بنظرتون در برزخ شفاعت وجود داره چجوریه بنظرتون ؟
بَرْزَخْ عالَم میان دنیا و قیامت است که از آن به قیامت صغری، عالَم قبر و عالَم مثال نیز تعبیر میشود. بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان به برزخ ورود مییابد که اولین مرح له از آن، سؤال قبر است که به باور گروهی از متفکران، خطاب به بدن مثالی است و به باور گروهی دیگر، خطاب به بدن مادی موجود در قبر خاکی است.
بر اساس آموزههای اسلامی، این عالَم برای هر دو گروه مؤمن و غیرمؤمن وجود دارد؛ با این تفاوت که برای مؤمنان، بهشت و برای کافران، جهنم است.
در برزخ، امکان تکامل و تنزّل توسط رفتارهای اختیاری، از عموم انسانها - به استثنای کودکان - سلب میشود اگرچه این امکان توسط آثار اعمالی که سابقا در دنیا انجام دادهایم، وجود دارد.
درباره وجود شفاعت در برزخ نیز میان محققان اختلاف نظر است: گروهی حیطه شفاعت را اعم از قیامت و برزخ میدانند؛ و گروهی نیز آن را منحصر به قیامت میدانند.
عالم مردگان از جمله عوالمی است که همواره وقتی با آن مواجه میشویم سؤالات و ابهامات بسیاری برای ما به وجود میآید و هر فردی علاقه دارد بیشتر از این عالَم بداند چراکه مرگ از جمله مباحثی است که هر فردی روزی با آن دست به گریبان خواهد شد. آنچه در ادامه میآید بخش نخست از سلسله مباحثی است که به طرح پرسش و پاسخ درباره مرگ و معاد میپردازد و از کتاب «عالم برزخ؛ عالم حیات و زندگی» نوشته حجتالاسلام اسدالله محمدینیا از پژوهشگران حوزه علمیه قم عنوان میشود.
امام صادق (ع) در این مورد فرمود:
«نَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِینَ لَفِی شَجَرَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ یَأْکُلُونَ مِنْ طَعَامِهَا وَ یَشْرَبُونَ مِنْ شَرَابِهَا وَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَقِمِ السَّاعَةَ لَنَا وَ أَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا وَ أَلْحِقْ آخِرَنَا بِأَوَّلِنَا»؛
اروح مؤمنان در درختی در بهشت (برزخی) هستند، در آنجا از طعام و غذای بهشت (برزخی) میخورند و از نوشیدنیهای آن مینوشند و از خداوند میخواهند که وعده خود را درباره آنان محقق سازد و آخرین آنان که در دنیا هستند به اولین آنها که در عالم قبر هستند ملحق سازد.
شناخت یکدیگر و گفتگو با هم
امام صادق (ع) فرمود:
«انّ الارواح فی صفة الجساد فی شجرة فیالجنّة تعارف و تسائل فاذا قدمت الرّوح علی الارواح یقول: دعوها فانّها قد افلتت من هولٍ عظیم ثمّ یسألونها ما فعل فلانٌ و ما فعل فلانٌ، ان قالت لهم: قد هلک قالوا قد هوی هوی»؛
ارواح مؤمنان در اجساد و بدنهای (برزخی) در بهشت برزخی، یکدیگر را میشناسند و از یکدیگر سؤال و پرسش میکنند (و با هم گفتوگو دارند)، هنگامی که روح جدیدی بر ارواحی که در عالم قبر هستند وارد میشود، یکی از برزخیان میگویند: او را رها کنید، زیرا او تازه از سختیهای لحظه جان دادن رها شده!
بعد از اینکه تازهوارد، کمی استراحت کرد، از او سؤال میکنند که فلان آقا چه کرد، فلان شخص چگونه بود؟ (هنوز در دنیا هست یا مرد) اگر فرد تازه وارد بگوید او زنده بود، برزخیان امیدوار میشوند که در آینده او را ببینند، و اگر شخص تازه وارد بگوید: فلانی مرد، برزخیان گویند: حال که مرده و نزد ما نیامده، پس سقوط کردهو وارد جهنم برزخی شده است.
جویای حال زندهها در دنیا
امام صادق (ع) فرمود:
«إِذَا مَاتَ الْمَیِّتُ اجْتَمَعُوا عِنْدَهُ یَسْأَلُونَهُ عَمَّنْ مَضَی وَعَمَّنْ بَقِیَ فَإِنْ کَانَ مَاتَ وَلَمْ یَرِدْ عَلَیْهِمْ قَالُوا قَدْ هَوَی هَوَی»؛
هنگامی که شخصی فوت میکند در عالم برزخ، برزخیان اطراف او جمع میشوند و از او درباره کسانی که مردهاند و افرادی که هنوز زندهاند سؤال میکنند، اگر انسان تازه وارد بگوید: فلانی مرد، اما بر برزخیان وارد نشده باشد، گویند: پس فلان شخص در جهنم برزخی افتاده است.
حبّه عُرَنی یکی از اصحاب حضرت علی (ع) میگوید: از آن حضرت درباره سخن گفتن و انس گرفتن ارواح در عالم قبر سؤال کردم.
حضرت (ع) در پاسخ فرمود:
«نعمْ ولو کشف لک لرأیتهم حلقا حلقا محتبین یتحادثون»؛
بله، اگر پردهها برای تو کنار رود خواهی دید که ارواح مؤمنان در برزخ به صورت حلقهوار در حالی که دستهایشان را در زانوها حلقه زدهاند دور هم نشستهاند و با یکدیگر حرف میزنند.
آیا ائمه اطهار (ع) در برزخ شفاعت دارند
از برخی روایات استفاده میشود که شفاعت اهل بیت (ع) مربوط به روز قیامت است و در برزخ شفاعتی نیست. بر همین مبنا؛
امام صادق (ع) فرمود: «.... امّا فی القیامة فکلکم فی الجنّة بشفاعة النّبیّ المطاع او وصیّ النّبیّ و لکنّی والله اتخوّف علیکم فی البرزخ»؛
همه شما شیعیان به شفاعت پیامبری که اطاعتش کردید و یا وصی ایشان حضرت امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش (ع) داخل بهشت میشوید، اما به خدا سوگند آنچه بر شما میترسم برزخ است.
در مقابل این احادیث، روایات دیگری است که تصریح دارند که اهل بیت (ع) در وقت مرگ بر بالین محتضر حاضر میشوند و مرده آنان را میبیند.
کد خبر 2871401
اگرچه اصل شفاعت از امور مسلّم بین مسلمانان است اما اینکه محدوده شفاعت، علاوه بر قیامت، برزخ را هم شامل شود، همواره میان اندیشمندان شیعی مورد بحث بوده است. به گونه ای که شفاعت در برزخ موجب آمرزش گناهان شده و از سویی مایه ارتقاء رتبی و تعالی درجه معنوی افراد شود. علامه طباطبائی وجود شفاعت در عالم برزخ را نپذیرفته و استعانت های معصومان (ع) در برزخ را نوعی اجازه تصرّف از سوی خدا در عالم برزخ می داند. لذا معتقد است که شفاعت در عوالم پیش از قیامت محقق نمی شود زیرا از دیدگاه ایشان بحث شفاعت پس از مسجّل شدن ورود به بهشت یا جهنم معنا می یابد و برای این منظور نیز به برخی روایات استناد می کنند. در این مقاله ضمن پرداختن به دیدگاه های مطرح، و نقد و بررسی ادله آراء ایشان روشن می گردد که با توجه به اطلاق ادلّه آیات و روایات و عدم تقیید آیه به شفاعت در قیامت و شمولیت آن نسبت به عالم برزخ، نیز توجه به مثالیّت عالم برزخ و وجود پدیده های دنیا در آن عالم با مرتبه شدیدتر، و استمرار شفاعت پیامبر(ص) از دنیا تا برزخ و نیز قیامت، و التفات به اصل تخویف و ترساندن و هشداردهی برای پیشگیری از وقوع گناه در دین اسلام و نیز اصل سبقت گیری رحمت الهی بر غضب او و همچنین اصل نجات بخشی انسان، می توان امکان شفاعت برزخی را اثبات نمود. و اینکه شفاعت در برزخ نیز وجود دارد.
برزخ به معنای حائل و فاصله میان دو چیز است[۱] و در اصطلاح فاصله بین دنیا تا برانگیخته شدن در روز قیامت است که از مرگ و قبض روح آدمی آغاز میشود تا برپایی قیامت ادامه دارد.[۲]
واژه برزخ در قرآن کریم، سه بار تکرار شده[۳] اما تنها در آیه۱۰۰ سوره مومنون به معنای اصطلاحی به کار رفته است[۴]. در این آیه، خداوند پس از بیان نابجا بودن درخواست برخی افراد که هنگامرویارویی با مرگ، خواهان بازگشت به دنیا میشوند، اعلام میکند که اینان تا روز قیامت در برزخ به سر خواهند بُرد.[۵]
در روایات واژۀ برزخ به معنای مرحله واسطه دنیا و آخرت بهکار رفته است؛ چنانکه در حدیثی از امام صادق(ع) پس از بیان این مطلب که همۀ شیعیان (حقیقی) در آخرت وارد بهشت میشوند، آمده است: واللهِ اَتَخَوفُ علیکم فیالبرزخ (ترجمه: سوگند به خدا بر شما در برزخ میترسم) . سپس در پاسخ راوی که دربارۀ برزخ پرسید، فرمود: القبرُ منذُ حین موته الی یوم القیامة (ترجمه: (برزخ) همان قبر است از هنگام مرگ تا روز قیامت.) [۶]
بنا بر آنچه در سایر روایات آمده، مقصود از قبر، باغی از باغهای بهشت برزخی یا گودالی از گودالهای جهنم برزخی است؛[۷] نه همین قبر خاکی که تن آدمی در آن آرمیده است.[۸]
در روایات آمده «هر کس بمیرد، قیامت او برپا میشود»؛[۹] و به همین جهت، عالَم برزخ را «قیامت صغری» نیز مینامند.[۱۰] همچنین، به جهت شباهتش به قیامت، آن را عالَم مثال نیز نامیدهاند.[۱۱] همچنین به جهت این که برزخ همچون قبر، در پیِ زندگی دنیا است، به عالم برزخ، «عالم قبر» نیز گفته شده است.[۱۲]
نوشتار اصلی: بدن برزخی
روح انسان پس از مرگ و ترک بدن مادی، با بدن برزخی به زندگی خود در سرای دیگر ادامه میدهد.[۱۳] درباره چیستی بدن برزخی اختلاف شده است:[۱۴] گروهی معتقدند که بدن برزخی، بدن مجرد از ماده است که شکل و شمایلی مشابه با بدن مادی دارد و به همین جهت، به آن بدن مثالی گفته میشود؛[۱۵] اما گروهی نیز معتقدند که بدن برزخی، همین بدن مادی در قبر است که مورد سوال قرار میگیرد و از ثواب و عذاب برزخی برخوردار میشود.[۱۶]
نوشتار اصلی: سوال قبر
سوال قبر را اولین مرحله از مراحل حیات برزخی میدانند که در شب اول قبر، از هر انسانی دربارۀ اعتقادات و اعمالش سؤال میشود.[۱۷] در اینکه سؤال و جواب، از همین بدن مادی در قبر صورت میگیرد یا بدن مثالی، دو نظر وجود دارد. [۱۸]
نوشتار اصلی: فشار قبر
از مجموع روایات استفاده میشود که فشار قبر محدود به کفار و مشرکین نیست و حتی مؤمن نیز بسته به تعلقات دنیایی[۱۹] و گناهانِ بخشیده نشده، دچار فشار قبر میشود تا از این طریق پاک شده و راهیِ بهشت برزخی شود. ابو بصیر میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: آیا احدی هست که از فشار قبر نجات پیدا کند؟ فرمود: پناه به خدا میبریم از فشار قبر. چقدر اندک هستند افرادی که از فشار قبر نجات پیدا میکنند.[۲۰]
در برزخ، هر کس به نتیجه اعمالی که در دنیا انجام داده میرسد و در نتیجه، گروهی بهشتی و گروهی جهنمی میشوند.[۲۱]
یکی از دلایلی که به سود بهشت برزخی طرح شده، این آیه از سوره نحل است که ملائکه وقتی روح مومنان را قبض میکنند، به آنها میگویند: «درود بر شما باد، به (پاداش) آنچه انجام میدادید به بهشت درآیید».[۲۲] همچنین، در سوره آل عمران آمده که شهیدان زنده و شادمان هستند و نزد پروردگارشان روزي داده می شوند.[۲۳] به باور محققان از شیعه و سنی، این آیات نشانگر این واقعیت است که مومنان و شهیدان بعد از مرگ و قبل از قیامت، زندهاند و در بهشت برزخی حضور دارند و از نعمتهای الهی بهرهمند هستند.[۲۴]
درباره جهنم برزخی نیز در سوره نساء آمده که وقتی ملائکه روح ظالمان را قبض میکنند، با آنها گفتگو کرده و به آنها میگویند: جایگاهتان جهنم است.[۲۵] به باور محققان، این گفتگو دلالت دارد بر این که ظالمان بعد از مرگ و قبل از قیامت، زنده هستند و به جهنم وارد میشوند.[۲۶]
همچنین، به عذاب فرعونیان در سوره غافر[۲۷] استدلال شده که بعد از مرگ، خداوند عذاب فرعونیان را در دو مرحله اجرا میکند: یکی قبل از قیامت و دیگری بعد از قیامت.[۲۸]
در روایات نیز بارها به بهشت و جهنم برزخی تصریح شده است.[۲۹]
به باور محققان، امکان تکامل و تنزّل در برزخ، توسط آثار اعمالی که سابقا در دنیا انجام دادهایم، وجود دارد؛ چنانکه خداوند در سوره یس فرموده «مردگان را زنده میکنیم و آنچه کردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز میکند، همه را مینویسیم»[۳۰].[۳۱]
این گروه از محققان متذکر شدهاند که در برزخ، امکان انجام کارهای نیک و بد که به تکامل یا تنزّل شخص بینجامد، وجود ندارد؛[۳۲] چنانکه امام علی(ع) فرموده «امروز(قبل از مرگ)، وقتِ عمل است نه حسابرسی؛ و فردا(بعد از مرگ) وقتِ حسابرسی است، نه عمل».[۳۳]
برخی از روایات گواهی میدهند که کودکان از این قاعده استثنا شده و میتوانند در برزخ تکامل یابند.[۳۴]
نوشتار اصلی: شفاعت
شفاعت از مسلمات قرآنی است[۳۵] که به باور برخی از محققان شیعه-از جمله محمدحسین طباطبائی و محمدحسین حسینی تهرانی- اصطلاحاً به معنای برداشتن عذاب از گناهکاران در روز قیامت است و شامل برزخ نمیشود.[۳۶] این گروه از محققان، حضور پیامبر(ص) و ائمه(ع) در حال احتضار و سوال قبر و تصرفات تکوینی ایشان را قبول دارند اما از آن، با عنوان شفاعت یاد نمیکنند.[۳۷]
در نقد این دیدگاه گفته شده که همین میزان از تصرفات تکوینی پیامبر(ص) و ائمه(ع) در برزخ، مصداق شفاعت است؛ و این روایت از امام صادق(ع) که «در قيامت، همه شما در پرتو شفاعت پيامبر یا جانشین او، در بهشت هستيد؛ اما به خدا نسبت به شما در برزخ هراسناكم!»[۳۸] نیز دلالتی ندارد بر این که در برزخ، شفاعت نیست بلکه امام(ع) درصدد بیان این نکته است که نباید به امید شفاعت، به گناه آلوده شویم چون احتمال دارد در برزخ، به دلایلی مشمول شفاعت نشویم.[۳۹]
برخی محققان، برای آخرت معنای گستردهای در نظر گرفته و آن را به معنای جهان پس از مرگ میدانند که شامل برزخ و قیامت کبری و پس از آن میشود. در این صورت، برزخ بخشی از آخرت است نه متمایز از آن.[۴۰] اما گروهی از محققان، آخرت را به معنای جهان پس از قیامت کبری، و برزخ را به معنای جهان پس از مرگ و قبل از قیامت کبری دانسته و به مقایسه آن دو و ذکر تفاوتهایشان پرداختهاند:[۴۱]
شفاعت، از جمله اصول مسلم و تردیدناپذیر در اندیشه شیعی است. نه فقط شیعیان که تمامی مذاهب اسلامی در اصل وقوع شفاعت در قیامت اجماع دارند. بنا بر گفته مرحوم مجلسی، تمامی مسلمین بر این مطلب اتفاق دارند كه شفاعت از ضروریات دین است . و شفاعت، یعنی این كه پیامبر اسلام (ص) نه تنها امت خود را، بلكه امت های دیگر را نیز شفاعت خواهد كرد.[بحار الانوار، ج8، صص63-29]. مفسران شیعه و سنی با همه اختلافی که در پاره ای از اصول و مبانی عقیدتی دارند، در خصوص مقام شفاعت حضرت رسول(ص)، به وحدت دیدگاه رسیده اند. به عنوان مثال؛ همه آنها در تفسیر کریمه: «وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَكَ رَبكَ مَقَامًا مَحْمودًا». [اسرا/79]«و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو به منزله نافله اى باشد، امید كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.» اتفاق نظر دارند كه مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است كه خداوند آن را به پیامبرش وعده داده است. با این حال، در چگونگی تحقق شفاعت، گستره آن، ویژگی شافعان، شرایط شفیع شوندگان و... اختلاف دیدگاه وجود دارد.
از جمله موارد اختلافی، بحث از زمان تحقق شفاعت است. برخی از مفسران با استناد به ادله عقلی و نقلی برآنند که شفاعت تنها در قیامت ممکن است. در مقابل عده ای نیز با اقامه دلیل از قرآن و روایات، معتقدند که گستره شفاعت، عوالم دنیا و برزخ را نیز دربرمی گیرد.این وجیزه کوتاه تلاش دارد با استناد به پاره ای از بینات نقلی اعم از آیات قرآن و روایات ماثور، این دیدگاه را بر کرسی قبول بنشاند که در برزخ نیز امکان شفاعت وجود دارد.
شفاعت یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. گو اینکه بحث درباره شفاعت در عوالم پیش از قیامت، در گرو تفکیک این دو معناست. شفاعت در لغت از ماده "شفع" و به معنای «ضمیمه كردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است. شفاعت به معنای عام قرار گرفتن دو چیز در كنار هم و موجودی قوی تر و برتر، در كنار موجود ضعف تر و كمك كردن به او برای پیمودن مراتب كمال است. [مكارم شیرازی، پیام قرآن،ج 6،ص 256 ]
شفاعت اما در معنی خاص و در اصطلاح مذهبى، یعنى كمك اولیاى خدا (پیامبران، امامان و مردم صالح و درست كار) به افرادى كه در طول زندگى، مرتكب لغزش هایى شده اند.
البته كمك به نجات افراد گنه كار، دو صورت دارد: یك شكل آن، به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شكل دیگر آن، یك نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تكامل. اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت كمك شود و بر دیگران مقدم شوند، این كار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است.این همان شفاعت غلط و ناروایى است كه باید گفت جنایت كاران و گنه كاران را جسور و جرى مى سازد و امید به چنین شفاعت پندارى، سبب مى شود افراد مجرم از انجام دادن هیچ جنایتى كوتاهى نكنند. مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست كه عقل و خرد آن را محكوم مى كند. ولى اگر بعضى از گنه كاران، به دلیل پیوندهاى معنوى كه با خدا داشتند و به سبب ارتباط ایمانى كه با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند، مورد كمك شفیعان در روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلكه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنه كار از نیمه راه است.[دوست نماها، جعفر سبحانی]
علامه طباطبایی از بزرگ مفسران شیعی از جمله طرفداران این نظریه است که شفاعت در عوالم پیش از قیامت محقق نمی شود. عین سخن ایشان در این باب چنین است:
«شفاعت در آخرین موقف از مواقف روز قیامت انجام مى گیرد، در اینجاست كه شفاعت كننده تقاضاى مغفرت شفاعت شونده را مى كند تا بدین وسیله وارد دوزخ نشود، و یا به كمك شفاعت او بعضى از كسانى را كه در دوزخند خارج شوند.»[تفسیر المیزان، ج1، ذیل کریمه 48 سوره بقره]
وی همچنین روایاتى كه دلالت می کند بر حضور پیامبر و پیشوایات پاک به هنگام مرگ و سؤال قبر را حمل بر تصرفاتی کرده که از ناحیه خدا به ایشان اعطا شده است؛ چنانکه مى افزاید: اما نشاه برزخ، و ادله اى كه دلالت مى كند بر حضور پیامبر (ص) و ائمه ع در دم مرگ، و در هنگام سؤال قبر، و كمك كردن آن حضرت در شدائد، كه روایاتش بزودى در ذیل آیه: (و إن من أهل الكتاب إلا لیؤمنن به) «1» خواهد آمد، ربطى بشفاعت در درگاه خدا ندارد. بلكه از قبیل تصرف و حكومت بلكه از قبیل تصرف ها و حكومتى است كه خداى تعالى بایشان داده، تا باذن او هر حكمى كه خواستند برانند، و هر تصرفى خواستند بكنند»[پیشین]
پس از وی، برخی از شاگردان علامه مانند شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن(ج 9، صص 240 تا 241) و سید محمد حسینی تهرانی در کتاب معادشناسی( ج 9، صص 380-377) همین دیدگاه را پذیرفته اند.
عده ای بر این دیدگاه علامه خرده گرفته و معتقدند که این سخن با مبانی ایشان سازگار نیست. زیرا علامه «هنگامى كه سخن از حقیقت شفاعت مى گویند، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثیر اسباب را در عالم تكوین و تشریع مشمول شفاعت مى شمرد، ولى در اینجا كمك و اعانت اولیاء الله را به گروهى از مؤمنان براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى دانند.»[پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج6، ص400]
برخی با استناد به روایتی از امام صادق(ع) خواسته اند عدم وقوع شفاعت در عالم برزخ را نتیجه بگیرند. در حالیکه روایت یادشده هم از حیث سند اشکال دارد و هم از جهت دلالت بر مدعا.
و اما متن روایت. «کافی» با سند متصل خود روایت می کند که عمرو بن یزید می گوید: به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: من شنیدم که شما می گفتید: تمام شیعیان ما با هر کرداری که دارند در بهشت هستند. حضرت فرمود: این قول تو را تصدیق می کنم، سوگند به خدا که همه در بهشتند. عرض کردم: فدایت شوم! گناهان، بسیار و بزرگ است. حضرت فرمود: اما در قیامت پس همه شما در بهشتید به واسطه شفاعت پیامبر مطاع یا به شفاعت وصی آن پیامبر؛ و لیکن من از برزخ شما نگرانم و در هراس می باشم. عرض کردم: برزخ چیست؟ فرمود: برزخ عبارت است از عالم قبر از وقتی که انسان می میرد تا زمانی که قیامت بر پا می شود» (کافی ج1، ص 66).
این روایت، اولا: واحد است و مشابهی ندارد، لذا به فرض صحت نیز باید در نظر گرفته شود که در این حدیث تصریح نشده که در برزخ شفاعتی نیست، بلکه تأکید شده که در قیامت، کار با ولایت است، امیرالمؤمنین علیهالسلام میزان و مقسم جنت و نار است و طبق آیه کریمه «یَوْمَ نَدْعو كلَّ أنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ - [یاد كن] روزى را كه هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى خوانیم»، هر کسی و هر گروهی با امام خود محشور می گردد [خواه امام حق باشد یا امام باطل]، لذا شفاعت پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین از مؤمنین و اهل ولایت حتمی است. اما معلوم نیست که مسلمانان و شیعیان در برزخ نیز شامل شفاعت به آن معنای خاص گردند؟[پایگاه پاسخگویی به سوالات و شبهات]
ثانیا: ممكن است این روایات ناظر به مرحله خاصى از برزخ باشد یا اینكه اگر راه نجاتى براى بعضى در سایه مجاورت با اولیاء الله و مانند آن صورت گیرد جنبه استثنایى و محدود خواهد داشت و شامل همه كسانى كه لایق شفاعتند نمى شود.[پیام قرآن، ج6، ص400]
با دقت در متون معارف مکتوب، آنچه از مجموعه آیات و روایات به دست مى آید این است كه «شفاعت» به معناى وسیع كلمه- در هر سه عالم (دنیا، برزخ و آخرت) صورت مى پذیرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و براى نجات از عذاب دوزخ است.
در آیه 64 نساء مى خوانیم: (ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول، لوجدوا الله توابا رحیما): «اگر آنها هنگامى كه به خود ستم مى كردند (و مرتكب گناه مى شدند) به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نیز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند».
آیا تقاضاى مغفرت از سوى پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم براى مؤمنان خطا كار چیزى جز شفاعت مى تواند باشد؟!.
همین معنا در داستان یعقوب و فرزندانش نیز در قرآن آمده است كه آنها از پدر خواستند در پیشگاه خدا براى آنان استغفار كند او هم پذیرفت (یوسف- 97).
و نیز بسیار شده است كه در همین جهان افراد یا اقوامى به خاطر شفاعت پیامبران و اولیاء الله از عذاب دنیا نجات یافته اند و این چیزى جز شفاعت نیست.
در جهان برزخ نیز روایات بسیارى داریم كه اعمال نیك آدمى همچون نماز و روزه و ولایت و امثال آن یا حضور اولیاء الله سبب تخفیف آلام و مجازات ها مى گردد، و یا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در یك مقبره سبب تخفیف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود.
اینها همه نیز اشاراتى است به شفاعت در عالم برزخ.
حتى نماز میت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلما بى تأثیر نیست، این نیز نوعى شفاعت است. بنابراین شفاعت محدود به عالم خاصى نیست، بلكه همه عوالم سه گانه را در بر مى گیرد، منتها جایگاه اصل و مهم شفاعت همان قیامت و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است.
لطفا شکیبا باشید ...