میخواهم بدانم رشته روانشناسی تربیتی چیست و چه جایگاه شغلی دارد لطفا به من کمک کنید ممنون
روانشناسی آموزشی یا تربیتی به مطالعه چگونگی یادگیری افراد می پردازد.
این مطالعه شامل روند یادگیری، نحوه یادگیری، عوامل موثر بر یادگیری افراد، بررسی توانایی ها و استعداد و موارد دیگر می باشد که در نهایت به بهبود یادگیری و کم شدن استرس در افراد می انجامد.
روانشناسانی که در این زمینه کار می کنند به پی بردن نحوه یادگیری افراد و به دست آوردن اطلاعات جدید در این زمینه علاقه دارند.
این شاخه از روانشناسی تنها در رابطه با فرآیند یادگیری در اوایل دوران کودکی و نوجوانی نیست.
بلکه فرآیندهای اجتماعی، عاطفی و شناختی را که درگیر یادگیری در تمامی دوران زندگی می شوند نیز شامل می شود.
به دلیل بررسی نحوه ساز و کار یادگیری افراد که معمولا دانش آموزان در سنین مختلف هستند و ایجاد راه های متنوع برای افزایش کارایی افراد، روانشناسی تربیتی یکی از مهم ترین شاخه های علم روانشناسی است که از سنین پایین با افراد در ارتباط است.
اهمیت روانشناسی تربیتی زمانی خود را نشان می دهد که بدانیم تغییرات کوچک در نحوه یادگیری دانش آموزان یا استفاده از راه های متنوع و جدید برای کشف استعدادهای آنها چه تاثیر فوق العاده ای بر آینده آنها به عنوان یک فرد و در نهایت دور نمای کلی یک جامعه خواهد داشت.
به همین دلیل اهمیت روانشناسی تربیتی هر روز بیشتر برای مسئولین و البته والدین آشکار می شود و آنها از راهکارهای علمی این شاخه از روانشناسی بیشتر استفاده می کنند (البته امیدواریم!)
طبقه بندی معروف ژان پیاژه در رابطه با رشد شناختی یک نمونه از نظریه مهم رشد می باشد که نحوه رشد عقلانی کودکان را بررسی می کند.
در واقع هدف روانشناسی تربیتی در این خلاصه می شود که:
روانشناسان تربیتی با فهم این که کودکان در مراحل مختلف رشد چگونه می اندیشند بهتر می توانند پی ببرند که کودک در هر مرحله از رشد قادر به انجام چه کارهایی خواهد بود.
این موضوع به معلمان کمک می کند که روش های آموزشی و مطالب درسی را به بهترین نحو ممکن برای گروه هدی سنی خاص ایجاد کنند.
به همین هاطر جنبه شناختی افراد در دهه های اخیر پیشرفت زیادی داشته است.
زیرا این موضوع را که خاطرات، باورها، عواطف و انگیزه ها چه تاثیری می توانند بر روند یادگیری داشته باشند را در نظر می گیرد.
در کل روانشناسی تربیتی یا روانشناسی کودک در ارتباط است.
روانشناسی شناختی بر نحوه فکر کردن، یادگیری، یادآوری و پردازش اطلاعات افراد تمرکز دارد.
روانشناسان تربیتی که تمرکز ویژه ای به جنبه شناختی دارند تمایل دارند پی ببرند که چگونه کودکان برای یادگیری ترغیب می شوند، چگونه مطالبی را که می آموزند به خاطر می آورند و چگونه مسائل را حل می کنند و غیره.
رویکرد سازنده گرا یکی از جدیدترین نظریه های یادگیری است که بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه کودکان به طور فعالانه از دنیای اطراف خود شناخت پیدا می کنند.
سازنده گرایی بیشتر تاثیرات اجتماعی و فرهنگی را که نقش مهمی در نحوه یادگیری کودکان ایفا می کنند در نظر می گیرد.
این جنبه به شدت تحت تاثیر کار لو ویگوتسکی که نظراتی مانند ناحیه رشد مجاور و داربست آموزشی را مطرح کرده است می باشد.
اگرچه روانشناسی تربیتی یک رشته نسبتا نوپا است اما هرچه که مردم بیشتر به فهم نحوه یادگیری انسان ها تمایل نشان دهند پیشرفت بیشتری خواهد داشت.
در نظام آموزشی پیچیده امروز، روانشناسان تربیتی با مربیان، مدیران، معلمان و دانش آموزان سر و کار دارند تا در این مورد که چگونه می توانند به افراد کمک کنند تا بهتر یاد بگیرند اطلاعات بیشتری کسب کنند.
این موضوع اغلب درگیر یافتن روش هایی برای شناخت دانش آموزانی که ممکن است کمک بیشتری نیاز داشته باشند.
ایجاد برنامه هایی با هدف کمک به دانش آموزانی که با مشکلات درسی مواجه هستند و حتی به وجود آوردن روش های جدید یادگیری می شود.
برخی از موضوعات مختلفی که روانشناس تربیتی به آن ها تمایل دارند به شرح زیر می باشند:
روانشناسی تربیتی یک گرایش نسبتا نوپا می باشد که در سال های اخیر پیشرفت قابل توجهی یافته است.
روانشناسی تا اواخر دهه ۱۸۰۰ به عنوان یک علم جداگانه پدیدار نشد.
بنابراین بر مبنای تاریخچه روانشناسی تربیتی علاقه اولیه به روانشناسی تربیتی عمدتا توسط فیلسوفان تربیتی شدت گرفت.
فیلسوف سرشناس، جان فردریش هربارت را پدر روانشناسی تربیتی می نامند.
هربارت عقیده داشت که علاقه دانش آموز به یک موضوع ناثیر بسیار زیادی بر نتیجه ای که از یادگیری حاصل می کند دارد.
همچنین او بر این عقیده بود که معلمان باید در هنگام تصمیم گیری برای این که کدام شیوه آموزشی مناسبتر است این علاقه را همراه با پیش فرضی از آن در نظر بگیرند.
بعدها، روانشناس و فیلسوف، ویلیام جیمز نقش منحصر به فردی را در این زمینه ایفا کرد.
کتاب او با نام “صحبت هایی با معلمان در باب روانشناسی” که در سال ۱۸۹۹ به چاپ رسید یکی از اولین درس نامه ها در رابطه با روانشناسی تربیتی به شما می آید.
تقریبا در همین بازه زمانی، روانشناس فرانسوی، آلفرد بینه تست های هوش معروف خود را طراحی کرد.
این تست ها به گونه ای طراحی شدند که به دولت فرانسه کمک کنند تا کودکانی را که به اختلالات تکاملی دچار بودند شناسایی کرده و برنامه های تحصیلی ویژه ای را برای آن ها فراهم سازند.
در آمریکا نیز جان دیویی، نقش بسیار موثری را در تاریخچه روانشناسی تربیتی و زمینه تحصیل ایفا کرد.
نظرات دیویی نظراتی بودند که موجب پیشرفت در زمینه آموزش می شدند.
او عقیده داشت که مدرسه باید در عوض موضوعات یادگیری بر دانش آموزان تمرکز داشته باشد.
او مدافع یادگیری فعال بود و عقیده داشت که تجربه های عملی بخش مهمی از فرآیند یادگیری را شامل می شوند.
به تازگی، روانشناس تربیتی، بنجامین بلوم یک طرح طبقه بندی شده را اجرا کرده است که در آن اهداف مختلف تحصیل دسته بندی و توضیح داده شده اند.
طبق توضیحات او سه دایره ای که در ردیف بالا قرار دارند اهداف یادگیری شناختی، موثر و روان حرکتی می باشند.
در سر تا سر تاریخ، تعدادی از افراد نقش بسیار مهمی را در توسعه روانشناسی تربیتی ایفا کرده اند.
از جمله این افراد مشهور می توان به اسامی زیر اشاره کرد:
یک فیلسوف انگلیسی که نظریه لوحه سفید (Tabula rasa) را که بدین معناست که ذهن در هنگام تولد مانند یک لوحه سفید است که بعدها از طریق تجربه و یادگیری نسبت به اطراف شناخت پیدا می کند بیان نمود.
یک روانشناس آمریکایی که شهرت او به واسطه مجموعه کتاب هایش با عنوان “صحبت هایی با معمان در باب روانشناسی” می باشد که بر روشی که معلمان می توانند به یادگیری دانش آموزان کمک کنند تمرکز دارند.
یک روانشناس فرانسوی که برای اولین بار تست های هوش را ابداع کرد.
یک روانشناس پر نفوذ آمریکایی و کارشناس آموزش و پرورش که در زمینه پیشرفت تحصیلی و اهمیت یادگیری به صورت عملی مطالب فراوانی نگاشته است.
یک روانشناس سوئیسی که شهرت او به واسطه نظریه بسیار موثرش به نام رشد شناختی می باشد.
یک رفتارگرای آمریکایی که نظریه شرطی سازی عامل را بیان نمود.تحقیق او در رابطه با تقویت و تنبیه ادامه یافت تا امروزه نقش مهمی را در زمینه آموزشی ایفا کند.
همانند سایر زمینه های روانشناسی محققانی که در حیطه روانشناسی تربیتی کار می کنند نیز تمایل دارند هنگامی که یک مشکل را مد نظر می گیرند جنبه های مختلف این شاخه روانشناسی را برای حل آن مطرح کنند.
جنبه رفتاری بیانگر این است که افراد تمامی رفتارها را به واسطه شرطی سازی می آموزند.
روانشناسانی که مدافع این جنبه هستند برای توضیح نحوه رخ دادن یادگیری به اصول شرطی سازی عامل متکی هستند.
برای مثال معلمان ممکن است در ازای یک رفتار خوب از جانب دانش آموزان بُن هایی را به آن ها اهدا کنند که با اقلام مطلوبی مانند شیرینی یا اسباب بازی قابل تعویض هستند.
اگرچه چنین روش هایی در برخی موارد مفید واقع می شوند، رویکرد رفتاری از این جهت که مواری مانند گرایش ها، شناخت ها و انگیزه های درونی را برای یادگیری آن گونه که باید در نظر نمی گیرد مورد انتقاد قرار گرفته است.
جنبه تکاملی یا رشد به نحوه یادگیری مهارت های و دانش های جدید کودکان هنگامی که رشد می کنند تمرکز دارد.
دانشجویان این رشته در واقع در شاخه تربیتی رشته روانشناسی مشغول به تحصیل هستند و با توجه به بازار کار و تعداد دانش آموزان در ایران از بازار کار خوبی بهره می برند.
https://www.wikiravan.com/blog/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C/
لطفا شکیبا باشید ...