي را پديد مي آورند و در برابر انواع هويتهاي اجتماعي كه با عقايد و ارزشهاي آن ناسازگار باشند مقاومت مي كنند.
4- هويت فرهنگي چگونه دوام و بقا پيدا مي كند ؟ تا زماني كه عقايد و ارزشهاي مربوط به آن مورد پذيرش افراد جامعه و براي آنها مهم باشند دوام مي آورند.
5- هويت فرهنگي چگونه زايل و نابود مي شود؟ هرگاه عقايد و ارزشها اهميت و اعتبار خود را از دست بدهند.
6- تزلزل فرهنگي چگونه پديد مي آيد؟ اگر شيوه زندگي ناسازگار با عقايد و ارزشهاي اجتماعي يك فرهنگ تداوم پيدا كند و فرهنگ نتواند رفتارهاي اجتماعي را مطابق با مباني خود سازمان بخشد تعارض اين دو بخش غرهنگي مي تواند به تزلزل فرهنگي بينجامد.
7- تزلزل فرهنگي چه موقعي رخ مي دهد؟ هنگامي رخ مي دهد كه مبادي هويت ساز فرهنگ يعني عقايد "ارزشها و آرمانه ثبات و استقرار خود را در متن فرهنگ از دست بدهد.
8- بحران هويت چگونه پديد مي آيد ؟ تزلزل فرهنگي با بحران هويت همراه است زيرا بحران هويت در جايي به وجود مي آيد كه جامعه توان حفظ و دفاع از عقايد و ارزشهاي اجتماعي خود رانداشته باشد.
9- تغيير وتحولات فرهنگي به چه صورتهايي ممكن است رخ دهد؟ بحران هويت مي تواند به دگرگوني ئ تحول هويت فرهنگي منجر شود باتغغير هويت تغييرات اجتماعي از محدوده تغييراتي كه در درون يك فرهنگ رخ مي دهد فراتر مي رود و به صورت تحولات فرهنگي وتمدني در مي آيد.
10-يك نمونه تحول فرهنگي مثبت ويك نمونه تحول فرهنگي منفي مثال بزنيد.
اگر فرهنگي كه گرفتار تزلزل "بحران و تحول مي شود اولا فرهنگي باطل باشد ثانيا جهت تغييرات نيز به سوي فرهنگ حق باشد تحولات فرهنگي مثبت است و اگر فرهنگي كه رسميت واعتبار اجتماعي خود را از دست ميدهد فرهنگ حق باشد يا آن كه جهت تحولات ي كه در فرهنگ واقع مي شود به سوي فرهنگ حق نباشد تحول مثبت نيست. تحول جامعه جاهلي به جامعه نبوي تحول مثبت وتحول جامعه نبوي به اموي تحول فرهنگي منفي مي باشد.
11-عواملي كه موجب بحرانهاي فرهنگي مي شوند به چند دسته تقسيم مي شوند نام برده و توضيح دهيد؟ به دو بخش دروني وبيروني تقسيم مي شوند . علل دروني يا به كاستي ها و بن بست هايي كه در هويت خود فرهنگ وجود دارد باز مي گردد يا به ابداعات و نو آوريها ي مثبت ومنفي افرادي كه در درون آن فرهنگ و تمدن قرار دارند مربوط مي شوند. غلل بيروني به مواجهات و ارتباطات بين فرهنگي باز مي گردد.
12-در صورتيكه فرهنگ يك جامعه پس از شكل گيري با كاستيها و بن بست مواجه شود چه سرنوشتي خواهد يافت؟گرفتار كهولت ومرگ طبيعي مي شود.
13- مرگ طبيعي يك فرهنگ چه زماني رخ مي دهد؟ زماني رخ مي دهد كهآن فرهنگ عليرغم به كار گيري تمامي ظرفيت هاي خود با هويت جسماني و معنوي افراد اصطكاك پيدا كند و از پاسخ به نيازهاي طبيعي و جسماني يا فطري و معنوي آنها باز ماند.
14- فرهنگ يك جامعه در چه صورتي به بن بست مي رسد؟ فرهنگي كه نتواند نيازهاي جسماني و طبيعي آدميان را سازمان دهد با بحرانهاي زيست محيطي و اقتصادي و معيشتي به بن بست مي رسد.
15- فرهنگي كه متناسب با نيازهاي معنوي و ديني افراد عمل نكند با چه مشكلاتي مواجه خواهد شد؟ نشاط زندگي را از دست خواهد داد و با انواع مختلف آسيبها مانند ياس " نااميدي و خودكشي روياروي مي شود.
16- متفكران اجتماعي براي رفع خلاء معنوي در فرهنگ چه راه حل هايي را ارائه مي دهند؟ به باز انديشي درباره بنيانهاي عقيدتي و ارزش فرهنگ فرا مي خواند و آنها را براي عبور از مرزهاي هويت فرهنگي جامعه تشويق مي كند .
17- آيا هويت فرهنگي جامعه مي تواند مستقل از هويت اجتماعي افراد وجود داشته باشد؟ چرا ؟
خير زيرا اولا هر فردي قطعا يك هويت اجتماعي دارد . در ثاني اين هويت اجتماعي در پرتو هويت فرهنگي جامعه شكل مي گيرد . و سوم آنكه هويت فرهنگي فرصت شكل گيري هويتهاي اجتماعي متفاوتي را پديد مي آورند بنابر اين هويت فرهنگي نمي تواند مستقل از هويت اجتماعي افراد وجود داشته باشد.
18- تفاوت تزلزل فرهنگي با تعارض فرهنگي در چيست ؟ در تعارض فرهنگ در جاي خودش و بين بخشهاي آن (خرده فرهنگهاي آن) اختلاف پيش آمده است و در تزلزل پايه هاي فرهنگ يعني ارزشها " اعتقادات و باورها سست مي شود.
19- آيا تعارض فرهنگي به تزلزل فرهنگي منجر مي شد؟ اگر تعارض با استفاده از ظرفيت هاي فرهنگ حل شود ايجاد تزلزل نمي كند اما اگر تعارض حل نشود زمينه تعارض فرهنگي را ايجاد مي كند به عبارتي ديگر تعارض در صورت تداوم و افراط مي تواند موجب تزلزل شود.
سوالات جاي خالي :
1- هويت فرهنگي جامعه بر مدار ........و........شكل مي گيرد.(عقايد وارزشهاي اجتماعي)
2- هويت فرهنگي جامعه پديده اي .............. از هويت اجتماعي افراد است. ( گسترده تر)
3- هرگاه عقايد و ارزشها اهميت و اعتبار خود را از دست بدهند هويت فرهنگي .........و ....
......مي شود.(زايل و نابود)
4- معمولا تزلزل فرهنگي با ...............همراه است . ( بحران هويت )
5- بحران هويت مي تواند به ...................منجر شود.(تحول هويت فرهنگي )
سوالات كوتاه پاسخ :
1- هويت فرهنگي جامعه بر چه مداري شكل مي گيرد ؟ ( عقايد و ارزشها ي اجتماعي )
2- هويت اجتماعي افراد در پرتو چه نوع هويتي در جامعه شكل مي گيرد؟ (هويت فرهنگي)
3- علل دروني تحولات فرهنگها را نام ببريد. (1- كاستيها ومحدوديتها 2- ابداعات ونوع آوريها
4- عوامل بيروني تحولات فرهنگي را نام ببريد . (1- مبادلات فرهنگي 2- تهاجم فرهنگي )
سوالات صحيح وغلط :
1- هويت فرهنگي جامعه بر مدار عقايد و ارزشهاي اجتماعي شكل مي گيرد. ( ص)
2- هويت اجتماعي افراد پديده اي گسترده تر از هويت فرهنگي جامعه است . (غ)
3- هويت فرهنگي تا زماني كه عقايد و ارزشهاي مربوط به آن مورد پذيرش افراد جامعه قرار گيرد دوام مي آورد.(ص)
سوالات درس دهم
1- كدام نوع از ارتباطات فرهنگي به بسط وتوسعه ي يك فرهنگ منجر مي شود و كدام نوع از آنها تحولات فرهنگي را پديد مي آورد؟ در صورتيكه در تعامل و ارتباطا ت فرهنگي همراه با حفظ ارزشها و آرمانها به جذب عناصر مثبت و سازنده ي فرهنگ تعامل اقدام شود در اين صورت موجب بسط و توسعه ي فرهنگ خواهد شد. در صورتيكه در مبادلات فرهنگي ارزشها وعقايد تحت تاثير فرهنگ بيگانه قرار گيرند رفته رفته تحولات فرهنگي پديد مي آيد و در صورت پذيرش فرهنگ بيگانه از مسير اصلي خود خارج خواهد شد.
2- جهان اسلام در مواجهه با فرهنگ روم و يونان كدام عناصر فرهنگي را اخذ و كدام را نپذيرفت؟ به دليل اهميتي كه اسلام به عقل و عقلانيت مي دهد جهان اسلام تنها عناصر عقلي اين دو فرهنگ را اخذ كرد به تناسب هستي شناختي توحيدي خود در علوم مختلف آنها نيز تصرف كرد. يعني عناصر اساطيري و مشركانه اين دو فرهنگ را نپذيرفت .
3- خود باختگي فرهنگي چيست؟ خود باختگي فرهنگي يك آسيب عميق فرهنگي است كه مانع تعامل و داد وستد فرهنگي مي شود.
4- خود باختگي فرهنگي چه زماني رخ مي دهد؟ اگر افراد يك جامعه مبهوت و مقهور جامعه ديگر شوند و در نتيجه آن حالت فعال و خلاق خود را در گزينش عناصر فرهنگي ديگر از دست بدهند در آن جامعه خود باختگي فرهنگي رخ مي دهد.
5- ويژگيهاي جامعه خود باخته را بنويسيد. (دو مورد) الف- عناصر فرهنگ ديگر در سطوح مختلف بدون تحقيق و گزينش و به گونه اي تقليدي فراگيرد. ب- جامعه خود باخته به دليل اين كه ارتباطش را با فرهنگ و تاريخ خود از دست مي دهد به روش تقليدي عمل مي كند امكان تداوم و بسط فرهنگ گذشته خود را ندارد.
6- خود باختگي فطري چگونه پديد مي آيد؟ معناي خود باختگي فطري اين است كه عقايد و ارزشها ي يك جامعه مانع آشنايي درست افراد جامعه با انسان و جهان مي گردند.
7- بر اساس نگاه قرآن اصلي ترين راه رسيدن به شناخت صحيح از جهان چيست؟ بر اساس نگاه قرآن انسان هنگامي به شناخت حقيقت خود و حقيقت جهان ميرسد كه با نگاهي توحيدي به انسان و جهان بنگرد.
8- چه زماني جوامع دچار از خود بيگانگي تاريخي مي شوند؟ زماني كه يك جامعه فرهنگ تاريخي خود را فراموش كند جوامع خود باخته اي كه در مواجهه با فرهنگ ديگر هويت خود را از ياد مي برند به اين معناي از خود بيگانگي گرفتار مي شوند.
9- غربزدگي چيست؟ خودباختگي جوامع غير غربي در برابر فرهنگ غرب را غربزدگي مي نامند.
10- به نظر شما جوامع غرب زده براي دست يابي به تعامل فرهنگي با جهان غرب چه مسيري را بايد بپيمايد؟ در ابتدا بايد با خود باوري به تقويت پايه هاي فرهنگي خويش بپردازند . باز گشت به خويشتن را سر لوحه ي خود قرار دهند سپس دست به گزينش بخشهايي از فرهنگ جهان غرب كه تعارضي با نيازها و مسائل درون آنان ندارد اقدام نمايند.
11-فرهنگهايي كه انسان راازحقيقت خود وحقيقت جهان دور مي كنند را نام ببريد. فرهنگهاي مشركانه اساطيري و فرهنگهاي سكولار و دنيوي
سوالات درس يازدهم
1- تاريخ و هويت ايران قبل از ظهور اسلام چگونه بوده است؟ تاريخ ايران بيش از پنج هزار سال قدمت دارد . در اين سرزمين همواره اقوام مختلفي زندگي مي كرده اند . قبل اسلام هويت ديني آميخته با اساطير بوده است.
2- عقايد و ارزشهاي ايران متاثر از چه نوع آئيني بوده است؟ آئين زرتشت تاثير زيادي را روي باورها و اعتقادات مردم ايران گذاشته است كههمواره با آموزه ها- اسطوره ها و الگوها ي اساطيري در آميخته بوده در نتيجه هويت فرهنگي واحدي پيدا كرده اند.
3- بهترين بيان ديدگاه و ارزشهاي اجتماعي و اعتقادي ايرانيان از نظر كدام يكي ازشعرا ويانويسندگان معروف ايران مطرح شده است. در كتاب شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي
4- ظهور دين اسلام چه تاثير در هويت ايرانيان گذاشت؟ اسلام عناصر مشركانه اساطيري هويت ايرانيان را برنتاخت و ايرانيان با پذيرش اسلام به تفسيري توحيدي از هويت خود دست يافتند. عقايد و ارزشهاي توحيدي اسلام ايران را به جهان اسلام ملحق ساخت و هويت ايراني به صورت هويت اجتماعي بخشي از جهان اسلام درآمد.
5- زبان فرهنگي دوم جهان اسلام چگونه شكل گرفت و تا كجا گسترش يافت؟ فارسي دري از دير باز به عنوان زبان سياسي دربار ايران زبان رسمي مشترك اقوام مختلف بوده اين زبان به دليل مشاركت فعال ايرانيان در حيات فكري جهان اسلام از محدوده زبان سياسي مشترك اقوام ايراني عبور كرد و به عنوان زبان فرهنگي دوم جهان اسلام مرزهاي مختلف امپراطوري هاي گوركاني و عثماني را در نورديد . و در مناطق مختلف جهان اسلام از هندوستان و تبت تا آسياي صغير و شبه جزيره بالكان گسترش يافت.
6- تاريخ اسلام و ايران همواره از نظر موضع نظامي و سياسي با چه مسائل و معضلاتي مواجه بوده است؟ تاريخ اسلام و ايران همواره با هجوم هاي سياسي و نظامي اقوام مختلف مواجه مي شده و مردم به مقابله و دفاع از كشور به دفع مهاجمان پرداخته و يا مهاجمان جنگي را درون خود جذب و هضم كرده است.
7- برخود جهان غرب وتاثير آن را روي جهان اسلام مطرح كنيد . قدرت سياسي و نظامي غرب در نخستين رويارويي ها بخشهايي از ذهنيت مسلمانان را به خود باختگي فرهنگي دچار ساخت و اين امر سبب شد تا تصويري كه تاريخ نگاران غربي و شرقشناسان از هويت جامعه اسلامي القا مي كردند. در بين جوامع اسلامي واز جمله در جامعه ايران رواج پيدا كند.
8- در خود باختگي فرهنگي چه تصويري را از هويت فرهنگي جوامع اسلامي ترسيم مي كند؟
هويت فرهنگي جامعه اسلامي نقش توحيدي و يا اساطيري ندارد بلكه هويت سكولار و دنيوي است كه ابعاد تاريخي و جغرافيايي آن محدود مي گردد. اين هويت در قالب عناوين قوم گرايانه و ناسيوناليستي است و ملت اسلامي را به اقوام مختلف نظير ترك- عرب – فارس تقسيم مي كرد.
9- كتابهاي غرب زدگي – بازگشت به خويشتن – خدمات متقابل اسلام و ايران و فطرت و خويشتن الهي از چه كساني مي باشد و اشاره به چه موضوعي مي كند؟ از جلال آل احمد – شريعتي – و بقيه از استاد مطهري مي باشند و به نقد وبررسي فرهنگ غرب زدگي مي پردازد.
10-نقش رويكرد انقلاب اسلامي براي بازگشت به هويت جامعه ايراني و اسلامي را توضيح دهيد. انقلاب اسلامي ايران حاصل مقاومت هويت اسلامي جامعه در برابر هجوم سياسي و اقتصادي غرب بود كه به سبب خود باختگي فرهنگي نخبگان و رجال سياسي به مدت يك سده ادامه داشت اين بازگشت جنبه صرفا تاريخي و جغرافيايي كه با انديشه هاي دنيوي غربي تفسير مي شود نبود بلكه بازگشت به خويشتن الهي و توحيدي بود.
11-رهبري انقلاب اسلامي به عهده چه كسي بود و مبناي حركت آن بر چه استوار بود؟ رهبري امام خميني و با استفاده از آموزه هاي قرآن و اهل بيت (ع)بابازگشت به هويت اسلامي – تاريخي و جغرافيايي خود را در لواي (پرچم)معنوي توحيدي قرار داد. و با اين اعتقاد به مدت 8سال دفاع مقدس را انجام داد.
12-پيامد احياء هويت انساني و بازگشت به خويشتن در جامعه اسلامي ايران رابنويسيد.
جامعه ايران با بازگشت به هويت اسلامي خود به صورت قلب تپنده بيداري اسلامي در آمد و جهان اسلام اينك با الهام از انقلاب اسلامي ايران هويت خود را بيرون از تصاويري كه دنياي غرب براي آن القا مي كرد جستجو مي كند و به اين ترتيب اسلام به عنوان يك قطب فرهنگي جديد ظاهر مي گردد.
13- حركت و موج انقلاب اسلامي چه تاثيري بر نگرش انديشمندان غربي گذاشت؟ حيات معنوي اسلام افقهاي جديد را بر روي انديشمندان جهان غرب نيز گسترده تر كرده است . نظريه پردازان غربي را كه طي قرن بستم سكولاريزم و دنيوي شدن را به عنوان سرنوشت مشترك و حتمي بشريت مي دانستند به تامل و بازبيني نظرات پيشين خود فرا خوانده است.http://sociologytehran.blogfa.com/post/39
لطفا شکیبا باشید ...